پاییز ۸۳، غرب لسآنجلس
مهندس جهانگیر گلچین آرشیتکت ۶۷سالهی ایرانی ساکن لسآنجلس هنگامی که در اواخر پاییز سال گذشته گفتگوی تلفنی خود با مدیر جامعهی مهندسان ایران را به پایان رساند، از ماریو بوآرته منشی مکزیکیالاصل خود خواست که از دفتر مرکزی KLM در شمال لسآنجلس، یک مجموعه بلیت شش برگی پرواز به تهران از مسیر لسآنجلس- آمستردام- تهران را به نام وی و به هزینهی دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن دیسی خریداری نماید. او که در دوران جوانی به همراه سیزده نفر از طراحان ساختمانی برگزیدهی ایرانی و در یک عملیات اجرایی هماهنگ با یک اکیپ فرانسوی، امور مربوط به طراحی و ساخت برج آزادی در تهران را با موفقیتی قابل تحسین -فقط طی ۲۳ماه- به پایان رسانده بود، اکنون به دعوت مسئولان شهری پایتخت ایران، به تهران میآمد تا در یک برنامهی مطالعاتی دو ماهه، تمامی امور مربوط به وضعیتعمرانی بنای آزادی را مورد بررسی قرار دهد. بنایی که حدود دو سال به همراه همکاران ایرانی خود برای طراحی و ساخت آن وقت صرف کرده بود و به خاطر حضور در تمامی مراحل ساخت آن برج نیشابوری اعتباری شایسته در عالم معماری به دست آورده بود. (فرانسویها به خاطر وجود رگههای فیروزهای رنگ میان پوشش سفید برج در حال ساخت را برج نیشابوری میخواندند.) برای جهانگیر گلچین اما این مسافرت کاری میتوانست جلوهای از یک ضربالمثل بینظیر ایرانی را به همراه داشته باشد؛ سفری که هم فال بود و هم تماشا. دو ماهی پیش از نخستین تماس ایرانیها و پذیرش دعوت آنها برای حضور در تهران، فرامرز (خواهرزادهاش) فیلمهای مربوط به هفتمین جشن سینمایی دنیای تصویر را از ایران برای او پست کرده بود و این برای مهندس گلچین که در زمینهی جمعآوری کلیهی آثار فرهنگی، هنری مرتبط با نام حافظ مجموعهداری شناخته شده به شمار میرفت، هدیهای به یادماندنی محسوب میشد. به ویژه آن که در جشن دنیای تصویر به برگزیدگان تلویزیون و سینمای ایران تندیسی طلاییرنگ با نام حافظ اهدا میشد که از دید این ایرانی علاقمند به معماری و حافظ -حداقل- در مقایسه با مجسمهی عمو اسکار (با آن چشمهای همیشه بستهاش) فوقالعاده چشمنواز و زیباتر به نظر میرسید. طراحی مناسب، خط زیبای فارسی که در فرم نستعلیق شکستهی خود به ترنج بافته شده در یک قالی ایرانی شباهت داشت و نام درخشان حافظ که با رنگی شبیه به اشعهی خورشید از دل سیاهی به طرف بالا حرکت میکرد، برای مهندس گلچین از آن اندازه جذابیت برخوردار بود که در مدت حضور خود در تهران، شرکت در آن جشن را از دست ندهد. پس از یک اقامت سی ساله در ایالات متحده، برای اولین بار به خاطر آزادی و حافظ، سال نو میلادی را در سرزمین مادریاش میگذراند و این موقعیتی بود که تا به آن زمان برای او پیش نیامده بود.
سه هفته پس از حضور در تهران، مهندس گلچین ضمن تماس با مجلهی دنیای تصویر متوجه شد که ممکن است جشن حافظ با تاخیری یک ماهه برگزار شود. این تاخیر با توجه به اولین گزارشی که او به میزبانان ایرانی خود دربارهی میزان و امکان آسیبپذیری برج آزادی ارایه داده بود، بهترین خبر دنیا به شمار میرفت. او حداقل به یک فرصت چهار ماهه برای کسب شناختی کامل از عوامل موثر در ماموریت خود نیاز داشت و با توجه به روزهای شروع سال جدید قمری، به احتمال هشتاد درصد میتوانست زمان برگزاری جشن مورد علاقهاش را در هفتههای ابتدایی بهاری که از راه میرسید پیشبینی کند. آن بیست درصد را نیز برای احتمال برگزاری جشن از سوی یک مدیریت افراطی در نظر گرفته بود که با توجه به توضیحات تلفنی کارکنان مجلهی دنیای تصویر، ایمان بیشتری به تفکر مصلحتمحور حافظ و ستایشگران او پیدا کرد.
نوروز ۸۴فرا رسید و مهندس گلچین متوجه بروز مشکلی آسیبرسان در روابط اداری- اجتماعی سرزمین مادری خود گردید؛ کثرت تعطیلات و به مرخصی رفتن همهی عوامل و نیروهایی که میتوانستند او را در بررسیهای آسیبشناسانهی خود یاری دهند، یک وقفهی بیست روزه در برنامههای او به وجود آورد و به ناچار زمان برگشت خود به لسآنجلس را به اواسط ماه می (اردیبهشت ماه) منتقل کرد. او عزم خود را جزم کرده بود که در جشن دنیای تصویر حضور داشته باشد.
با سپری شدن اولین ماه بهار، ایرانیها به آرامی کار و فعالیت خود را آغاز کردند. تعجبآور بود که دیگر کسی به بررسیهای او پیرامون وضعیت بنای آزادی اهمیتی نمیداد و آن اطمینان اولیهای که وی به میزبانان خود در زمینهی سلامت پایهای برج آزادی برای حداقل سیصد سال آینده داده بود، باعث شده بود که هر کس به دنبال کار خودش برود. حتی آقای میرزایی که به عنوان راننده در اختیار برنامههای او قرار داشت، گاه به گاه فقط به وسیلهی تلفن تماسی میگرفت و حال و احوالی میپرسید. و ایرانی پا به سن گذاشته، تنها در یکی از هتلهای شمال شهر صورت حسابها را امضاء میکرد و به انتظار برپایی جشن دنیای تصویر نشسته بود.
تا رسیدن به نهم ژوئن (۱۹خرداد) و قطعی شدن زمان برگزاری جشن دنیای تصویر، مهندس گلچین یک بار دیگر بلیت تهران- آمستردام- لسآنجلس خود را تمدید کرد.
در روز موعود او به عنوان مهمان افتخاری علی معلم مدیر جشن حافظ، در تالار رازی دانشکدهی علوم پزشکی تهران حضور پیدا کرد. معماری و فرم تالار رازی به نظرش بسیار زیبا و اصولی رسید و صبح روز بعد که خواهرزادهاش به دیدار او آمده بود، از مرد جوان قول گرفت که همچون سال گذشته فیلمهای مربوط به هشتمین جشن دنیای تصویر را به محض انتشار، به آدرس وی در لسآنجلس پست نماید.
جهانگیر گلچین سرانجام در نخستین ساعات بامداد روز دوشنبه بیستم ژوئن (۳۰خرداد) تهران را از طریق آمستردام به مقصد لسآنجلس ترک گفت. با خاطرهای که یک بار برای همیشه با خود به آن سوی دریاها میبرد.
بهار ۸۴، غرب تهران
غروب روز پنجشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۸۴ همهی کسانی که مقابل تالار رازی دانشکدهی علوم پزشکی جمع شده بودند، پیرامون یک موضوع به گفتههای مشترک میرسیدند؛ تلویزیون، جشن، سینما و هشتمین جشن سینمایی دنیای تصویر که پس از وقفهای پذیرفتنی، برگزاری آن از نیمههای زمستان گذشته به اواخر بهار جاری رسیده بود.
نوعی هیجان در زیر پوست تالار رازی که اکنون دیگر به تالار همیشگی جشن دنیای تصویر مبدل شده است، ریشه دوانده بود که شاید فقط برگزارکنندگان جشن، به ویژه دو مدیر اجرایی آرام اما طوفانی آن علی معلم صاحب امتیاز، مدیرمسئول و سردبیر ماهنامهی دنیای تصویر و آذر معماریان همسر وی و مدیر روابط عمومی این مجله میتوانستند ویژگیهای آن را احساس نمایند.
سالن مرکزی تالار رازی از هر جهت برای برگزاری مراسم آماده شده بود. صدا، نور، آرایش، صحنه، دوربینهای فیلمبرداری، شمارههای تعیین شده جهت کارتهای دعوت مهمانان، بروشورهای نهاده شده بر روی هر صندلی که اطلاعاتی جامع را دربارهی گذشته و حال جشن دنیای تصویر در اختیار مهمانان قرار میداد، مسئولان برنامههای جانبی، راهنمایان، همه و همه به مانند منتظرانی بیتاب چشم به حرکت عقربههای ساعت بزرگی داشتند که در بالاترین نقطه از ستون میانی سالن انتظار نصب شده بود. زمان اما در یکی از داغترین روزهای بهار به کندی میگذشت و در سالن انتظار نیز کمتر کسی به جانب شیرینیهای در نظر گرفته شده جهت پذیرایی از مهمانان تمایل نشان میداد. حی آن نان خامهایهای چشمنواز نیز در آن لحظات تاثیری در جلب نظر مهمانان نداشتند و میل به شروع جشن، خود را به مانند یک حس پنهان در کلام و رفتار جمعیت حاضر در سالن آشکار ساخته بود. به هر حال در پی این بیصبری لذتبخش، دعوتشدگان جشن این فرصت را یافتند تا راس ساعت تعیین شده وارد سالن مرکزی شوند و با کمک راهنمایان، هر یک در گوشهای از این تالار زیبا آرام بگیرند.
سکوتی مشخص سراسر سالن مرکزی و حجمیشکل تالار رازی را در اختیار گرفته بود.
سرانجام با پخش سرود ملی و تلاوت آیاتی روحنواز از کلاما… مجید، هشتمین جشن سینمایی دنیای تصویر که به منظور اهدای تندیس حافظ به برگزیدگان سینما و تلویزیون ایران در سال ۸۳بر پا شده بود، در شکل رسمی خود آغاز به کار کرد. در ابتدا نگین کیانفر دوبلور و گویندهی شناخته شدهی سینما و تلویزیون با قرائت متنی فاخر، سخن را اینگونه آغاز کرد:
عرض ارادت به درگاه الهی و قصهی حافظ و سلطان!
«به نام او که هم اوست،
عنوان صحیفهی ارادات و فهرست مجموعهی سعادات حمد و ثنای واجب الوجودی است که هستی جمیع موجودات، پرتویی از احسان و جود اوست.
آنجا که کمال کبریای تو بود
عالم نَمی از بحر عطای تو بود
ما را چه سر حمد و ثنای تو بود
هم حمد و ثنای تو سزای تو بود
و کلمات تحیات و طیباب که از شمایم نسایماش، مشام خِرَد، انورپرور، و دِماغ عقل، عبیرآمیز گردد نثار طینت اقدس و تربت مقدس سروِ گلشن مقصود و صدرنشینِ صفحهی امکان، حضرت خیرالبشر و شفیع یوم المحشر باد.
احمد مُرسل که خرد خاک اوست
هر دو جهان بسته فتراک اوست
و نیز درود بیپایان بر ائمهی طاهرین و خازنان جواهر علوم و اخیار دین و رهنمایان مسالک یقین باد. علیالخصوص عرض نیاز و بندگی به حضرت انسان کامل، نور آسمان و زمین و محیط عوالم جسم و جان، قطب زمان، که دیدهها به راه دیدار او آینهدار حیرتاند و انتظار.
حافظ جناب پیر مغان جای دولت است
من ترک خاکبوسی این در نمیکنم
اما سلام ما به شب آشنایی نور و نوا، سلام ما به شب یگانگی صدق و صفا، سلام ما بر شما. و سلام بر رحمت خداوند که بر جمع و جمعیت چون باران بهاری میبارد. سلام بر الفت دلها، که ایمان و امید را به جوانه زدن در جانها مینشاند.
شب وصل است و طی شد نامه هَجر
سلام فیه حتی مطلعالفجر
امشب که هشتمین شب دیدار ماست از هر سال، باز از قدوم شما گلافشان شده و ز لبخند پرمهر شما ستارهباران. درِ این هشت بهشت آشنایی به مفتاح یگانگی به روی دلها گشوده شده است و ما که به جان، منتدار لطف دوست و در دل و به زبان، شکرگزار سعادتی که از اوست، هستیم باز به طریق خدمت ایستادهایم که فرمود:
مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویاش را چو جان خویشتن دارم»
کیانفر در ادامه با لحنی شکل گرفته از مهر و صمیمیت از هنرمندان و هنردوستان حاضر در مراسم، اجازه خواست تا از کسی که مدیریت و میزبانی جشن هشتم دنیای تصویر را به عهده داشت، برای حضور در صحنه دعوت به عمل آورد: علی معلم.
معلم در میان تشویق ممتد حاضران به روی صحنه رفت و با استعانت از نام خداوند رحمان و رحیم، حضور هنرمندان، هنردوستان و اهل اندیشه در هشتمین جشن دنیای تصویر را گرامی داشت. مدیر جشن دنیای تصویر با یادآوری این نکته که مراسم با نام حضرت حافظ مزین گشته است، همچون دورههای پیشین این جشن، غزلی از خواجه شیراز را به عنوان نقطهی آغازین هشتمین جشن دنیای تصویر به میان آورد و سرخوشی و آزادی معنوی حافظ را با قرائت یکصد و پنجاهمین غزل ثبت شده در دیوان آن مرغ خوشالحان، به سُرایش نشست.
«به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
ترا در این سخن انکار کار ما نرسد
اگر چه حسنفروشان به جلوه آمدهاند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
به حق صحبت دیرین که هیچ محرم راز
به یار یک جهت حقگزار ما نرسد
هزار نقش بر آید ز کلک صُنع و یکی
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد
هزار نقد به بازار کاینات آرند
یکی به سکهی صاحب عیار ما نرسد
دریغ قافلهی عمر کانچنان رفتند
که گردشان به هوای دیار ما نرسد
دلا ز طعن حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطر امیدوار ما نرسد
چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را
غبار خاطری از رهگذار ما نرسد
بسوخت حافظ و ترسم که شرح قصه او
به سمع پادشه کامکار ما نرسد»
با به پایان رسیدن غزل حافظ، علی معلم با بیانی که شادکامی از آن میبارید، گفت: «در هشتمین سال این جشن میتوانیم مفتخر باشیم که میتوانیم همچنان در سرزمین ایران به تکریم اهل هنر بپردازیم. آن هم جشن و تکریمی که صرفا با حسن ظن دوستان ما در دنیای تصویر برگزار میشود.»
مدیر جشن دنیای تصویر با این مقدمهی کوتاه، آغاز هشتمین جشن دنیای تصویر را اعلام داشت و گفت: «برای آن که مراسم امشب همانگونه که اشاره شد با خصوصیاتی چون نور و نوا رنگآمیزی شود، اجازه میخواهم که از دوست گرامی و استاد بزرگوار دکتر محمد سریر آهنگساز و حقوقدان برجسته و سازندهی نواهای جاودانی که شما عزیزان نیز حتما با بسیاری از آنها آشنایی و خاطره دارید، دعوت کنم که به اتفاق خوانندهی جوان محمدرضا صادقی به روی صحنه تشریف بیاورند.»
«ازدواج به سبک ایرانی» و شعری از فریدون مشیری
حضور دکتر سریر و خوانندهی جوان محمدرضا صادقی که از شاگردان محمد نوری به شمار میآید در روی صحنه با تشویق آگاهانهی حاضران در سالن مواجه شد. دکتر سریر در آغاز گفت: «بسیار خوشحال هستم که دوباره در خدمت شما هستم و خوشحالتر هستم از این که میبینم در وضعیت فعلی قطعات موسیقایی نوشته شده برای مسایل ملی و وطنی مورد استقبال قرار گرفته است. حدود دوازده سال پیش قطعهای به نام ایران را برای خوانندهی پرآوازهی کشور آقای محمد نوری نوشتم که تصویب آن مدتها به طول انجامید. اما یکی دو سالی است که قطعات وطنی مورد پذیرش قرار گرفتهاند و من طبعا از این تحول خوشحال هستم. حدود هشت سال پیش روان شاد فریدون مشیری قطعه شعری را در همین زمینه در اختیار من گذاشتند که تا زمان ساخت فیلمی که آقای معلم تهیه کردهاند -ازدواج به سبک ایرانی- فرصتی برای نوشتن آهنگی مناسب آن پیش نیامد اما در بخش انتهایی فیلم ازدواج به سبک ایرانی متوجه شدم که میتوان با نگاه تازهای به وطن خیره شد و در همان جا این قطعه در سه بخش زندگی، مرگ و عشق شکل گرفت. این قطعه البته برای فیلم با ارکستر کامل ضبط شده است و در این جا فقط بخشهایی از آن با استفاده از پیانو و صدای آقای محمدرضا صادقی برای شما اجرا میشود.» اجرای این ترانه و شباهت غیرقابل انکار صدای محمدرضا صادقی به محمد نوری، علی معلم را به این صرافت انداخت که از دکتر سریر بخواهد یکی از آهنگهای قدیمی خود را نیز اجرا نماید. وی آهنگی را که سی و هشت سال پیش برای محمد نوری ساخته بود در مراسم جشن هشتم دنیای تصویر با صدای محمدرضا صادقی نیز به اجرا درآورد که با این کلام آغاز میگردید: «نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره/ نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره، ما رو تو خواب جا بذاره.» و صدای تشویقهای مکرر حاضران به شوق آمده بود که بدرقهی دکتر سریر و محمدرضا صادقی شد و علی معلم و نگین کیانفر را برای اهدای نخستین جایزهی هشتمین جشن دنیای تصویر، تنها گذاشت.
ستایشی ارجمند از حیدری: چهرهی تلویزیونی سال
در اولین بخش از اهدای جوایز و معرفی برگزیدگان علی معلم با اشاره به این که از سال گذشته معرف بهترین چهرهی تلویزیونی نیز در بررسیهای هیئت داوران جشن دنیای تصویر گنجانده شده است، گفت: «یکی از موفقترین برنامهها را در شبکههای تلویزیونی جهان، انواع TalkShow و گفتگوهای تلویزیونی است که متاسفانه در ایران مورد بیمهری قرار گرفته است.»
وی از داریوش ارجمند به عنوان چهرهی تلویزیونی برگزیده در جشن سال گذشتهی دنیای تصویر دعوت به عمل آورد تا ضمن معرفی نامزدهای این بخش، بهترین چهرهی تلویزیونی انتخاب شده از سوی هیئت داروان هشتمین جشن دنیای تصویر را نیز معرفی نماید.
داریوش ارجمند نیز با همان تسلطی که از وی انتظار میرفت، نامزدهای دریافت جایزهی بهترین چهرهی تلویزیونی را بدین شرح اعلام کرد:
۱-مرتضی حیدری (گفتگوی ویژهی خبری شبکه ۲)
۲-شادروان سیامک علیقلی (تهران ساعت ۲۰)
۳-داریوش فرضیایی (برنامهی کودک شبکه اول)
پخش فیلم کوتاهی از گفتگوی ویژهی خبری شبکهی ۲مشخص کرد که چهرهی تلویزیونی برگزیدهی این جشن، مرتضی حیدری است و از دید هیئت داوران این جایزه «به خاطر جسارت در حرکت بر روی مرز بین «واقعبینی» و «رعایت ملاحظات» در پرسشگری به نمایندگی از افکار عمومی» به این دکتر جوان تعلق گرفته است.
با حضور بهترین چهرهی تلویزیونی جشن هشتم دنیای تصویر بر روی صحنه، علی معلم با اشاره به این نکته که مرتضی حیدری تا کمتر از یک ساعت دیگر میباید جهت انجام گفتگوی ویژهی خبری با اولین کاندیدای انتخابات نهمین دورهی ریاست جمهوری در استودیوی خبر شبکهی دوم تلویزیون حاضر شود، به شوخی گفت: «امشب اولین نامزد انتخابات ریاست جمهوری با پای خودش به قتلگاه گفتگوی ویژهی خبری میآید و آقای حیدری هم به نمایندگی از ما با پرسشهای خود از این کاندیدای ریاست جمهوری پذیرایی خواهد کرد.»
مرتضی حیدری با حضور بر روی صحنه از داریوش ارجمند با احترامی خاص به عنوان چهرهای مسلط در اجرای برنامههای تلویزیون یاد کرد و پس از ابراز تشکر از علی معلم و داریوش ارجمند و ابراز علاقه به دریافت تندیس حافظ اظهار داشت: «مدت پنج سال و نیم است که هر شب در تلویزیون -بدون یک شب توقف- برنامه اجرا میکنم. گاهی اگر مجری برنامه نبودم، در پشت صحنه حضور داشتم و امشب هم به افتخار دیدن شما به این مراسم آمدم (با خنده) و از این که جایزهی مرا خارج از صف اهدا فرمودید، بسیار متشکرم.»
جام جهانی و کمدین سال
در بخش مربوط به بهترین بازیگر کمدی تلویزیون علی معلم با اشاره به حضور قابل توجه کمدینهای سینما و تلویزیون ایران در مراسم هشتمین جشن دنیای تصویر، برخی از آنان را به حاضران در سالن معرفی کرد. چهرههایی چون رضا شفیعیجم، سحر جعفری جوزانی، مجید صالحی، رضا عطاران، حمید لولایی، سحر ذکریا، فلامک جنیدی، فتحعلی اویسی و سحر ولدبیگی به احساسات گرم مهمانان جشن پاسخ گفتند و معلم سرانجام از علیرضا خمسه کمدین باسابقهی سینما و تلویزیون ایران دعوت کرد که برای اهدای تندیس حافظ به بهترین بازیگر کمدی به روی صحنه برود.
علیرضا خمسه: «چرا از قبل به من اطلاع ندادید تا یک جملهای را برای گفتن آماده کنم؟»
علی معلم: «ما هم مثل بقیه هستیم دیگر. کارمان حساب و کتاب ندارد.»
علیرضا خمسه: «پس من هم راهیابی تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی را تبریک میگویم و به آقای معلم و همهی همکارانشان هم خستهنباشید میگویم.»
اشارهی خمسه به پیروزیهای تیم ملی فوتبال ایران با تشویق شدید حاضران همراه شد و این کمدین بانشاط سینمای ایران، در میان شادی مهمانان جشن با اشاره به این که داریوش ارجمند برای خواندن اسامی نامزدها عینک بر چشم گذاشته و او برای قرائت اسامی عینک از چشم برمیدارد، اسامی نامزدهای دریافت جایزهی بهترین بازیگر کمدی را بدین شرح اعلام کرد:
۱-مریم امیر جلالی (خانه به دوش)
۲-سحر جعفری جوزانی (نقطهچین)
۳-رضا شفیعیجم (نقطهچین)
۴-لاله صبوری (کمربندها را ببندیم)
۵-رضا فیضنوروزی (کاکتوس ۳)
۶-حمید لولایی (خانه به دوش)
۷-مهران مدیری (نقطهچین)
با پخش قسمتهایی از مجموعهی تلویزیونی خانه به دوش، علیرضا خمسه اعلام کرد که جایزهی بهترین بازیگر کمدی «به خاطر حفظ تعادل در به تصویر درآوردنِ خصوصیات منفی، مثبت و عام قشر آسیبپذیر جامعه به حمید لولایی برای مجموعهی خانه به دوش» تعلق گرفته است.
علی معلم: «آقای لولایی، تشویقهای مهمانهای جشن نشان میدهد که این جایزه یک جایزهی کاملا منطبق با آرای مردم است.»
حمید لولایی: «من از آقای معلم که چند سال است این جشن را برگزار میکنند متشکرم و راستاش من تا حالا فقط از مردم جایزه گرفتهام. به هر حال ببخشید. من هول شدهام و نمیدانم چه باید بگویم.»
با اهدای لوح تقدیر و تندیس حافظ از سوی علیرضا خمسه به حمید لولایی، علی معلم اعلام کرد که علاوه بر جوایز در نظر گرفته شده برای برگزیدگان بخش تلویزیون، در هشتمین جشن دنیای تصویر از طرف موسسه گلآقا نیز تعداد سه عدد سکهی بهار آزادی به بهترین بازیگر کمدی سال اهدا خواهد شد. مدیر جشن دنیای تصویر همچنین از شادروان کیومرث صابری فومنی (گلآقا) به عنوان استاد خود یاد کرد و از تلاشهای پوپک صابری در تداوم بخشیدن به فعالیتهای موسسه گلآقا قدردانی نمود.
بیتافرهی، تجربههای سینمایی در تلویزیون
مسیر جشن هشتم دنیای تصویر به گونهای جلو میرفت که انگار برای معرفی برگزیدگان هر بخش میبایست از چهرهی برگزیده در جشن سال گذشته دعوت به عمل آورده میشد. این موضوع هنگامی که علی معلم از رویا نونهالی خواست تا برای اعلام نامزدهای بهترین بازیگر زن درام و اهدای تندیس بازیگر برگزیدهی این بخش به روی صحنه بیاید، نمایانتر شد. رویا نونهالی که در هفتمین جشن دنیای تصویر به خاطر ایفای نقش ماندنی ناتاشا در مجموعهی خواب و بیدار (مهدی فخیمزاده) تندیس حافظ دریافت کرده بود، خیلی سریع اسامی نامزدهای این بخش را بدین گونه اعلام کرد:
۱-فخری خوروش (خانهای در تاریکی)
۲-بهاره رهنما (روشنتر از خاموشی)
۳-بیتا فرهی (طلسمشدگان)
۴-رزیتا غفاری (روشنتر از خاموشی)
با نمایش فصل عروسی از مجموعهی تلویزیونی طلسمشدگان (داریوش فرهنگ) مشخص شد که چهرهی برگزیدهی این بخش از هشتمین جشن دنیای تصویر، بیتا فرهی است که اتفاقا بازی او در این فصل از طلسمشدگان که دچار حملهی قلبی میشود، از نقاط درخشان بازیگری او در این سریال محسوب میشد.
به هنگام حضور بیتا فرهی بر روی صحنه، رویا نونهالی بخشی از بیانیهی هیئت داوران جشن را در زمینهی گزینش بیتا فرهی به عنوان بهترین بازیگر زن درام قرائت کرد و اعلام داشت که «جایزهی بهترین بازیگر زن درام به خاطر موفقیت در بهرهگیری از آموزهها و تجربههای کاری گذشته در جهت ارائهی یک نقش دوگانهی عاطفی به خانم بیتا فرهی برای مجموعهی طلسمشدگان» اهدا میشود.
علی معلم: «خانم بیتا فرهی البته بازیهای بسیار درخشانی را هم در سینما از خودشان به یادگار گذاشتهاند که از جملهی آنها میتوان به بازی در فیلم اعتراض ساختهی مسعود کیمیایی عزیز که امشب در جشن ما هم حضور دارند، اشاره کرد.»
بیتا فرهی: «خیلی خوشحال هستم که در جمع شما حضور دارم و از این که مرا برای دریافت این جایزه قابل دانستید، بسیار متشکرم.»
فرامرز صدیقی، ابریشم و تیغ
علی معلم در ابتدای این بخش از جشن هشتم دنیای تصویر گفت: «میخواهم از یکی از بازیگران بسیار خوب، محجوب و جوان دوستداشتنی پارسا پیروزفر دعوت کنم تا برای اهدای جوایز مربوط به بهترین بازیگر مرد درام به روی صحنه بیاید.»
تشویقهای ممتد مهمانان جشن نشان داد که توصیفات علی معلم از شخصیت پارسا پیروزفر اغراقآمیز نبوده و این بازیگر جوان سینمای ایران از محبوبیت قابل اعتنایی در جامعهی سینمایی برخوردار است. پارسا پیروزفر با همان حجب و حیای همیشگیاش به مهمانان جشن ادای احترام کرد و نامزدهای دریافت جایزهی بهترین بازیگر مرد درام را به شرح زیر اعلام کرد:
۱-فرهاد اصلانی (خانهای در تاریکی)
۲-محمود پاکنیت (روشنتر از خاموشی)
۳-کامبیر دیرباز (تب سرد)
۴-فرامرز صدیقی (دایرهی تردید)
نمایش بخشهایی از مجموعهی تلویزیونی دایرهی تردید خبر از معرفی فرامرز صدیقی به عنوان چهرهی برگزیدهی این قسمت از جشن دنیای تصویر میداد و پارسا پیروزفر نیز دلایل این گزینش هیئت داوران را این گونه توضیح داد که: «جایزهی بهترین بازیگر مرد درام به خاطر تبدیل حرکات و لحن آرام شخصیت به شیوهی رفتاری یک پلیس ایرانی به آقای فرامرز صدیقی برای بازی در مجموعهی دایرهی تردید» تعلق گرفته است.
فرامرز صدیقی نیز که بیست سالی پس از ایفای نقش بازپرس جلالی در تیغ و ابریشم (مسعود کیمیایی)، برای بازی در نقش یک پلیس ایرانی در دایرهی تردید لوح تقدیر و تندیس حافظ جشن هشتم دنیای تصویر را دریافت میکرد، با آرامشی احترامبرانگیز به روی صنه رفت.
علی معلم: «آقای صدیقی را باید بیش از اینها تشویق کنید. باید حضور بیست سالهی ایشان در سینمای پس از انقلاب را بیشتر قدر بدانیم.»
فرامرز صدیقی: «این انتخاب برای من کمی غیرمنتظره بود. اما وظیفه دارم که علاوه بر تشکر از آقای معلم و همکاران ایشان در جشن دنیای تصویر از سعید حاجیمیری تهیهکننده مجموعهی دایرهی تردید که فرصت بازی در این سریال را در اختیار من گذاشتند، سپاسگزاری کنم.»
علی معلم: «پس خواهش میکنم مهمانان محترم، آقای سعید حاجیمیری را که امشب در میان ما حضور دارند برای تهیهی این مجموعهی دیدنی تشویق بفرمایند.»
تندیس حافظ برای ملاصدرا
جوایز و تندیس مربوط به بهترین فیلمنامهی تلویزیونی، توسط شیلا خداداد به فیلمنامهنویس برگزیدهی هشتمین جشن دنیای تصویر اهدا شد. بازیگر محبوب سینمای ایران که فیلم ازدواج به سبک ایرانی را در نوبت نمایش دارد، اسامی نامزدهای دریافت جایزهی بهترین فیلمنامهی تلویزیونی را با لحنی آرام چنین اعلام کرد:
۱-فرهاد توحیدی، خشایار الوند (دایرهی تردید)
۲-سروش صحت (بخشهای نوشته شده برای مجموعه تلویزیونی نقطهچین)
۳-حسن فتحی (روشنتر از خاموشی)
با نمایش بخشهایی از کابوسهای شبانهی ملاصدرا در مجموعهی روشنتر از خاموشی، برندهی جایزهی بهترین فیلمنامهی تلویزیونی نیز مشخص شد. حسن فتحی این جایزه را «به خاطر ظرافت و هوشمندی در پرداخت مضمون تقابل قدرت و اندیشه با نمایش موازی دو شخصیت تاریخی» برای مجموعهی روشنتر از خاموشی به دست آورد و هنگامی که برای دریافت تندیس حافظ این رشته به روی صحنه رفت، جمع عوامل شکلگیری فیلم ازدواج به سبک ایرانی با حضور وی به عنوان کارگردان، علی معلم تهیهکننده و شیلا خداداد بازیگر زن اصلی فیلم جالب توجه به نظر میرسید.
علی معلم: «حسن فتحی به عنوان نویسنده در دیار کلام غریب نیست. شنیدن حرفهای او جالب خواهد بود.»
حسن فتحی: «خیلی خوشحالم که برای دومین بار به روی صحنه جشن دنیای تصویر میآیم. فیلمنامهی ملاصدرا چند سال پیش نوشته شده و طبیعی است که در این فاصله در افکار و اندیشههای من تغییراتی صورت گرفته باشد. اما حس احترام به صاحبان اندیشه و نویسندگان کتابها و تحقیقاتی که بر اساس آنها فیلمنامه این مجموعه را نوشتم، هنوز با من است. از شما و هیئت داوران هشتمین جشن دنیای تصویر تشکر میکنم.»
نیش شیرین و نوش اندک
مجموعهی تلویزیونی روشنتر از خاموشی در چهار رشته از بخش تلویزیون هشتمین جشن دنیای تصویر، دارای پنج کاندید بود که در دو رشته موفق به دریافت تندیس حافظ این مراسم گردید. علاوه بر حسن فتحی که جایزهی بهترین فیلمنامهی تلویزیونی را برای نگارش فیلمنامهی این مجموعه دریافت کرد، حسن بشکوفه تهیهکنندهی این مجموعه نیز جایزهی بهترین مجموعهی تلویزیونی را که توسط فتحعلی اویسی به وی اهدا شد، دریافت کرد.
گفتنی است نامزدهای دریافت جایزهی بهترین مجموعهی تلویزیونی در هشتمین جشن دنیای تصویر عبارت بودند از:
۱-دایرهی تردید (تهیهکننده: سعید حاجیمیری)
۲-روشنتر از خاموشی (تهیهکننده: حسن بشکوفه)
۳-نقطهچین (تهیهکنندگان: مجید و حمید آقاگلیان)
اما فتحعلی اویسی که پیش از حضور مداوم در طنزهای پرطرفدار تلویزیونی از کارگردانان قدیمی این رسانه بوده، قبل از اهدای لوح تقدیر و تندیس حافظ این بخش اعلام کرد که: «جایزهی بهترین مجموعهی تلویزیونی به خاطر مدیریت پروژهای دشوار در بسترهای جغرافیایی و تاریخی متنوع به آقای حسن بشکوفه تعلق گرفته است.
علی معلم: «آقای اویسی، شما برای خواندن متن هیئت داوران عینک میگذارید یا برمیدارید؟»
فتحعلی اویسی: «ما نه میگذاریم و نه برمیداریم.»
حسن بشکوفه: «امشب ما نوش اهل قلم را کاملا حس میکنیم، هر چند که نیش انتقادات آنها هم برای ما شیرین است. اما از فرصت استفاده میکنم و از منتقدان میخواهم و خواهش میکنم که کارهای تلویزیون را با محدودیتهای خاص خودش به قضاوت بنشینند.»
اضافه میشود که در هشتمین جشن دنیای تصویر از سوی هیئت ده نفرهی داوران، هیچ نامزدی در بخش بهترین کارگردانی مجموعههای تلویزیونی اعلام نشد و طبعا در این بخش، تندیس حافظ به چهرهی خاصی اهدا نگردید.
در ستایش خودآگاهی منتقد
در ادامهی مراسم علی معلم جهت اعطای جایزهی فعالیت پربار در عرصهی ادبیات سینمایی از محمد آقازاده روزنامهنگار و منتقد نامآشنا جهت حضور در روی صحنه دعوت به عمل آورد.
آقازاده سخنان خود را چنین شروع کرد که: «آقای معلم همیشه کارهای اعجابانگیزی میکنند. همین دعوت ایشان از بنده که همیشه به عنوان یک روزنامهنگار عادت به گوشهنشینی و نگاه کردن به صحنه داشتهام، برای آمدن به روی صحنه نیز از جمله کارهای اعجابانگیز ایشان است.»
آقازاده در ادامه به تشریح ویژگیهای نقدنویسی رضا درستکار پرداخت و گفت: «رضا درستکار یکی از آن منتقدان و نویسندگانی است که با تمام توان و انرژی درونیاش با سینما پیوند برقرار کرده و با آن همدوشی کرده است. شاید اگر علی معلم نبود هرگز این خودآگاهی دیده نمیشد اما باور داشته باشید که بدون حضور خودآگاهانی چون رضا درستکار و به رسمیت نشناختن و دیده نشدن آنها همه آگاهیهای تولید شده از سوی هنرمندان نیز راه به جایی نخواهد برد.»
آقازاده در پایان اظهار داشت که: «جایزهی فعالیت پربار در عرصهی ادبیات سینمایی به خاطر استمرار، صراحت و پیگیری در طرح مسایل تاریخی و تحلیلی سینمای ایران به رضا درستکار برای مجموعهی نوشتهها به این نویسنده و منتقد سینما اعطاء میشود.»
رضا درستکار نیز پس از دریافت لوح تقدیر و تندیس حافظ فعالیت پربار در عرصهی ادبیات سینمایی طی سخنانی با اشاره به سوگند عالیترین تجلی فرهنگ بشری به قلم گفت: «تجلیل از اهل قلم در سرزمین میراثدار ادیبان و بزرگان اندیشه، امری پسندیده است اما خوشحالی بنده بیشتر از آن بابت است که در جشن و مجلهی دنیای تصویر، نقد به عنوان شالوده و شاکلهی اندیشه مدرن این گونه از طرف آقای معلم و سایر اعضای هیئت داوری مورد توجه قرار گرفته است.»
وی افزود: «در دنیای امروز واقعیت تفکر فلسفی و اندیشهی نقادانه به اثبات رسیده است و از این نظر اعتقاد دارم که خود آقای معلم شایستهترین فرد برای تجلیل به شمار میروند.»
در پایان این بخش و در میان تشویق مهمانان، محمد آقازاده دسته گل اهدای خود را به یاد جمشید اسماعیلخانی به گوهر خیراندیش تقدیم کرد که این عمل وی با استقبال حاضران در سالن روبرو شد.
سینماگران جوان، گام اول
در بخش مربوط به انتخاب بهترین سینماگر جوان سال، علی معلم ابتدا توضیحاتی را پیرامون این بخش تازه در داوریهای جشن دنیای تصویر ارایه داد و گفت: «از امسال جایزهای تحت عنوان بهترین سینماگر جوان سال به مجموع جوایز جشن دنیای تصویر اضافه شده است. این جایزه در راستای تشویق سینماگران جوانی که در عرصههای غیر سینمای اکران ایران فعالیت دارند،تعیین شده و امسال در نخستین قدم آثار بسیاری از فیلمسازان جوان در عرصههایی چون انیمیشن، مستند و داستانی کوتاه مورد بررسی قرار گرفته و نامزدهایی نیز در این بخش معرفی شدهاند.»
مدیر جشن دنیای تصویر در ادامه از سیروس الوند به عنوان سینماگر باتجربهای که به جوانان نیز علاقه دارد خواست که برای اهدای لوح تقدیر و تندیس حافظ بهترین سینماگر جوان سال به روی صحنه بیاید.
سیروس الوند: «من اصلا فکر نمیکردم که با توجه به سوءتفاهماتی که طی سال گذشته در خصوص مسایلی چون جشن و هنرمند و سینما روی داد، علی معلم و دنیای تصویر جشن خودشان را برگزار کنند. اما خدا را شکر که این اتفاق افتاد و این جشن به هر حال با این کیفیت برگزار گردید.»
الوند ابتدا نامزدهای دریافت جایزهی سینماگر جوان سال بدین شرح معرفی کرد:
۱-مهرداد اسکویی (مستندساز، از پس بُرقع)
۲-کاوه بهرامی مقدم (مستندساز، من با خدا حرف میزنم)
۳- رضا بهرامینژاد (مستندساز، آقایان پرنده)
۴- شهرام مکری (کوتاه داستانی، طوفان سنجاقک)
۵- وحید نصیریان (انیمیشنساز، حفره)
پس از پخش قسمتهایی کوتاه از فیلم از پس بُرقع، الوند اعلام کرد که «جایزهی سینماگر جوان سال به خاطر استمرار در عرصهی ساخت مستند و فیلم کوتاه با تکیه به دیدگاه توام با حساسیتهای اجتماعی به مهرداد اسکویی برای فیلم از پسِ بُرقِع» اهدا میشود.
مهرداد اسکویی: «این جایزه برای من خیلی ارزشمند است. اصلا بودن در این صحنه و این مکان که سالها شاهد جایزه گرفتن فیلمسازان و هنرمندان مورد علاقهی من بوده برای من ارزشمند است.»
اسکویی در پایان اعلام کرد که فقط لوح تقدیر و تندیس حافظ را برای خود نگاه خواهد داشت و همهی جوایز تشویقی جشن دنیای تصویر را (با اجازهی همسرش البته!) به خانم خدیجه دریایی به عنوان یکی از پیشگامان حقوق زنان در جزیرهی قشم اهدا میکند.
استاد انتظامی، از گاو تا گاوخونی
در ابتدای بخش جایزهی یک عمر فعالیت هنری علی معلم بیهیچ توضیح اضافهای اعلام کرد که جایزهی امسال به استاد عزتا… انتظامی اهدا خواهد شد و همین موضوع تشویق گستردهی مهمانان جشن را به همراه داشت. اما مدیر جشن دنیای تصویر پیش از دعوت از هنرمندی که قرار بود لوح و تندیس استاد انتظامی را به ایشان اهدا کند، به ذکر خاطرهای از حضور خود و استاد انتظامی با فیلم گاوخونی در جشنوارهی کن سال گذشته پرداخت و گفت: «سال گذشته من در کن به هنگام معرفی استاد انتظامی و فیلم گاوخونی به نکتهای اشاره کردم که همیشه در حقیر نگه داشتن سینمای ایران نادیده گرفته شده است. درست سی سال پیش استاد با فیلم گاو در جشنوارهی کن حضور داشتند و سال گذشته با فیلم گاوخونی این تجربه را تکرار کردند. در واقع از گاو تا گاوخونی استاد انتظامی با حضور احترامبرانگیز خود در سینمای ایران همیشه مورد احترام قرار داشتهاند.»
علی معلم در ادامهی این بخش از مسعود کیمیایی به عنوان کارگردانی بازیگرپرور که از بهروز وثوقی تا به امروز، پیوسته به جامعهی سینمایی ایران بازیگران برجستهای را تحویل داده است و در آخرین اثرش با انتظاری همکاری داشته دعوت به عمل آورد تا جهت اهدای جوایز مربوط به یک عمر فعالیت هنری به استاد عزتا… انتظامی به روی صحنه برود.
مسعود کیمیایی: «من در فیلم آخر خود کنار آقای انتظامی بودم و میدیدم که حتی شیوهی حرکت دست و پا نیز برای ایشان اهمیت دارد. او هنوز فکر را به اندام خود منتقل میکند. مثل تکهای از تخت جمشید و مثل یک درخت تناور.»
کیمیایی در ادامه به آخرین صحنههای مربوط به بازی قمرالموک وزیری در فیلم مادر اشاره کرد و گفت: «از نوشین، جعفری، لرتا، ایرن و مجموعهای از تئاتری که از آن ایام در تهران جریان داشت، تباری به وجود آمد که آقای انتظامی به آن تعلق دارد و خواهش میکنم که ایشان با همان استحکام به روی صحنه تشریف بیاورند.»
استاد انتظامی در میان تشویقهای ممتد مهمانان جشن به روی صحنه رفت و در این فاصله کیمیایی از کارگردانی همچون داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی که با استاد انتظامی همکاریهای ماندگاری داشتهاند، به نیکی یاد کرد.
مسعود کیمیایی: «انتظامی بازیگری است که در یک لحظه میتواند بخشی از چهرهی خود را به جنگ و درگیری و بخش دیگر آن را به یک ضیافت اختصاص دهد. در میان بازیگرانی که پس از انقلاب با آنها همکاری داشتهام فقط یک بار با چنین حسی مواجه شدم و آن هم زمانی بود که با داریوش ارجمند کار میکردم. اما آقای انتظامی هستند و من به عنوان یک فیلمساز میدانم که در کنار ایشان میتوانم به سینمای دیگری دست پیدا کنم.»
انتظامی: «تنها دلخوشی من این است که در اولین همکاریام با مسعود کیمیایی دچار خجالتزدگی نشوم. شاید باور نکنید اما من یک گوسفند نذر کردهام که این همکاری خراب از آب درنیاید. (تشویق شدید حضار) اما دربارهی این چند سالی که جشن دنیای تصویر برگزار میشود باید بگویم که به خاطر وضعیت صمیمی و خانوادگی موجود در این جشن، یک احساس متعالی به انسان دست میدهد و از این لحاظ از علی معلم و خانم معماریان و همهی دستاندرکاران دنیای تصویر متشکرم. ولی فکر میکنم که حرکتی به این عظمت را نباید یک مجلهی هنری انجام دهد و باید سازمانها و تشکیلات دیگری را مامور به این کار کرد. کاری که صرفا از روی بزرگواری علی معلم انجام میشود.»
با اهدای لوح تقدیر و تندیس حافظ این بخش از جشن دنیای تصویر توسط مسعود کیمیایی به استاد عزتا… انتظامی، فیلمی دیدنی از بازیهای درخشان استاد در آثاری چون گاو و گاوخونی به نمایش درآمد که به لحاظ تصویری اثری فکر شده به نظر میرسید.
در ادامه علی معلم به دو نکتهی مجزا نیز در خصوص این بخش از جشن هشتم دنیای تصویر اشاره کرد. اول آن که «جایزهی یک عمر فعالیت هنری به خاطر وسواس در انتخاب نقش، حفظ شان جدی و استفاده از مولفههای تکرار شونده و شگردهای آموختنی در نقشآفرینی در سینما، از گاو تا گاوخونی، به استاد عزتا… انتظامی برای مجموعهی کارها» اهدا میشود و دیگر آن که علاوه بر جوایز در نظر گرفته شده جهت همهی برگزیدگان هشتمین جشن دنیای تصویر، از سوی بنیاد فارابی نیز یک قالیچهی نفیس ابریشمی به همراه لوح یادبود به استاد انتظامی تقدیم خواهد شد و از طرف آقای سیدشاکر عباسپور نیز شش عد سکه بهار آزادی به «عزت سینمای ایران، عزتا… انتظامی» اهدا میشود. همچنین از طرف مجموعه دبیرستان و پیش دانشگاهی هدف تهران نیز اعلام گردید که «برای الگوی بازیگری در سینمای ایران، استاد انتظامی» سه سکه بهارآزادی در نظر گرفته شده است.
ساز حسام، صدای امین
پیش از شروع اهدای جوایز بخش سینمای ایران، علی معلم خبر از اجرای یک قطعه موسیقی داد و گفت: «امشب با اجرای موسیقی بازیگرانی آشنا خواهید شد که برای اولین بار در این جشن این هنرشان نیز متولد میشود. امین حیایی امشب برای شما ترانهای را با همراهی پیانوی حسام نوابصفوی اجرا خواهد کرد که فکر میکنم سورپرایز جشن هشتم دنیای تصویر باشد.»
امین حیایی: «ببخشید، من برای اولین بار است که کار صحنهای میکنم و فقط سه شب است که با حسام این آهنگ را جهت اجرا در جشن دنیای تصویر تمرین کردهایم.»
حسام نوابصفوی: «با سلام خدمت دوستان و همکاران، توضیحات لازم را آقای حیایی دادند و امیدوارم که از شنیدن این آهنگ لذت ببرید.»
اجرای این آهنگ به شدت از سوی مهمانان جشن مورد استقبال و تشویق قرار گرفت و در لحظاتی آنها با یک همراهی هماهنگ خود را در خواندن حیایی و نواختن نوابصفوی شریک میکردند.
علی معلم: «عجب هنرهای پنهانی دارند این بازیگران جوان سینمای ایران. همین الان از طرف یکی از مهمانان جشن که مایل به گفتن نام خود نبودند، سکههایی برای امین و حسام عزیز در نظر گرفته شد که امیدوارم مبارکشان باشد.»
بخش سینمای ایران
با صدای بیصدا
علی معلم جهت اهدای لوح تقدیر و تندیس حافظ بهترین کار صدا در جشن هشتم دنیای تصویر از محمدرضا گلزار برای حضور در صحنه دعوت کرد. مدیر جشن دنیای تصویر به مهمانان جشن که سرخوش از برنامهی حیایی و حسام نوابصفوی به تشویق گلزار میپرداختند، اعلام کرد که در جشن امشب قرار بر این بوده که محمدرضا گلزار با حیایی و نوابصفوی در زمینهی اجرای موسیقی همکاری داشته باشد که به هر حال این همکاری میسر نشده است.
اما به هنگام حضور محمدرضا گلزار به روی صحنه علی معلم به وی گفت: «حاضران در سالن خیلی تو را تشویق کردند رضا جان. این تشویق، مالیات دارد و باید برای آنها چند کلمهای صحبت کنی.»
محمدرضا گلزار: «لطف شما همیشه شامل حال من بوده است و امیدوارم بتوانم با ارایهی کارهای بهتر، گوشهای از لطف شما را جبران کنم.»
در ادامه محمدرضا گلزار اسامی نامزدهای دریافت جایزهی بهترین صدا را در هشتمین جشن دنیای تصویر بدین شرح اعلام کرد:
۱-پرویز آبنار (صداگذاری گاوخونی)
۲-بهمن اردلان (صدابرداری لاکپشتها هم پرواز میکنند)
۳- مسعود بهنام، حمید نقیبی (صداگذاری دوئل)
۴- اسحاق خانزادی (صدابرداری سربازهای جمعه)
۵- حسن زاهدی (صدابرداری شهر زیبا)
با پخش گوشههایی از فیلم سربازهای جمعه که اتفاقا با قطع صدای آن همراه بود، محمدرضا گلزار اعلام کرد که «جایزهی بهترین صدا به خاطر دستیابی به استاندارد ثبت و ضبط صدا در فضاهای شلوغ و خیابانی و شرایط دشوار به آقای اسحاق خانزادی برای صدابرداری فیلم سربازهای جمعه» تعلق میگیرد.
اسحاق خانزادی: «از آقای علی معلم به خاطر خلق تندیس حافظ تشکر میکنم و از استاد کیمیایی نیز به خاطر این که سالها در فیلمهای خود اجازهی همکاری در این زمینه را به بنده دادهاند، سپاسگزارم. به خاطر علاقهی همیشگی صدابرداران به سکوت اجازه بدهید که من هم در این جا سکوت کنم.»
اثباتی غایب، دیرباز حاضر
با اعلام نگین کیانفر که نوبت به اهدای جوایز مربوط به بهترین طراحی صحنه و لباس رسیده است، علی معلم از اصغر همت خواست که برای اعلام اسامی نامزدهای این بخش و اهدای لوح تقدیر و تندیس حافظ هنرمند برگزیده، به روی صحنه بیاید.
بازیگر شیرازی سینمای ایران که چندی پیش در مجموعهی تلویزیونی آهوی نهم بازی درخشانی از خود را به نمایش گذاشته بود، اسامی نامزدهای دریافت جایزه بهترین طراحی صحنه و لباس را بدین شرح اعلام کرد:
۱-امیر اثباتی (دوئل)
۲-ملکجهان خزاعی (اشک سرما)
۳- ناهید طلوع (گاوخونی)
۴- کیوان مقدم (شهر زیبا)
پخش گوشههایی از فیلم دوئل (احمدرضا درویش) نشان داد که جایزهی این بخش از جشن هشتم دنیای تصویر به امیر اثباتی «به خاطر توجه به جزئیات در طرح و اجرای صحنهها و جامههای گوناگون در شرایط پرازدحام جنگ شهری تعلق گرفته است.
اما غیبت اثباتی در سالن باعث شد که علی معلم از کامبیز دیرباز بازیگر فیلم دوئل بخواهد که جوایز این بخش را از طرف طراح صحنه ساختهی احمدرضا درویش تحویل بگیرد. دیرباز نیز با حضور بر روی صحنه از طرف امیر اثباتی از دستاندرکاران جشن دنیای تصویر تشکر به عمل آورد.
جایزهی شیرین تدوین
برای اعلام اسامی نامزدهای دریافت جایزهی بهترین تدوین و اهدای لوح یادبود و تندیس حافظ مربوط به این بخش، علی معلم با انجام پرسشهای مکرر از حاضران در سالن که چه کسی را برای این کار معرفی میکنند، سرانجام از حبیب رضایی بازیگر محجوب سینما، تئاتر و تلویزیون درخواست کرد که به روی صحنه بیاید. حبیب رضایی با همان لحن صمیمی و خراسانی خود اسامی نامزدهای بخش تدوین را این گونه اعلام کرد:
۱-مهدی حسینیوند (مهمان مامان)
۲-مصطفی خرقهپوش (دوئل)
۳- مصطفی خرقهپوش، هایده صفییاری (لاکپشتها هم پرواز میکنند)
۴- حسین زندباف (خوابگاه دختران)
با نمایش فصل بمباران ایستگاه راهآهن از فیلم دوئل، مشخص شد که این فیلم احمدرضا درویش موفق به دریافت دومین جایزهی تکنیکال هشتمین جشن دنیای تصویر گردیده است. حبیب رضایی در همین زمان گفت که: «جایزهی بهترین تدوین به خاطر حفظ ریتم و برش مناسب صدا و تصویر در دو فضا و بافت کاملا متفاوت از هم به آقای مصطفی خرقهپوش برای فیلم دوئل» تعلق گرفته است.
مصطفی خرقهپوش: «بسیار خوشحال هستم که در جشن دنیای تصویر حضور دارم. اگر دوئل جلوهی مشخصی دارد به خاطر تلاشهای افراد زیادی است که در این فیلم زحمت کشیدهاند و امیدوارم که زحمات آنها را به هدر نداده باشم. اما این جایزه برای من بسیار شیرین است و مسلما برایم خاطرهانگیز نیز خواهد بود. متشکرم.»
ماندگاری لاکپشتها… با موسیقی
برای اهدای جایزهی بهترین موسیقی متن علی معلم از بابک بیات آهنگساز برجسته جهت حضور در روی صحنه دعوت به عمل آورد. بابک بیات که به تازگی از اقامتی نسبتا طولانی در خارج به وطن برگشته و به عنوان اولین کار موسیقایی، به تازگی تصنیف و ساخت موسیقی متن فیلم حکم آخرین ساختهی مسعود کیمیایی را به پایان رسانده، در میان تشویق گرم حضار به روی صحنه رفت.
بابک بیات: «همه لرزش دست و دلم از آن بود که عشق پناهی گردد، پروازی نه! گریزگاهی گردد… آی عشق! چهرهی آبیات پیدا نیست. که عشق بدون موسیقی و زندگی بدون موسیقی ادامه پیدا نخواهد کرد. اما عقیده دارم که فیلم بدون موسیقی نیز میتواند حیات داشته باشد و گاهی حتی سکوت خود بهترین موسیقی متن برای یک اثر سینمایی است.»
بابک بیات به ارزشهای موسیقی برای سینما نیز اشاره کرد و با یادآوری از حدود ۱۱۰فیلمی که برای آنها موسیقی متن نوشته است، از حدود بیست فیلم -شامل آثاری چون شاید وقتی دیگر، حکم، مسافران، مرسدس، عروسی خوبان، کشتی آنجلیکا و…- به عنوان افتخارات حرفهای خود یاد کرد.
بیات اضافه کرد: «هنگامی که مسعود کیمیایی در حال اهدای جایزهی یک عمر فعالیت هنری به آقای انتظامی بود، من به یاد پیتر اوتول، ریچارد برتون، لارنس اولیویر و شکسپیرینهای سینما افتادم. شکسپیرینهای سینمای ایران نیز شامل استاد انتظامی، آقای نصیریان و دیگرانی که تعدادشان به انگشتان یک دست نیز نمیرسد مایه مباهات ما هستند و به تنهایی دست همهی آنها را میبوسم.»
بابک بیات در ادامه اسامی نامزدهای دریافت جایزهی بهترین موسیقی متن را بدین شرح اعلام کرد:
۱-حسین علیزاده (لاکپشتها هم پرواز میکنند)
۲-کیوان هنرمند (گاوخونی)
۳- پیمان یزدانیان (مزرعه پدری)
با نمایش فصلی نفسگیر از فیلم لاکپشتها هم… برندهی جایزهی این بخش از هشتمین جشن دنیای تصویر نیز مشخص شد و بیات با اشاره به رای هیئت داوران اظهار داشت که: «جایزهی بهترین موسیقی متن فیلم به خاطر همراهی با حس اندوه و انتظار جاری در فضای فیلم، با پرهیز از توصیف مو به موی لحظهها و موقعیتها به شیوهی مرسوم در سینمای ایران به استاد حسین علیزاده برای فیلم لاکپشتها هم پرواز میکنند» تعلق میگیرد.
علی معلم نیز با اشاره به حضور حسین علیزاده در خارج از کشور و طرح پوزش وی از بهمن قبادی کارگردان لاکپشتها… دعوت کرد که جهت دریافت جوایز مربوط به آهنگساز فیلم خود به روی صحنه برود.
بهمن قبادی: «حقیقتا این فیلم با موسیقیاش زنده شد و موسیقی آقای علیزاده باعث شد که فیلم ماندگار بشود. خیلی ممنون.»
پس از صحبتهای کوتاه قبادی، علی معلم اشاره کرد که از طرف سیدیوسف مناجاتی مدیرعامل موسسهی فرهنگی تماشاگهراز و تهیهکنندهی برنامهی زیبای با کاروان شعر و موسیقی برای هر یک از بهترین چهرهها و برگزیدگان جشن هشتم دنیای تصویر در رشتههای موسیقی متن، بازیگر مرد، بازیگر زن، بهترین فیلمنامه، کارگردانی و فیلم به طور مجزا سه عدد سکهی بهار آزادی در نظر گرفته شد که به آنها اهدا خواهد شد.
آزمون دشوار فیلمبرداری
علی معلم برای اهدای جوایز مربوط به بهترین فیلمبرداری از رویا تیموریان بازیگر متشخص و رئیس انجمن بازیگران خانهی سینما دعوت به عمل آورد تا جهت اعلام اسامی نامزدهای دریافت بهترین فیلمبرداری و نیز اهدای تندیس حافظ و لوح تقدیر این بخش به روی صحنه برود.
رویا تیموریان: «آقای معلم، من هم غافلگیر شدم و قلبم بدجوری میزند. چه باید بگویم؟»
علی معلم: «هر چه دوست دارید بفرمایید خانم تیموریان.»
اما رویا تیموریان اسامی نامزدهای دریافت جایزهی بهترین فیلمبرداری را بدین ترتیب اعلام نمود:
۱-محمد آلادپوش (گاوخونی)
۲-رسول احدی (مزرعهی پدری)
۳- شهریار اسدی (لاکپشتها هم پرواز میکنند)
۴- بهرام بدخشانی (دوئل)
پس از نمایش قسمتهایی از فیلم گاوخونی، اعلام شد که «جایزهی بهترین فیلمبرداری به خاطر موفقیت در آزمون دشوار فیزیکی و زیباییشناختی و کار مداوم با نمای نقطهنظر و دوربین روی دست به آقای محمد آلادپوش برای فیلم گاوخونی» تعلق گرفته است.
محمد آلادپوش: «به خاطر همکاری با آقایان افخمی و معلم در پروژهی گاوخونی بسیار خوشحال هستم و افتخار میکنم از این که در این فیلم خدمت استاد انتظامی بودم.»
بهترین فیلمنامه، عشق و سیاست
اهداکنندهی تندیس حافظ مربوط به بخش بهترین فیلمنامه بهاره رهنما بود که با همان هیجان همیشگی خاص خود نامزدهای دریافت این جایزه را به شرح زیر اعلام کرد:
۱-عزیزا… حمیدنژاد (اشک سرما)
۲-محمد رضاییراد (قدمگاه)
۳- بهمن قبادی (لاکپشتها هم پرواز میکنند)
۴- رهبر قنبری (او)
۵- حمید نعمتا… (بوتیک)
با پخش دو فصل جداگانه از فیلم اشک سرما، مهمانان جشن به راحتی دریافتند که برندهی جایزه بهترین فیلمنامه در جشن هشتم دنیای تصویر کسی جز عزیزا… حمیدنژاد نیست. در این میان و در فاصلهی حضور حمیدنژاد به روی صحنه، بهاره رهنما اعلام کرد که طبق نظر هیئت داوران جشن، این جایزه را «به خاطر پیشبرد و پرداخت منسجم روابط عاطفی و مناسبات سیاسی به آقای عزیزا… حمیدنژاد برای فیلم اشک سرما» به نویسندهی فیلمنامهی اشک سرما اهدا شده است.
علی معلم: «آقای حمیدنژاد سازندهی یکی از بهترین فیلمهای جنگی سینمای ایران، هور در آتش هم هستند.»
عزیزا… حمیدنژاد: «من فیلمنامهنویسی را از پیشکسوتان سینمای خودمان یاد گرفتهام که برخی از این بزرگان در مراسم امشب نیز حضور دارند. در ضمن اجازه بدهید که از همهی عوامل سازندهی اشک سرما خصوصا آقای شوقی که در زمینهی اسپیشیال افکت این فیلم زحمات بسیاری را کشیدند، سپاسگزاری کنم.»
در این بخش از جشن هشتم دنیای تصویر، نگین کیانفر اعلام کرد که از طرف بنیاد سینمایی فارابی مبلغ پانزده میلیون ریال تسهیلات جهت فیلمنامهنویس، کارگردان و فیلم برگزیدهی مراسم در نظر گرفته شده که در پروژههای آتی سینمایی در اختیار آنان قرار خواهد گرفت.
مریلا زارعی، معجزهی جمعه
علی معلم در این بخش از مراسم از بهزاد فراهانی به عنوان نمایشنامهنویس و بازیگری برجسته درخواست کرد که برای اهدای جوایز دوگانهی بهترین بازیگر زن به روی صحنه برود. فراهانی ضمن ادای احترام به بزرگان عرصه بازیگری به ویژه استاد انتظامی، نامزدهای دریافت جایزهی بهترین بازیگر زن از هشتمین جشن سینمایی دنیای تصویر را بدین شرح اعلام کرد:
۱-رعنا آزادیور (مارمولک)
۲-بهاره رهنما (گاوخونی)
۳- مریلا زارعی (سربازهای جمعه)
۴- ترانه علیدوستی (شهر زیبا)
۵- گلشیفته فراهانی (اشک سرما)
۶- باران کوثری (برگ برنده)
۷- آواز لطیف (لاکپشتها هم پرواز میکنند)
۸- رویا نونهالی (همنفس)
با پخش کوتاهترین فیلم به نمایش درآمده در مراسم جشن هشتم دنیای تصویر، یعنی صحنههای مربوط به بازی مریلا زارعی در سربازهای جمعه که حدود یک دقیقه و نیم بود، مشخص شد که یکی از دو جایزهی بهترین بازیگر زن جشن دنیای تصویر امسال نیز همچون سال گذشته به مریلا زارعی تعلق گرفته است.
بهزاد فراهانی دلایل این انتخاب هیئت داوران را چنین اعلام کرد که «جایزهی بهترین بازیگر زن به خاطر نمایش رنجهای شخصیت و شناساندن او در فرصتی کوتاه و تصاویری محدود به خانم مریلا زارعی برای فیلم سربازهای جمعه» تعلق گرفته است.
مریلا زارعی: «از آقای علی معلم و داوران مجلهی دنیای تصویر تشکر میکنم چرا که این جایزه برای من خیلی ارزشمند است که آن را از اهل قلم دریافت کردهام. اما روزی که برای بازی در این فیلم میخواستم سر صحنه بروم -مثل همین الان- خیلی اضطراب داشتم و از خداوند طلب یک معجزه میکردم. معجزهای که اتفاق افتاد. آن هم به دست یک نفر، آقای مسعود کیمیایی.»
اشک شوق و اشک سرما
پس از نمایش فیلم مربوط به دیگر بازیگر زن برگزیدهی امسال، بهزاد فراهانی قطعه شعری خاطرهانگیز را ترنم کرد و گفت: «هر شب ستارهای به زمین میکشند و باز، این آسمان شبزده غرق ستارهها است. اما جایزهی بهترین بازیگر زن به خاطر حفظ همزمان ویژگیهای بومی و خصوصیات متناسب برای ایفای نقش در یک درام عاشقانه به خانم گلشیفته فراهانی برای فیلم اشک سرما اهدا میشود.»
بهزاد فراهانی پس از اهدای لوح تقدیر و تندیس حافظ این بخش به گلشیفته فراهانی، دخترش را در آغوش گرفت و برای لحظاتی اشک شوق از چشمان این دختر هنرمند باریدن گرفت.
علی معلم: «گلشیفته باید بگوید که جایزه گرفتن از دست پدر چه مزهای دارد!»
گلشیفته فراهانی: «من نمیدانم چه باید بگویم اما خوشحالم که این جایزه را از دست پدرم، استادم و در حضور یکی از عشقهای زندگیام آقای انتظامی میگیرم و میخواهم که با کسب اجازه از آقای حمیدنژاد که بدون ایشان اصلا اشک سرمایی وجود نداشت، این جایزه را به مادرم و سایر اعضای خانوادهام تقدیم کنم که به هر دلیلی تاکنون آن را دریافت نکردهاند و فکر میکنم که برای این کار پدرم، بهترین هنرمند باشند که جایزه را دوباره به خود ایشان تقدیم کنم.»
مارمولک، گلایه و تشویق
علی معلم برای اهدای یکی از جوایز دوگانه بهترین بازیگر مرد از اکبر زنجانپور جهت حضور بر روی صحنه دعوت به عمل آورد.
این بازیگر قدیمی تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران در آغاز اسامی نامزدهای دریافت جایزهی بهترین بازیگر مرد هشتمین جشن دنیای تصویر را بدین شرح اعلام کرد:
۱-عزتا… انتظامی (گاوخونی)
۲-پرویز پرستویی (مارمولک)
۳- حسن پورشیرازی (مهمان مامان)
۴- پارسا پیروزفر (مهمان مامان)
۵- بهرام رادان (گاوخونی)
۶- رضا رویگری (بوتیک)
۷- فرامرز قریبیان (شهر زیبا)
۸- محمدرضا گلزار (بوتیک)
۹- محمدرضا ناجی (او)
۱۰- جمشید هاشمپور (مزرعهی پدری)
به جرات میتوان گفت که پرشورترین لحظهی جشن هشتم دنیای تصویر به هنگام نمایش فصل نهایی فیلم مارمولک و بازی درخشان پرویز پرستویی، در میان مهمانان حاضر در مراسم شکل گرفت. آنجا که رضا مارمولک در آخرین سخنرانی خود میگوید: «در واقع خداوند اِند لطافت، اِند بیخیال شدن و اِند رفاقت است.»
با نمایش این بخش از فیلم مارمولک مشخص شد که پرویز پرستویی یکی از دو بازیگر مرد برگزیدهی جشن امسال است و اکبر زنجانپور نیز دلیل گزینش پرستویی از سوی هیئت داوران را چنین اعلام کرد: «جایزهی بهترین بازیگر مرد به خاطر رعایت خصوصیات لازم برای ایفای نقشی دوگانه با تفاوتهای ظریف در شیوهی رفتار و بیان فردی و اجتماعی تعلق میگیرد به آقای پرویز پرستویی برای فیلم مارمولک.»
پرستویی در میان تشویقهای پایانناپذیر مهمانان به روی صحنه رفت و با لحنی آرام چنین سخن گفت:
پرویز پرستویی: «من امشب خودم را آماده کرده بودم که مطلب مهمی را در این جا بیان کنم که به نظرم برای تمام اعضای خانوادهی سینما لازم بود. فیلمی ساخته شد به نام مارمولک که اکثرا آن را دیدید و نقطه نظرهای مختلف مربوط به آن را هم شنیدید. من هم همان طور که دوست عزیزم محمد آقازاده اشاره کردند همیشه سعی کردهام که نقدپذیر باشم و دست اهالی قلم در این مملکت را هم میبوسم. اما مطلبی را الان در جیب خودم دارم که میخواستم امشب آن را مطرح کنم اما از استاد انتظامی خجالت کشیدم. آن مطلب اظهارات یکی از پیشکسوتان عرصهی بازیگری دربارهی مارمولک بود که در مجلهای به چاپ رسید و اگر سران مملکت میخواستند به حرف ایشان استناد کنند، میباید همهی عوامل فیلم مارمولک را تنبیه میکردند. خوب است که در این زمینه کمی سعهی صدر داشته باشیم. ممنون هستم.»
علی معلم: «این چهارمین تندیسی بود که از جشن دنیای تصویر به پرویز پرستویی تعلق میگرفت. با این حساب فکر میکنم ما باید برای هر فیلمی که او در آن بازی میکند، یک تندیس حافظ کنار بگذاریم.»
بهترین بازیگر بینام
برای اهدای تندیس دومین بازیگر مرد در جشن هشتم دنیای تصویر، علی معلم از پولاد کیمیایی خواست که به روی صحنه بیاید و پس از پایان فیلمی که در همین رابطه تهیه شده بود، جایزهی بهترین بازیگر مرد را به وی اهدا نماید.
اما نمایش فصل تکاندهندهی دیدار راوی و پدرش در فینال فیلم گاوخونی مشخص ساخت که بهرام رادان دیگر جایزهی مربوط به بهترین بازیگر مرد را از هشتمین جشن دنیای تصویر به دست آورده است. پولاد کیمیایی نیز فشرده رای هیئت داوران دربارهی گزینش بهرام رادان را چنین اعلام کرد: «جایزهی بهترین بازیگر مرد به خاطر کار با نوسانات بیان و صدا و همچنین نمایش بهت و سرگشتگی شخصیت به آقای بهرام رادان برای فیلم گاوخونی اهدا میشود.»
بهرام رادان: «با وجود چهرهای چون استاد انتظامی و حضور یک گروه حرفهای در فیلم گاوخونی، هیچ بازیگری نمیتوانست بد بازی کند. یک نکتهی دیگر این که در هفت بار نامزد شدن برای دریافت جایزه بهترین بازیگر، این افتخار را داشتهام که برای پنج بار اسم خودم را کنار نام پرویز پرستویی ببینم. مرسی.»
علی معلم: «خیلی ممنون پولاد جان، مرسی بهرام عزیز. این جوانها را حسابی تشویق کنید. هر دوی آنها سربازهای جمعه بودهاند.»
گلایههای یک خوابگرد سینمایی
از سوی مدیر جشن دنیای تصویر وظیفهی اعلام اسامی نامزدهای دریافت بهترین کارگردانی و اهدای تندیس حافظ این بخش از جشن هشتم به رضا عطاران سپرده شد. عطاران در میان تشویق مهمانان به روی صحنه رفت و شوخی سال گذشتهی خود را تکرار کرد.
رضا عطاران: «من داشتم جایی میرفتم که شما مرا صدا کردید!»
کارگردان مجموعهی تلویزیونی خانه به دوش که بازیگر اصلی وی حمید لولایی تندیس حافظ بهترین بازیگر کمدی را به خود اختصاص داده بود، اسامی نامزدهای دریافت جایزهی بهترین کارگردانی را بدین شرح اعلام داشت:
۱-سیروس الوند (برگ برنده)
۲-عزیزا… حمیدنژاد (اشک سرما)
۳- احمدرضا درویش (دوئل)
۴- بهمن قبادی (لاکپشتها هم پرواز میکنند)
۵- رسول ملاقلیپور (مزرعهی پدری)
با نمایش بخشی برگزیده از فیلم مزرعه پدری که عصارهی این ساختهی ملاقلیپور نیز به شمار میرفت، رضا عطاران اعلام کرد که «جایزهی بهترین کارگردانی به خاطر خلق تصاویر رویاگونه و احساسبرانگیز از فضای خشن و تلخ جنگ به آقای رسول ملاقلیپور برای فیلم مزرعهی پدری» اهدا میشود.
ملاقلیپور نیز پس از حضور بر روی صحنه و دریافت لوح تقدیر و تندیس حافظ، بخشهایی از گلایههای مانده در گلو را در جمع یاران سینمایی خود مطرح کرد و آرامشی به دست آورد.
رسول ملاقلیپور: «فیلم مزرعهی پدری برای من حکم میهنام را داشت. نمایش فیلم در سکوت برگزار شد و خیلی آن را تحقیر کردند. برای همین من هم مثل پرویز پرستویی از همکاران خودم گله دارم. اما به هر حال امشب خیلی خوشحال هستم که در حضور آقای کیمیایی به وسیلهی داوران مجلهی دنیای تصویر از مزرعهی پدری تقدیر به عمل آورده میشود. چون من به جز تاثیرپذیری از سینمای آقای کیمیایی هیچ تحصیلات و آموزش دیگری ندیدهام و این را هم همه جا با افتخار گفتهام که سینما را از سازندهی قیصر یاد گرفتهام.»
رسول ملاقلیپور همچنین فرصت را مغتنم دانست و از مشکلاتی که برای مجوز ساخت فیلم خوابگرد طی دو سال گذشته از سوی یکی از مسئولان صنفی با آن دست به گریبان بوده است، یاد کرد و از سایر همکاران خود در عرصهی سینما خواست که برای برطرف ساختن مشکلاتی از این دست، تلاشهای همهجانبهای را صورت دهند.
علی معلم: «تهیهکنندهی فیلم مزرعهی پدری آقای حبیبا… کاسهساز نیز در جشن ما حضور دارند و من بدین وسیله این موفقیت را به ایشان نیز تبریک میگویم.»
جایزهی ویژه؛ گاهی خنده، گاهی گریه
برای اعلام نام دریافت کنندهی جایزهی ویژهی هشتمین جشن دنیای تصویر، علی معلم از امیر پوریا عضو باسابقهی هیئت داوران این جشن خواست تا به روی صحنه بیاید.
امیر پوریا در آغاز صحبتهای خود با اشاره به این که برای دومین بار امسال نیز جایزهی ویژهی هیئت داوران جشن دنیای تصویر به یک بازیگر اهدا میشود، گفت: «بسیاری از دوستداران سینما، بازیگران اکنون کلاسیک شدهی این هنر را با تصاویری خاص به خاطر میآورند. مثلا چشمان نمناک ادری هپبورن، اخم و خشم آنتونی کویین و لبخند مرموز و شیطانی جک نیکلسون برای عاشقان سینما فراموشناشدنی هستند. اما بازیگری که امشب جایزهی ویژهی هیئت داوران را دریافت میکند، پیوسته تلفیقی عجیب از یک لبخند مهربان و صدایی بغضآلود را در یک ترکیب تناقضآمیز ارایه کرده است که اجرای نمایشی آن همواره برای بازیگران برجستهی سینما، شکلی از یک چالش دلانگیز را به همراه داشته است.»
پوریا سپس به نمونههایی مشخص از ارایهی این ترکیب دلنشین از سوی بازیگر مورد نظر در آثاری چون مسافران (بهرام بیضایی)، یکبار برای همیشه (سیروس الوند) و ننه گیلانه (رخشان بنیاعتماد) اشاره کرد و گفت: «حالا حتما همهی شما این بازیگر شاخص و برندهی جایزهی ویژه هیئت داوران جشن امسال را شناختهاید. سرکار خانم فاطمه معتمدآریا.»
اما پیش از حضور معتمدآریا بر روی صحنه، فصلی ماندگار از فیلم ننه گیلانه به نمایش درآمد که به قول امیر پوریا همان شادی و اندوه موجود در نگاه و کلام این بازیگر توانا را بازتاب میداد.
با به پایان رسیدن نمایش این بخش از فیلم ننه گیلانه، عضو هیئت داوران جشن هشتم دنیای تصویر اعلام کرد که: «جایزهی ویژهی هیئت داوران به خاطر پذیرش و اجرای قابل باور نقشهایی با مختصات فیزیکی، اقلیمی و سنی متفاوت با خود بازیگر، به خانم فاطمه معتمدآریا با اعتنا به نقش آخرش در فیلم ننه گیلانه» اهدا میشود.
فاطمه معتمدآریا در میان تشویقهای فراوان حاضران در سالن به روی صحنه رفت و او نیز مانند پرویز پرستویی و رسول ملاقلیپور درد دلهای صمیمی خود را با خانوادهی سینما در میان گذاشت.
فاطمه معتمدآریا: «وقتی به جشن دنیای تصویر دعوت شدم با خودم عهد کردم که هیچ حرفی از ناراحتی، مرگ و دلخوری بر زبان نیاورم. زیرا همهی ما به یک جشن دعوت شده بودیم. خود من پس از سالها در یک جشن سینمایی حاضر شدهام، چون مدتهاست که با سینما میانهی خوبی ندارم.»
وی به تلاش هی بازیگران همنسل خود از جمله پرویز پرستویی و دیگران و زحماتی که برای سینمای ایران مستقبل شدهاند، اشاره کرد و گفت: «ما اکنون در یک سینمای بلاتکلیف زندگی میکنیم که در آن زمینههای فراوانی برای دلخوری، مسایل ناخوشایند و نکات ناآشنا دیده میشود. ما سینما را در یک فضای خوشایند و سرشار از مهر و آشتی شروع کردیم و برای یکدیگر احترام و ارزش قایل بودیم. اما سینمای امروز ایران هر روز نزدیکی بیشتری با سطحی بودن و توخالی بودن پیدا میکند و این وظیفهی نسل جدید است که سینمای ایران را از بیخردی و بیاندیشهگی و سایر موارد ناخوشایند نجات دهد.»
معتمدآریا همچنین به از دست رفتن مخاطبان گستردهی سینمای ایران اشاره کرد و اظهار داشت که دلیل به وجود آمدن چنین شرایطی را باید در غیبت نگاه منسجم و گسترش یافتن نگاههای پراکنده به این هنر، جستجو کرد. بازیگر نقش ننه گیلانه با کلامی سرشار از حس دلسوزی گفت: «مهم این است که به خاطر سینما، همدیگر را دوست داشته باشیم و اگر هم من با صحبتهای خودم شما را ناراحت کردم، امیدوارم که مرا ببخشید چون این اولین جایزه ویژهای است که من در سالهای بازیگری خود دریافت کردهام، فقط میتوانم آرزو کنم که سال آینده سینمای ایران، دوست داشتنیتر از وضعیت فعلی خود به نظر برسد.»
معتمدآریا در پایان از امیر پوریا به خاطر طرح توصیفات هوشمندانه از بازیگری تشکر کرد و پوریا نیز به عنوان حسن ختام این بخش گفت: «بسیاری از بازیگران از این که راجع به خصوصیات فیزیکی آنها صحبت شود، دچار آزردگی خاطر میشوند اما ظرفیت درونی خانم معتمدآریا به اندازهای است که در پاسخ به این پرسش که گریم ننه گیلانه چه مقدار از وقت ایشان را میگرفته است، گفتهاند: «گریم؟ گریم چیه؟ من در این فیلم آرایش خودم را پاک میکردم و جلوی دوربین میرفتم.» (تشویق شدید حضار)
علی معلم: «به همین دلیل است که ما به ایشان جایزهی ویژه میدهیم. چون خانم معتمدآریا هم بازیگر ویژهای هستند.»
قبادی: موتزارت و حافظ
در آخرین بخش از اعطای جوایز هشتمین جشن سینمایی دنیای تصویر، علی معلم سروش صحت را جهت حضور در روی صحنه و همکاری در زمینهی اعلام نامزدهای دریافت تندیس حافظ بهترین فیلم فرا خواند. سروش صحت با همان ته لهجهی شیرین اما پنهان ماندهی اصفهانیاش نامزدهای تعیین شده از سوی هیئت داوران را جهت دریافت جایزهی بهترین فیلم به شرح زیر اعلام کرد:
۱-اشک سرما (تهیهکننده: امیرحسین شریفی)
۲-دوئل (تهیهکننده: موسسه فرهنگی تماشا)
۳- لاکپشتها هم پرواز میکنند (تهیهکننده: بهمن قبادی)
۴- مزرعهی پدری (تهیهکننده: حبیبا… کاسهساز)
پس از به نمایش درآمدن بخشهایی از فیلم لاکپشتها هم… سروش صحت که گویا علاقهی خاصی به این آخرین ساختهی به نمایش درآمده بهمن قبادی داشت، در میان تشویقهای ممتد مهمانان جشن با هیجانی خاص اعلام کرد که: «جایزهی بهترین فیلم برای تسلط در هدایت تولیدی دشوار، همزمان با رعایت سبکی شخصی و طرح دغدغههای اجتماعی و انسانی در هر دو جایگاه تهیهکنندگی و کارگردانی به آقای بهمن قباید برای فیلم لاکپشتها هم…» تعلق گرفته است.
بهمن قبادی: «من هم مثل خانم معتمدآریا ناراحت شدم و متاسف هستم از این که برای دومین بار جایزهی بهترین فیلم را دریافت میکنم. چون من اصلا تهیهکننده نیستم و از بد روزگار و به خاطر مدیریتهای غیرکارآمد، به جای توجه به جنبههای کارگردانی فیلم بر حوزههای تهیهکنندگی سینما متمرکز شدهام.»
قبادی همچنین به دعوتی که از سوی یکی از کشورهای خارجی از وی جهت ساخت فیلمی بر اساس زندگی موتزارت آهنگساز و موسیقیدان به عمل آمده اشاره کرد و گفت: «در جشن حافظ میگویم که خیلی متاسف هستم از این که در سرزمین و مملکت خودم هیچ مسئولی از من نمیخواهد که دربارهی حافظ فیلم بسازم. هماکنون سه تولید سینمایی من در خارج از کشور در جریان است و فکر نمیکنم که تا زمان ادارهی جریان فیلمسازی کشور با سیستم کنونی، دیگر بتوانم در ایران فیلمی را کارگردانی کنم.»
قبادی در پایان گفت: «از علی معلم عزیز خیلی متشکرم و من امروز به خاطر او از سنندج به تهران آمدهام. جشن دنیای تصویر از بسیاری از فستیوالهای سینمایی بهتر است و من به این حرکت صمیمی، شخصی و دوستداشتنی، از جشنوارهی فجر هم بیشتر به این مراسم علاقه دارم. من علی معلم را اخیرا در بلژیک دیدم که برای ارایهی تولید سینمایی خود در یک کلاس جهانی به اروپا آمده بود و با مواجهه با این شخصیت، من به عنوان یک ایرانی به خودم بالیدم و افتخار کردم. به همین خاطر من همیشه برای علی معلم و جشن دنیای تصویر احترام فوقالعادهای قایل بودهام. خیلی ممنون و ببخشید از این که وقتتان را گرفتم.»
علی معلم: «امیدوارم بهمن قبادی همچنان در ایران فیلم بسازد و ما بتوانیم استعدادهای سینمایی خود را در همین سرزمین حفظ کنیم.»
حکایتی دیگر از یک شام آخر
امسال نیز همچون سال گذشته مدیریت جشن دنیای تصویر بنا را بر آن گذاشته بود تا در مراسم جداگانهای ضمن اهدای جوایز در نظر گرفته شده جهت برگزیدگان هشتمین جشن سینمایی دنیای تصویر، از هنرمندان منتخب سینما و تلویزیون ایران در محفل صمیمانهتری قدردانی به عمل آورده شود.
از همین رو چهارشنبه بیست و پنجم خرداد رستوران دیدنیها در شمال تهران محل پذیرایی مهمانانی بود که همراه با اعضای هیئت داوری جشن هشتم دنیای تصویر، برای برپایی شب خاطرهانگیز دیگری مورد دعوت واقع شده بودند.
یکی از مهمانان دعوت شده به این مراسم به شوخی میگفت که با توجه به تنوع در نظر گرفته شده در زمینهی پذیرایی از مهمانان و محدود بودن تعداد مدعوین، این آخرین نقطه برگزاری جشن هشتم دنیای تصویر، صمیمیترین بخش آن به شمار میرفت.
اما در آن چهارشنبه شب، بسیاری از کسانی که برای صرف شام به محل رستوران دیدنیها آمده بودند، به قول آقای جولایی مدیر مهماننواز دیدنیها با دیدن چهرههای شناخته شده و محبوب سینما و تلویزیون کشور با نوعی ذوقزدگی وارد رستوران میشدند و همه دنبال قلم و کاغذ میگشتند تا از این فرصت استفاده کرده و چند سطری را به یادگار به همراه امضای هنرمندان مورد علاقهی خود، از مهمانان جشن دنیای تصویر دریافت نمایند.
این موضوع در ساعات پایانی مراسم نمود مشخصتری داشت و همهی کسانی که از مقابل این رستوران میگذشتند با مشاهدهی انبوه هنرمندان سینما و تلویزیون، اتومبیلهای خود را در گوشهای از خیابان پارک میکردند و برای گرفتن عکسهای یادگاری خود را به سرعت به مقابل در ورودی رستوران میرساندند.
برگزیدگان جشن هشتم دنیای تصویر نیز در نهایت صبوری و علاقهی خواستههای این گروه از طرفداران پرشمار خود را میپذیرفتند و تا ساعاتی چند مقابل در ورودی رستوران، بازار عکس و امضاهای یادگاری از رونق جالبی برخوردار بود.
مجید عاصمی
عکسهای جشن: رضا معطریان
پاسخ دهید