مراسم سومین دوره معرفی برگزیدگان سینمای ایران از نگاه هیات داوران مجله دنیای تصویر سرانجام در روز شنبه ۶ شهریورماه و در فضای باطراوت فرهنگسرای نیاوران برگزار گردید. شنبه ۶ شهریورماه برای فرهنگسرای نیاوران هم روز ویژهای بود و حضور جمع کثیری از اهالی سینمای ایران، که از ساعتی پیش از آغاز مراسم در فضای باز فرهنگسرا به یکدیگر میپیوستند و به گفتگو مینشستند، حال و هوای ویژهای به فضای فرهنگسرا داده بود.
این سومین باری بود که مجله دنیای تصویر میزبان سینمای ایران میشد تا بار دیگر ضمن تقدیر از تلاشهای یکساله هنرمندان سینما و ادای احترام به بزرگان و پیشگامان شبی خاطرهانگیز بیافریند. مراسمی که با پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد و با نوای کمانچه و موسیقی ایرانی پایان پذیرفت.
سومین دوره معرفی برگزیدگان سینمای ایران با سخنان جهانگیر الماسی افتتاح شد. پس از سخنان جهانگیر الماسی و عرض خیرمقدم توسط کامبیز نادعلی، مجری مراسم این دوره، ابتدا مدعوین برای دقایقی به قسمتی از موسیقی فیلمهای هشتاد روز دور دنیا اثر ویکتور یانگ، یک مرد و یک زن اثر فرانسیس لای، پدرخوانده اثر نینو روتا، محله چینیها اثر جری گُلداسمیت و لارنس عربستان اثر موریس ژار گوش فرادادند که توسط آقای مهران پورمندان با پیانو نواخته شد. پس از اجرای برنامه موسیقی، کامبیز نادعلی، مجری مراسم، ابتدا به معرفی اعضای هیات داوران این دوره پرداخت و سپس از علی معلم سردبیر نشریه و عضو هیات داوران دعوت کرد تا برای اهداء جوایز و همکاری در اجرای مراسم در جایگاه حضور یابد. سردبیر نشریه پس از حضور در جایگاه و عرض سلام و احترام به شرکتکنندگان در مراسم با تذکر این مطلب که امسال سومین سالی است که مجله دنیای تصویر پذیرای جمع گرم خانواده سینمایی کشور است اظهار امیدواری کرد که در صورت امکان این مراسم در سالهای بعد نیز ادامه پیدا کند.
بخش معرفی برگزیدگان سینمای ایران امسال نیز مشابه سالهای گذشته با پخش قسمتی از فیلمهای برگزیده و همکاری هنرمندان حاضر در مراسم در اهداء جوایز همراه بود. البته امسال بخش اهداء جوایز نشریه دنیای تصویر یک تفاوت نیز داشت و آن وجود یک تندیس ویژه به نام «حافظ» بود که امسال برای اولین بار به برگزیدگان اهداء میشد و به این ترتیب برگزیدگان این دوره اولین کسانی بودند که موفق به دریافت این تندیس میشدند. این تندیس توسط حمید کُریلی مدیر هنری دنیای تصویر طراحی شده بود. به روی پایه تندیس بیتی از حافظ شیراز آورده شده است:
«گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی»
بدین ترتیب در نخستین بخش معرفی برگزیدگان جوایز و هدایای برگزیدگان در بخش های بهترین صدابرداری، بهترین صداگذاری، بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین تدوین، بهترین فیلمبرداری و بهترین فیلمنامه توسط اساتید فن و هنر به نفرات برگزیده اهدا گردید. شایان ذکر است که امسال در زمینه موسیقی فیلم جایزهای اهداء نشد. آنگاه با فرارسیدن زمان اهداء یکی از جوایز ویژه که به جهت یک عمر فعالیت هنری در زمینه ادبیات سینمایی و نقد فیلم برای دکتر هوشنگ کاووسی مدرس، محقق و منتقد باسابقه و گرانقدر سینمای ایران در نظر گرفته شده بود، ابتدا با دعوت سردبیر نشریه علی معلم، خسرو دهقان، یکی از اعضای هیات داوران، در سخنانی کوتاه ولی گویا به سخنرانی درباره دکتر هوشنگ کاووسی، پرداخت و عشق وی به سینما و تلاش بینظیر او در تبیین سینمای راستین و ارزشمند را ستود و آنگاه در میان تشویق شرکتکنندگان در مراسم که به احترام و سپاس این استاد گرانقدر از جای برخاسته بودند جایزه ویژه یک عمر فعالیت هنری در زمینه ادبیات سینمایی و نقد فیلم به دکتر هوشنگ کاووسی تقدیم شد.
مراسم معرفی برگزیدگان سینمای ایران از نگاه هیات داوران مجله دنیای تصویر با اجرای برنامه پیانو و آواز توسط دو تن از برگزیدگان جشنواره موسیقی پاپ، داریوش تقیپور و مانی رهنما، به پایان بخش اول خود رسید.
اما در بخش دوم مراسم معرفی برگزیدگان سینمای ایران از نگاه هیات داوران مجله دنیای تصویر ضمن آنکه برگزیدگان بخشهای بازیگران برگزیده، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم معرفی شدند چند جایزه ویژه نیز از سوی هیات داوران اهداء شد که عبارت بودند از دیپلم افتخار به آقای محسن رمضانی بازیگر نوجوان فیلم رنگ خدا، جایزه ویژه هیات داوران برای فیلم مصائب شیرین به آقای علیرضا داوودنژاد، دیپلم افتخار هیات داوران به «سازمان توسعه سیاحتی کیش» برای تهیه یک فیلم کاملاً آزاد در حیطه تولید فیلم (قصههای کیش). همچنین در پایان این مراسم با سخنرانی فریدون جیرانی درباره ساموئل خاچیکیان و تاثیر و نقش وی در تاریخ سینمای ایران و پس از نمایش دقایقی از فیلمها و پشت صحنه فیلمهای ساموئل خاچیکیان در میان تشویق فراوان شرکتکنندگان از سوی هیات داوران «جایزه یک عمر فعالیت هنری» به وی تقدیم شد.
حسن ختام این مراسم عبارت بود از اجرای موسیقی سنتی ایرانی شامل تکنوازی کمانچه و آواز حسین علی شاپور و پس از آن مدعوین در فضایی گرم و صمیمی به صرف شام که از سوی رستوران کافیتک عرضه شد، پرداختند.
اسامی هیات داوران سومین دوره معرفی برگزیدگان سینمای ایران از نگاه داوران مجله دنیای تصویر:
دکتر محمد الستی (محقق و استاد دانشگاه)، جعفر مدرس صادقی (داستاننویس)، محمد بزرگنیا (فیلمساز و رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران)، امیر اثباتی (طراح صحنه و لباس)، شهابالدین عادل (مدرس سینما)، خسرو دهقان (فیلمنامهنویس و منتقد سینمایی)، امید روحانی (نویسنده و منتقد سینمایی)، جواد طوسی (نویسنده و منتقد سینمایی)، کامبیز کاهه (نویسنده و منتقد سینمایی) و علی معلم (مدیرمسئول و سردبیر دنیای تصویر).
به نام آدمی، به نام انسان که هستی را و زیبایی را به خاطر او آفرید. به نام انسان که تجلی ذات مقدس الهی است. به نام انسان که علت فعالیت شماست. به نام انسان که تاریخ بشریت را نوشته است. به نام انسان که نقد هستی است و به نام انسان، که پیش از هر چیز گرامی میداریم انسان بودن او را.
من در محضر شما هستم، در میان این جمع شریف و بزرگوار، تا وظیفه خوشامدگویی و خیر مقدم را از جانب مجله دنیای تصویر و جمع داورانی که در این مجله به داوری کارهای شما در سال گذشته نشستهاند، انجام دهم و گفته باشم خیر مقدمی صادقانه و پاک و بیشائبه و نیز از جانب شما از برگزارکنندگان این مراسم، از مجله دنیای تصویر و همه همکارانی که این مهم را برعهده داشتهاند، تشکر کنم. با نام انسان آغاز کردیم چرا که بر این باوریم که انسان خود مظهری از خداوند است. نیز بر این باوریم که آنچه در دل شماست، دل آنهایی که خدمتگزار این جامعه و هنرمندان این جامعه هستند، همواره موید نص صریح قرآن بوده است. بر این باوریم که شما مبلغ مهر و دوستی و عشق هستید و این همان چیزی است که فرقان کریم همواره بر آن تاکید میکند. معتقدیم به آنکه شما مبلغ ارزشهای جامعه انسانی هستید، مبلغ شیوهای از زندگی هستید که در تمام کتب الهی، در تمام ادیان، بر آن اصرار شده است. به خاطر همین و به خاطر گرامیداشت حضور شما به خود شما وامیگذاریم این را که با خود تکرار کنید تمام ارزشهایی را که به خاطر آن در اینجا و در جامعه خودتان و در جامعه جهانی زندگی میکنید و بر باوری که شما را ساخته و اسباب فعالیت و لقب مقدس و گرامی هنرمندی را برای شما فراهم کرده است.
شب خوشی را برایتان آرزو میکنم، روزهای بهتری را و مسئولیت گرانقدرتری را. فکر میکنم زمانه این است که در پایان قرن بیستم بیشتر به خود، فعالیتمان، کارهایمان و نتیجه کارهایمان بیاندیشیم، به این ارزشی که سینماگران ایران به خصوص در این سالها با تقسیم آن در جامعه خودشان سعی در ساختن عمارتی از هویت انسان داشتهاند که شاید در جامعه جهانی هم، اگر نگوییم بیبدیل، بدیع و تازه است.
برای شما از جانب برگزارکنندگان این مراسم ارجمند سرفرازی آرزو میکنم. سربلند باشید.
(سخنان «جهانگیر الماسی« در آغاز مراسم)
بهترین صداگذاری:
کاندیداهای دریافت جایزه:
بهمن اردلان (هیوا)
محمدرضا دلپاک (رنگ خدا)
اسحاق خانزادی (مصائب شیرین)
مجید مجیدی: احساس میکنم این فرصت برای من خیلی مغتنم است که به هر حال چند کلمهای راجع به عزیزم، رضا دلپاک، که به هر حال برای سینما چهره آشنایی است، عرض کنم. واقعیتش این است که من در کنار رضا خیلی چیزها یاد گرفتم و برای من واقعاً در کار سمت استادی داشته است. این را از صمیم قلب میگویم. خیلی به من لطف کرده و خیلی کمکم کرده و خلاصه من امروز این جایزه را به عنوان یک شاگرد به او اهداء میکنم.
(هنگام اهداء جایزه بهترین صداگذاری به محمدرضا دلپاک)
محمدرضا دلپاک: من سپاس میگزارم همه دوستانی را که زحمت کشیدهاند برای برگزاری این مجلس و همچنین هیات محترم داوری و دوستانی را کاندید شدهاند برای این جایزه که حالا نصیب من شد. ولی من میخواستم خواهش کنم از آقای یدا… نجفی صدابردار این فیلم که تشریف بیاورند تا من هدیهام را به ایشان تقدیم کنم. البته هر کار خوبی که انجام میشود به هر جهت یک تیم کار میکند و تنها کار یک نفر نیست و این هم حاصل همکاری من با آقای نجفی، آقای حسندوست و آقای مجیدی است. ما سالهاست که داریم با هم کار میکنیم و حدود هفت، هشت تا فیلم با هم کار کردهایم که حاصل همه کارها خوب بوده است. من اعتقاد دارم فیلمی خوب است که همه عوامل آن خوب باشند. چون وقتی که فیلم یک فیلمنامه خوب داشته باشد، که آقای مجیدی محبت کردند و فیلمنامه خوبی نوشتند، باعث میشود که ما در واقع بتوانیم یک فیلمبرداری خوب داشته باشیم و همچنین یک صدابرداری خوب و یک مونتاژ خوب و در نهایت یک صداگذاری و میکس خوب. اگر کار من خوب است، حتماً یک فیلمنامه خوب و حتماً یک صدابرداری خوب داشته که یک صداگذاری خوب رویش انجام شده است. و همچنین اگر فیلم تدوین خوبی نداشته باشد، حتماً از نظر صداگذاری ضایعاتی خواهد داشت. به همین خاطر از دوستم آقای حسندوست هم تشکر میکنم و همچنین از آقای مجیدی و آقای نجفی، که محبت میکنند و این را از من قبول میکنند، و استادمان آقای خانزادی که اینجا هستند و من شرمنده ایشان هستم که صحبت میکنم و آقای نظام کیایی و دیگر دوستان. سپاسگزارم از هیئت محترم داوران.
(محمدرضا دلپاک، بهترین صداگذار)
تندیس حافظ بهترین صداگذاری برای صداگذاری فیلم رنگ خدا به آقای محمدرضا دلپاک تعلق گرفت که توسط مجید مجیدی کارگردان فیلم به وی اهدا شد. محمدرضا دلپاک جایزه خود را به سپاس زحمات یدا… نجفی در امر صدابرداری فیلم رنگ خدا به وی تقدیم نمود.
بهترین طراحی صحنه و لباس:
نامزدهای دریافت جایزه:
پرویز شیخ طادی (روبان قرمز)
علی فداکار و بهناز نازی (هیوا)
اصغر نژادایمانی (رنگ خدا)
محسن شاهابراهیمی (زشت و زیبا)
محسن شاهابراهیمی: متشکرم از دستاندرکاران این مراسم. هرچند میدانم که بقیه دوستان هم که کاندید بودند در واقع محق بودند که این جایزه را بگیرند. سپاسگزارم.
(محسن شاهابراهیمی، بهترین طراح صحنه و لباس)
تندیس حافظ بهترین طراحی صحنه و لباس به محسن شاهابراهیمی طراح صحنه و لباس فیلم زشت و زیبا تعلق گرفت که توسط محمدرضا شریفینیا به وی اهدا شد.
(محمدرضا شریفینیا آن شب به شکل مرموزی ساکت بود!)
بهترین تدوین:
نامزدهای دریافت جایزه:
هایده صفییاری (روبان قرمز)
کیومرث پوراحمد (مصائب شیرین)
مصطفی خرقهپوش (دو زن)
مصطفی خرقهپوش (دختری با کفشهای کتانی)
حسن حسندوست: ما قبل از اینکه با هم همکار باشیم، دوستان بسیار صمیمی هستیم و سالهاست که رفیق هستیم و بعد هم با همدیگر همکلاس بودهایم و در دانشکده همین رشته را با هم خواندهایم. من خیلی خوشحالم که امشب میبینم مصطفی موفقیتی را به دست آورده است و من این جایزه را به او میدهم. واقعاً خوشحالم.
(هنگام اهداء جایزه به مصطفی خرقهپوش)
مصطفی خرقهپوش: من متشکرم از اینکه هیات داوران من را مورد لطف قرار دادهاند. از اینکه یک بار دیگر در این جمع شرکت میکنم خیلی خوشحالم و به مجله دنیای تصویر هم تبریک میگویم به خاطر اینکه این جلسات را تداوم داده است.
(مصطفی خرقهپوش، بهترین تدوینگر)
تندیس حافظ بهترین تدوین برای تدوین فیلمهای دو زن و دختری با کفشهای کتانی به آقای مصطفی خرقهپوش تعلق گرفت که این تندیس توسط دوست قدیمی او حسن حسندوست، تدوینگر خوشسابقه سینمای ایران، به وی اهداء شد.
بهترین فیلمبرداری:
نامزدهای دریافت جایزه:
محمد داوودی (رنگ خدا)
حسین جعفریان (دو زن)
بهرام بدخشانی (هیوا)
حسن پویا ( روبان قرمز)
محمود کلاری: من چیزی نمیتوانم بگویم جز اینکه آقای داوودی به هر حال ورودشان به این حرفه با فیلم تولد یک پروانه همراه بود، که همه دیدیم یک استعداد جدید، یک روح با درصد دریافتهای بالای زیباییشناختی و یک خون تازه هستند که به این حرفه وارد میشوند. از همان اولین کارشان من خدمتشان تبریک گفتم و بسیار امیدوارم که باز هم جوانهای دیگر وارد سینما بشوند و روز به روز شاهد پیشرفتشان باشیم و ماها هم یواش یواش فقط بیاییم و جایزه را تقدیم کنیم!
(هنگام اهداء جایزه به محمد داوودی)
محمد داوودی: من تشکر میکنم از دوستان دنیای تصویر، هیئت داوران و همچنین استاد فیلمبرداری آقای کلاری که ما ازشان خیلی کارها یاد گرفتهایم و اگر پیشرفتی هم در زمینه فیلمبرداری هست واقعاً به خاطر وجود اساتیدی نظیر آقای کلاری است که در واقع کار فیلمبرداری را از جهت کیفی رشد دادهاند.
(محمد داوودی، فیلمبردار برگزیده)
تندیس حافظ بهترین فیلمبرداری برای فیلمبرداری فیلم رنگ خدا به آقای محمد داوودی تعلق گرفت که توسط محمود کلاری به وی اهداء شد.
بهترین فیلمنامه:
نامزدهای دریافت جایزه:
تهمینه میلانی (دو زن)
ابراهیم حاتمیکیا (روبان قرمز)
مجید مجیدی (رنگ خدا)
پیمان قاسمخانی و فریدون فرهودی (دختری با کفشهای کتانی)
کیومرث پوراحمد: من خیلی خوشحالم که انتخاب شدم برای دادن این جایزه، فکر میکنم که خانم میلانی هم خوشحال باشند. چون میدانند که فیلمشان را خیلی دوست دارم.
(هنگام اهداء جایزه به تهمینه میلانی)
تهمینه میلانی: سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان. در حقیقت روزی که این فیلمنامه را مینوشتم فقط به یک نیاز درونیام پاسخ دادم و به احساسی که نسبت به یکی از دوستانم داشتم. فکر نمیکردم که یک روزی این قصه که برای من یک مسئله کاملاً شخصی و درونی بود اینقدر مورد تشویق قرار بگیرد. به هر حال تشکر میکنم از دوستان و خودم واقعاً خیلی عقیده ندارم که فیلمنامه من بهترین است. ممنونم از همهتان.
بعد از اولین اکران فیلم آقای پوراحمد شب به من زنگ زدند و واقعاً من را خجالت دادند و شرمندهام کردند. برایم یک خاطره ذهنی بهیادماندنی گذاشتند و الان واقعاً خیلی خوشحال شدم که شما ایشان را صدا کردید، این را قلباً میگویم.
(تهمینه میلانی، بهترین فیلمنامهنویس)
تندیس حافظ بهترین فیلمنامه در این دوره برای فیلمنامه فیلم دو زن به خانم تهمینه میلانی تعلق گرفت. این جایزه توسط کیومرث پوراحمد به دستان وی سپرده شد.
خسرو دهقان: سلام، شب بخیر. صحبت کردن راجع به آقای دکتر هوشنگ کاووسی اتفاقاً برخلاف سنت آسان است. فیلسوف و آدم مهم فرانسوی، آندره ژید، که تفکراتش محصول بعد از جنگ جهانی دوم است خودش را در یک جمله خلاصه میکند که انطباق دارد با صحبتی که من در حد چند جمله راجع به آقای دکتر خدمتتان عرض میکنم. و آن جمله این است که «من زندگی کردم دیگر، همین بس است.» یعنی «همین که من بودهام و سالها با شما زندگی کردهام، کافی است و واقعاً چه چیز دیگری از من میخواهید و چه انتظاری از من دارید و من چه پیام مهمی باید به شما بدهم؟» و من فکر میکنم که این عصاره تفکر آندره ژید است. راجع به آقای دکتر کاووسی من میتوانم این را بگویم که در واقع ایشان بر ما منت گذاشتهاند که چیزی حول و حوش نیم قرن و پنجاه سال به عناوین مختلف، که توضیح خواهم داد، در مجاورت، همنشینی و ممارست با تاریخ سینمای ایران و جهان بودهاند و فکر میکنم که همین بودنشان ما را بس و کافی است. اما آن چیز اصلی که در مورد آقای دکتر وجود دارد و از من خواستهاند که آن را بگویم، اولین و مهمترین جوهر کار ایشان، یعنی نقد و منتقد بودن است. برخلاف این سنت غلط متداول که چنین جا افتاده است که منتقدها چون کاری بلد نیستند و چون نمیتوانند در سینما به طور حرفهای و عملی درگیر بشوند منتقد میشوند، در مورد منتقدین برعکس است. من فکر میکنم همه ما که در این جمع هستیم اولین خصیصهای که داریم منتقد بودن است، یعنی فیلمها را درک میکنیم و هر کدام از سر ذوق و ذائقه و بضاعتمان فیلمها را داوری میکنیم. بنابراین منتقد بودن اولین خصیصه است. و آقای دکتر این شانس را داشتهاند که علاوه بر آنکه خواندهاند و نوشتهاند انواع و اقسام ردههای سینمایی را از جلوی دوربین گرفته تا پشت دوربین پشت سر گذاشتهاند. طوری که در مورد ایشان میشود این ادعا را کرد، اینکه در تاریخ سینمای ایران هیچ کس به اندازه دکتر کاووسی فیلم ایرانی ندیده. ایشان چه کاری هست که نکردهاند؟ در باب تمام مسائل نظری و علمی، چاپ و لابراتوار، فیلمنامه، کارگردانی و فیلمسازی و درس و تاریخ و کلاً همه چیز در حیطه فعالیت ایشان بوده است. حتماً در این جمع کسانی هستند که بدانند کتابچهای وجود دارد راجع به کارشناسان رسمی دادگستری و در آن در حرفه سینما تا آنجا که حافظه من اجازه میدهد فقط یک نفر هست که کارشناس رسمی دادگستری در حرفه سینما است و آن آقای دکتر هوشنگ کاووسی است. کارهایی که ایشان کردهاند در زمینههای غیرسینمایی هم به نوعی نقد فیلم است. آقای دکتر کاووسی به ما آموختهاند که از یک حوصله و یک صبری برخوردار هستند و هر منتقد این خصیصه ذاتی را دارد که حرفها و صحبتها و ستایشها و نق زدنها را تحمل کند. بنابراین ایشان به عنوان یک منتقد همیشه در طول این سالها اقسام حرفها و صحبتها و ستایشها و متلکها و شوخیها و بدیها و خوبیها را دیده است و شنیده است و تحمل کرده است. اما عصاره کار ایشان در طول پنجاه سال در دو نکته بنیانی خلاصه شده است. در مورد سینمای جهان آقای دکتر کاووسی از اولین روزهای بعد از جنگ و در واقع از سالهای دهه ۲۰ یکتنه حمایت و جانبداری کردند از یک سینمای راستین، سینمای ارزشیتر، سینمای مهمتر و سینمای کیفیتر و همیشه جانبدار این قضیه بودهاند که یک سینمایی به اسم سینمای کیفی و یک سینمای مهمتر و یک سینمای باارزشتر وجود دارد. البته این بحثی که من دارم به آن اشاره میکنم الان دیگر یک کمی واضح و مبرهن است ولی در آن روزگار آغازین این اصلاً کار آسانی نبوده است. در برابر این همیشه در ستیز بودهاند با یک سینمای بیارزش یا هر اصطلاح دیگری که به جای آن به کار میبرید (فیلمفارسی). و من فکر میکنم که این دو تا چیز هستند که ما باید به عنوان نقد در توشه داشته باشیم. کلام آخر، برمیگردم به صحبت آندرهژید. واقعاً پنجاه سال زندگی، زندگی سرشار، با انرژی و با گرمایی که آقای دکتر کاووسی داشتهاند را فقط میشود گفت که رشکبرانگیز است. این همه انرژی، این همه دوست داشتن و این همه عاشق سینما بودن یگانه است. من دست ایشان را میبوسم.
دکتر هوشنگ کاووسی: خیلی ببخشید که بیماری و کسالت عارضه مغزی من را در وضع دیگری قرار داده که نمیتوانم زیاد حرف بزنم. فقط خیلی خوشحالم که امروز سینمای ایران به چنین گسترشی رسیده است. دوست من ساموئل خاچیکیان شاهد است که شاید پنجاه سال پیش اگر ما برای سینما صحبت میکردیم هیچ وقت اینقدر جمعیت جمع نمیشد. یک نکتهای هم بایستی اضافه کنم و آن این است که این توسعه فرهنگ سینما مدیون مطبوعات سینمایی است، نه خود دیدن فیلم. چون آنطور که تحقیق کردهام از زمان سینمای صامت تا زمان ناطق، تمام شاهکارهای سینمای جهان روی پرده سینماهای ایران آمده است ولی بعد از همه اینها چنانچه دیدیم فرهنگ سینمایی تا این حد گسترده نبود. این مطبوعات سینمایی هستند که این زحمت را کشیدهاند. این یار همراهم که آقای علی معلم دوست عزیز ما باشد همیشه در این راه توسعه فرهنگ قدم برداشتهاند من خیلی تشکر میکنم. ببخشید که من بیشتر نمیتوانم صحبت کنم، چون در دوران نقاهت هستم. خیلی متشکرم.
(هنگام دریافت تندیس حافظ یک عمر فعالیت هنری)
هیات داوران مجله دنیای تصویر در این دوره تندیس حافظ جایزه یک عمر فعالیت هنری در زمینه ادبیات سینمایی و نقد را با سپاس فراوان از زحمات بیدریغ دکتر هوشنگ کاووسی در عرصه مباحث نظری و نقد فیلم و نقش فراموشنشدنی او در توسعه فرهنگ و ادبیات سینمایی در ایران، به وی تقدیم نمود.
بازیگر برگزیده مرد:
نامزدهای دریافت جایزه:
حسین محجوب (رنگ خدا)
پرویز پرستویی (روبان قرمز)
جمشید هاشمپور (هیوا)
محمدرضا فروتن (قرمز)
آتیلا پسیانی (دو زن)
جمیله شیخی: من خیلی از همه تشکر میکنم. نمیدانم چرا آتیلا پسیانی در سالن نیست، حتماً برایش گرفتاری پیش آمده است. ولی من این همه بار را نمیتوانم با خودم بکشم! نه سر پیازم، نه ته پیاز! هیچ تقصیری هم ندارم! در هر حال امیدوارم که در حمل جوایز کمکم کنند.
(جمیله شیخی، هنگام تحویل گرفتن جایزه پسرش آتیلا پسیانی، بازیگر برگزیده مرد)
دیگر تندیس حافظ بازیگر برگزیده مرد برای بازی در فیلم دو زن به آقای آتیلا پسیانی تعلق گرفت که به علت عدم حضور وی در مراسم این جایزه توسط کیانوش عیاری به جمیله شیخی، مادر آتیلا پسیانی، تحویل داده شد.
پرویز پرستویی: سلام خدمت تمام سروران عزیز، هنرمندان و پیشکسوتان. خوشحالم از اینکه به هر حال این افتخار نصیب بنده شد که بتوانم جایزه آقای هاشمپور را بدهم. من آقای هاشمپور را از بعد از انقلاب نمیشناسم، اولین فیلمی که از آقای هاشمپور دیدم، که شاید خودشان هم یادشان نیاید، فیلمی بود به اسم جهنم سفید که در آن نقش «رینگو» را بازی میکردند! و من جدی میگویم که از همان موقع به عنوان یک تماشاچی از کارشان خیلی لذت بردم. آن موقع هنوز در عالم هنر هم نبودم و تا به حال بازی هم نکرده بودم. ولی همچنان آن تیپ در ذهن من نشست و یک بار هم به خودشان عرض کردم که من شما را از آنجا میشناسم. و حالا اگر امسال در جشنواره هفدهم و دنیای تصویر به ایشان جایزه دادند، من فکر میکنم که خیلی پیشتر از اینها حقشان بوده و واقعاً به گردن همه ما حق دارند. برایشان آرزوی موفقیت و پیروزی دارم.
(هنگام اهداء جایزه به جمشید هاشمپور)
جمشید هاشمپور: به نام خدا. ضمن عرض سلام خدمت شما، با تشکر از آقای معلم و هیات محترم داوران که لطف کردند و من را به عنوان بهترین انتخاب کردند. باید به عرضتان برسانم که من در بعضی فیلمها واقعاً بدترین بودهام! حالا این فیلم یک کارگردان خوب داشته، یک فیلمنامه خوب داشته، یک تهیهکننده خوب و عوامل درست داشته و به هر صورت این عوامل درست بر من هم مترتب شده و اثر خاص خودش را گذاشته است. به هر صورت من از همه تشکر میکنم.
(جمشید هاشمپور، بازیگر برگزیده مرد)
جمشید هاشمپور تندیس حافظ بازیگر برگزیده مرد را برای بازی در فیلم هیوا از دست پرویز پرستویی دریافت کرد.
محسن رمضانی: من از همه کسانی که زحمت کشیدهاند و این مراسم را تدارک دیدهاند و هم از کسانی که آمدهاند و وقتشان را یک چند دقیقهای در اختیار من قرار دادهاند (حالا شاید چند دقیقه نشود!) تشکر میکنم و علیالخصوص از عوامل خودمان، یعنی فیلم رنگ خدا و علیالخصوص! علیالخصوص! آقای مجیدی! تشویقشان کنید!
(هنگام دریافت دیپلم افتخار برای بازی در فیلم رنگ خدا)
بازیگر برگزیده زن:
نامزدهای دریافت جایزه:
هدیه تهرانی (قرمز)
لیلا حاتمی (شیدا)
پگاه آهنگرانی (دختری با کفشهای کتانی)
آزیتا حاجیان (روبان قرمز)
نیکی کریمی (دو زن)
ویشکا آسایش: من به جای ایشان دارد قلبم میزند! خیلی تبریک میگویم باعث افتخار است که من این جایزه را به ایشان تقدیم میکنم.
(هنگام اهداء جایزه به پگاه آهنگرانی)
پگاه آهنگرانی: از هیئت محترم داوران تشکر میکنم که بازی من را قابل قبول دانستهاند و تندیس حافظ را به اینجانب تقدیم کردند (!) و خیلی خوشحالم که این جایزه در حضور این همه هنرمند و به خصوص از سوی منتقدین به من داده شد.
(بازیگر برگزیده زن)
پگاه آهنگرانی تندیس حافظ بازیگر برگزیده زن برای فیلم دختری با کفشهای کتانی را از دست ویشکا آسایش دریافت کرد.
فریماه فرجامی: اجازه بدهید من تبریک عرض کنم. از بین فیلم های خیلی کمی که توانستم سال گذشته ببینم، یکی فیلم دو زن بود. بسیار از دیدن آن لذت بردم و از بازی خانم نیکی کریمی هم همینطور. امیدوارم همیشه موفق باشند.
(هنگام اهداء جایزه به نیکی کریمی)
نیکی کریمی: خیلی ممنون. متشکرم آقای معلم از مجله شما، تشکر میکنم از اعضای محترم هیات داوران و میخواهم حالا که اینجا فرصتی هست از دستاندرکاران این فیلم، از همگی تشکر کنم که من را پشت دوربین با نگاههایشان و با تشویقهایشان مورد حمایت قرار دادند. متشکرم.
(بازیگر برگزیده زن)
نیکی کریمی بازیگر زن برگزیده دوره گذشته تندیس حافظ بازیگر زن برگزیده را برای بازی در فیلم دو زن از دست خانم فریماه فرجامی دریافت کرد.
بهترین کارگردانی:
نامزدهای دریافت جایزه:
مجید مجیدی (رنگ خدا)
علیرضا داوودنژاد (مصائب شیرین)
ابراهی حاتمیکیا (روبان قرمز)
تهمینه میلانی (دو زن)
بهروز افخمی: من باز هم اظهار خوشحالی میکنم که برای دادن این جایزه انتخاب شدم. اگرچه این بار موفق نشدم فیلم رنگ خدا را ببینم و ظاهراً هنوز هم در شکل جدیدش به نحوی که خود آقای مجیدی تایید کنند آماده نمایش نیست. و حالا امیدوارم که هر چه زودتر نمایش داشته باشد که مشتاقانی مانند من بتوانند آن را ببینند. ولی حتماً در همان شکلی که در جشنواره عرضه شده است فیلم خوب و دیدنیای بوده که تا این حد مورد تشویق قرار گرفته است. و امیدوارم که این شکل جدیدش حتماً بهتر باشد. خیلی ممنون.
(هنگام اهداء جایزه به مجید مجیدی)
مجید مجیدی: من هم تشکر میکنم از دستاندرکاران دنیای تصویر، از آقای معلم و از هیات داوران. به هر حال آنچه که مهم است نفس این جایزههاست و قطعاً از ارزشهای کار عزیزان دیگری که فیلم داشتند نمیکاهد و در واقع میشود گفت که اینها به هر حال مسئولیت آدم را سنگینتر میکند که امیدواریم همچنان بتوانیم این بار را بر دوش بکشیم. و مورد دیگر اینکه به هر حال همین جور که همه عزیزان، به خصوص جمع حاضر که همه از اهالی سینما هستند، میدانند به هر حال فیلم را یک گروه میسازد. و حالا شاید کارگردان در آن نقطه اول هرم است ولی به هر حال با یاری و مساعدت عزیزانی که حول محور کارگردان جمع میشوند است که فیلم شکل میگیرد. من هم تشکر میکنم از همه عزیزانی که در این فیلم با من بودهاند که حالا شاید فرصت نیست که آنها را یکی یکی اسم ببرم ولی به قول محسن رمضانی علیالخصوص! علیالخصوص! از آقای حسندوست، از آقای محجوب و استاد خودم حاج داوودی تشکر میکنم، خیلی ممنون. متشکرم.
(کارگردان برگزیده)
تندیس حافظ بهترین کارگردانی در این دوره نیز به آقای مجید مجیدی برای فیلم رنگ خدا تعلق گرفت که در این دوره نیز مانند دوره قبل جایزه خود را از دست بهروز افخمی دریافت کرد.
جایزه ویژه هیات داوران:
یدا… صمدی: من داور جشنواره فجر بودم و همانجا فیلم مصائب شیرین را دیدم و خیلی هم آن را دوست داشتم. فقط میخواستم بگویم که فرد مناسبی را انتخاب نکردید که کنار رضای عزیز بایستد! ماشاءا…!
البته من آقارضا را دوستشان دارم. میدانند که شوخی میکنم. خیلی خوشحالم که جایزه بابا را من میدهم خدمت شما. انشاءا… همیشه موفق باشید، مخلصیم!
(هنگام تحویل جایزه ویژه هیات داوران به فیلم مصائب شیرین به رضا داوودنژاد)
رضا داوودنژاد: من امشب آمدهام برای معذرتخواهی! هم از طرف آقای اردلان و هم از آقای داوودنژاد، پدرم، یعنی داوودنژاد بزرگ! معذرتخواهی میکنم که نتوانستند در این مراسم شرکت کنند، خیلی ممنون.
(هنگام تحویل گرفتن جایزه ویژه هیات داوران برای فیلم مصائب شیرین)
یدا… صمدی: من هم یک تشکر به آقای معلم و مجله دنیای تصویر بدهکار هستم به خاطر مراسم هرسالهتان که در واقع کمک میکنید به جامعه سینمای ایران و هر چه داغتر نگه داشتن سینما. خیلی متشکریم دنیای تصویر.
جایزه ویژه هیات داوران مجله دنیای تصویر در این دوره برای نگارش، کارگردانی و تهیه فیلم مصائب شیرین به آقای علیرضا داوودنژاد تعلق گرفت که به دلیل حضور وی در سر صحنه فیلمبرداری این جایزه توسط یدا… صمدی به رضا داوودنژاد پسر وی تحویل داده شد.
سیروس الوند: به نام خدا. من اگر آقای قریب اجازه بدهند تشکر میکنم از نشریه دنیای تصویر. میدانید که اینجور کارها که نشریات دیگر هم دنبال میکردند و متاسفانه در انجام آن وقفه افتاده است کار سختی است و به خصوص اینکه از دوستان منتقد و دستاندرکاران با هم، در هیات داوری استفاده میشود. امیدوارم که فقط دوستان با مشکلاتی که در همین برگزاری مراسم میبینند دستشان بیاید که کار سخت است و یک خرده به فیلمها مهربانتر نگاه کنند. در مورد فیلم قصههای کیش هم من فکر میکنم که سینمای ایران به لحاظ تولید به این جسارتها و این امکانات نیاز دارد. امیدوارم مسائلی که حول و حوش این فیلم پیش آمده به هیچ وجه خللی در مقاصد این دوستان ایجاد نکند: با هر چشماندازی که دوستان در جهت تولید فیلم داشتهاند فکر میکنم که به هر حال جای این نوع فیلمسازی در سینمای ما خالی است. برایشان آرزوی موفقیت دارم.
(هنگام اهداء دیپلم افتخار به محسن قریب)
محسن قریب: ابتدا سلام عرض میکنم خدمت کلیه حضار گرامی. قصههای کیش در هر صورت شاید اولین تولید در سینمای ایران بود که به شکل یک فیلم اپیزودیک ساخته شد. البته کار دشواری بود و مشکلاتی هم پیش آمد. ولی نهایتاً در اثر زحمات کارگردانان این فیلم بود که شاهد موفقیت آن در جشنوارهای مثل کن بودیم و امیدوار هستم که به زودی مراحل آخر این فیلم انجام بشود و اکران عمومی این فیلم را در سینماهای کشور داشته باشیم.
(هنگام دریافت دیپلم افتخار بهترین فیلم)
دیگر دیپلم افتخار هیات داوران مجله دنیای تصویر نیز برای تهیه یک فیلم کاملاً آزاد در حیطه تولید فیلم برای فیلم قصههای کیش به «سازمان توسعه سیاحتی کیش» تعلق گرفت که توسط سیروس الوند به محسن قریب تهیهکننده این فیلم و رئیس سازمان توسعه سیاحتی کیش اهداء شد.
بهترین فیلم:
نامزدهای دریافت جایزه:
رنگ خدا (وراهنر)
مصائب شیرین (علیرضا داوودنژاد و علی واجد سمیعی)
دو زن (آرتافیلم، آرمانفیلم)
روبان قرمز (وراهنر)
تهمینه میلانی: وا… یک خرده بیش از انتظار من است. من اصلاً وقتی شنیدم «بهترین فیلم» زبانم بند آمد، چون فیلم من به نظر خودم استانداردهای لازم را ندارد. میدانید؟ من چون آدمی هستم خیلی مستقل و اصلاً هیچ نوع وابستگیای ندارم، روراست واقعاً یک کمی شوکه شدم! یعنی از اینکه به یک فیلم مستقل جایزه بهترین فیلم را دادید من خیلی متشکرم.
مهندس نیکبین: حرف زیادی ندارم. فقط خوشحالم از اینکه توانستهام در این مورد همکاری داشته باشم.
(تهمینه میلانی و همسرش هنگام دریافت جایزه بهترین فیلم)
و سرانجام تندیس حافظ بهترین فیلم در این دوره برای فیلم دو زن به دست تهمینه میلانی و همسرش مهندس نیکبین داده شد که به نمایندگی از سوی آرتافیلم، آرمانفیلم این جایزه را دریافت کردند.
فریدون جیرانی: من مثل آقای معلم و آقای خسرو دهقان سخنران خوبی نیستم، متنی نوشتهام، از رو میخوانم. من به احترام و ادای دین به نسل اول فیلمسازی در ایران درباره ساموئل خاچیکیان، یکی از بازماندگان این نسل، صحبت میکنم. تاریخ سینمای ایران از ۵۷ شروع نمیشود. گذشتهای وجود دارد و آغازگرانی در این گذشته که در شکلگیری سینمای ایران نقش موثر داشتهاند. اگر تجربیات این آغازگران طی سالها به نسلهای بعدی انتقال نمییافت و سینمای ایران ۶۹ سال تاریخ را پشت سر نمیگذاشت، امروز نمیتوانستیم درباره سینمایی به نام سینمای ایران صحبت کنیم. گرچه هر دوره تاریخی درایران شرایط و مشخصاتی دارد که پژوهشگر تاریخ باید با رجوع به آن شرایط و مشخصات آن دوره را تحلیل و از دورههای دیگر تفکیک کند، اما آن پژوهشگر تاریخ نمیتواند تاثیرات دورههای قبل را در دورههای بعد نادیده بگیرد، که اگر نادیده بگیرد تاریخ ننوشته است.
بسیاری از فیلمسازان نسل اول سینمای ایران از بین ما رفتهاند. یادشان میکنیم: آوانس آگانیانس، عبدالحسین سپنتا، ابراهیم مرادی، دکتر اسماعیل کوشان، علی دریابیگی، سیامک یاسمی، معز دیوان فکری، مجید محسنی، موشق سروری، عطاءا… زاهد، محمدعلی جعفری و آرامیس آقامالیان. فقط چند تن از فیلمسازان نسل اول در بین ما هستند: ساموئل خاچیکیان، دکتر هوشنگ کاووسی، عباس شباویز، مهدی رئیس فیروز و مهندس میرصمدزاده. و اما در بین فیلمسازان نسل اول ساموئل خاچیکیان، شاخصترین و مهمترین فیلمساز یک دوره از سینمای ایران است. وقتی او در سال ۳۲ کنار دوربین فیلمبرداری قرار گرفت تعریفی برای کارگردانی در سینمای ایران پیدا شد. تا قبل از او و تا مدتها بعد از او، کارگردانان سینمای ایران افرادی بودند که با پشتوانه تئاتر، بدون اطلاع از دوربین و فن فقط بازیگران را جلوی دوربین هدایت میکردند. خاچیکیان اولین است. اولین کارگردانی که میفهمد دوربین چه کاربردی دارد، حرکت در سینما چه تاثیری میگذارد و نور در صحنه چه فضایی میسازد و مونتاژ چقدر مهم است. خاچیکیان از اولین فیلم احاطه خود را بر فن نشان داد و خیلی زود در مقایسه با دیگر کارگردانان آن روز در سینمای ایران برای خود اعتباری بدست آورد. او در دهه ۳۰ و آغاز دهه ۴۰ با ساخت فیلمهایی چون چهارراه حوادث، طوفان در شهر ما، فریاد نیمهشب، یک قدم تا مرگ، دلهره، ضربت، خداحافظ تهران و هنگامه در رشد فیلمسازی در ایران نقش موثری بازی کرد. او تنها کارگردان نسل اول بود که روی نسل بعد تاثیر گذاشت. کمااینکه شاخصترین فیلمساز نسل بعدی، مسعود کیمیایی، با او شروع کرد و از او آموخت. متاسفانه جامعه استبدادزده و توسعهنیافته ایران در گذشته شرایطی برای تکامل فیلمسازی فراهم نکرد و رشد فنآوری در ایران با رشد تفکر توام نشد. به همین دلیل خیلی از فیلمسازان نسل اول در ایران در آغاز رشد خود قربانی این شرایط شدند. در آغاز دهه ۴۰ با رشد فیلمفارسی در ایران، که فیلمفارسی خود محصول استبداد و اختناق بود، ساموئل دیگر نتوانست رشد کند. ساموئل هماکنون ۷۶ سال دارد. ۳۴ فیلم در ۴ دهه فیلمسازی در ایران ساخته است. ۸ فیلم در دهه ۳۰، ۱۴ فیلم در دهه ۴۰، ۶ فیلم در دهه ۵۰، ۳ فیلم در دهه ۶۰ و ۳ فیلم در دهه هفتاد. او ماندگارترین فیلمساز نسل اول فیلمسازی ما در ایران است.
او اگرچه نقش مهم خود را در تاریخ گذشته سینمای ایران و در فاصله سالهای ۳۰ تا اواسط ۴۰ بازی کرده است، اما در تاریخ سینمای ایران در پس از انقلاب نیز نام او با ساخت پربینندهترین فیلم تاریخ سینمای بعد از انقلاب، یعنی عقابها، ثبت شده است. من به احترام و ادای دین به نسل اول فیلمسازی در ایران درباره ساموئل خاچیکیان صحبت کردم. حضور سرزنده و بانشاط او را در این جمع گرامی بداریم و به افتخارش برخیزیم!
نظام کیایی: یکی از مزیّتهای هنرمندها این است که با یک لبخند و یک لحظه شاد و یک لحظه سپاس سالها میتوانند با خاطره زندگی کنند و خوشبختی را حس کنند. من از جناب آقای معلم به خاطر این شب زیبا، این شب قشنگ و این شب خاطرهانگیز به واقع تشکر میکنم، چون باعث شده که ما سالها به این شب زیبا فکر کنیم.
اما خاطرهای از استادم دارم که میخواهم بگویم، چون من هم مثل آقای قویدل وقتی آمدم به ایران در دو فیلم دستیار آقای خاچیکیان بودم. ما هم از آقای معلم کارهای خوب را یاد گرفتیم و میخواهیم سهشنبه آینده در خانه سینما بزرگداشت این استاد بزرگ را خیلی صمیمی و بامحبت برگزار کنیم. امشب که داشتم در اینجا عدهای از دوستان را دعوت میکردم یکی از دوستان یک حرفی به من زد و من خدا را شکر میکنم که حالا که میخواهم آن خاطره را بگویم خود استاد الان اینجا حضور دارند. یکی از دوستان گفت: «حتماً بگویید که بزرگترین مرد سینمای ایران، گرانترین مرد سینمای ایران و کارگردان بزرگی که پرکارترین مرد سینمای ایران بوده است، هنوز پس از ۴۵ سال کار فاقد یک منزل در شان خودش است.» اجازه بدهید در اینجا من یک خاطره از این مرد بزرگ بگویم. سی سال پیش زمانی که اگر کارگردانی یک فیلم بهش پیشنهاد میکردند خرسند بود و خوشحال میشد، همان موقع آقای خاچیکیان گرانترین و پرآوازهترین کارگردان سینمای ما بودند. تهیهکننده خوب آن زمان شاید سه تهیهکننده بودند کسی که سینمای گذشته ما به او مدیون است، آقای علی عباسی، قراردادی با آقای خاچیکیان امضاء کرد و به او گفت «آقای خاچیکیان! من کاری ندارم که شما فقط یک فیلم بسازید. من با شما سه فیلم قرارداد میبندم پشت سر همدیگر و مثل دیگران هم کار نمیکنیم که در شش قسط و هفت قسط پول داده بشود. کلاً تمام پول را در اختیارتان میگذاریم.» آن موقع آقای خاچیکیان در منزل خواهرشان زندگی میکردند که یادشان بخیر. آقای عباسی یک منزل ۴۰۰ متری سهطبقه نوساز که هر طبقه آن ۲۰۰ متر زیربنا داشت را برای آقای خاچیکیان خریدند و گفتند که «ما این را برای شما میخریم، در ازایش سه فیلم پشت سر هم برای ما بساز». من آن موقع دستیار آقای خاچیکیان بودم و این برایم افتخار بود. ما خیلی خوشحال شدیم و یک فیلم را هم شروع کردیم. در اواسط فیلم آقای خاچیکیان به من گفتند که «من میخواهم این قرارداد را فسخ کنم» گفتم «چرا؟! چهارصد متر زمین، سه طبقه بزرگ، هر طبقه ۲۰۰ متر، از این آینده بهتر هم مگر ممکن است؟!» این استاد به من گفت «کیایی! نظام! من وقتی فیلم میسازم باید به فیلم فکر کنم. من وقتی فیلم میسازم باید به قیچی مونتاژ فکر کنم. من وقتی فیلم میسازم قصهام را باید شب به شب به وجود بیاورم و وقتی به اوج رسیدم فیلم بسازم. من الان احساس میکنم این سه تا قرارداد را که انجام بدهم برای سینما کاری نکردهام، برای آن خانه و آن چهارصد متر و آن سه دستگاه فیلم ساختهام. من آدمی نیستم که بتوانم از الان کارم را فروخته باشم و پولش را گرفته باشم.» یادش بخیر دوست مشترکی داشتیم، میشا آشوریان. شب تا صبح باهاش صحبت کردیم. گفتیم «ساموئل جان! یک بار شانس در خانه را میزند. تو هنرمند بزرگی هستی، اجازه بده این کار انجام بشود و ساموئل گفت که «نمیتوانم. من چگونه میتوانم فیلمی را بسازم و دو فیلم آینده را، که پولش را الان گرفتهام و هر روز که این ساختمان را میبینم میدانم که اگر این فیلها را بسازم این ساختمان مال من میشود؟ من هیچی از این دنیا نمیخواهم. من هنرم را میخواهم و احساسم در آن هنر را میخواهم». ساموئل آن قرارداد را فسخ کرد. آن خانه هنوز هم وجود دارد و ساموئل میداند که ۲۰۰ میلیون تومان قیمت آن خانه است. نمیدانم شاید من هم از این استاد درس گرفتهام که اگر امروز واقعاً به جایی نرسیدهام ولی احساس میکنم که حداقل استاد بزرگی داشتهام که این احساس را داشته است. و به واقع من آن روز فکر کردم که: ارزش مرد نه به اندازه سیم و زر است. ارزش مرد به قدر هنر است. و به واقع این استاد برای کشور ما یک سرمایه است.
امیر قویدل: ضمن تشکر از دنیای تصویر، من هم حسی نظیر حس استادم دارم، فقط میتوانم بگویم خوشحالم و افتخار میکنم که شاگرد ایشان بودهام.
(هنگام اهداء جایزه یک عمر فعالیت هنری به ساموئل خاچیکیان)
ساموئل خاچیکیان: من متاسفانه اینقدر بغضم گرفته که نمیتوانم صحبت کنم… از دوستان عزیز… خیلی عذر میخواهم که نمیتوانم صحبت کنم.
(هنگام دریافت جایزه یک عمر فعالیت هنری)
جوایز ویژه:
دیپلم افتخار هیات داوران مجله دنیای تصویر برای بازی خیرهکننده محسن رمضانی به بازیگر خردسال فیلم رنگ خدا تعلق گرفت.
جایزه ویژه هیات داوران مجله دنیای تصویر در این دوره برای نگارش، کارگردانی و تهیه فیلم مصائب شیرین به آقای علیرضا داوودنژاد تعلق گرفت که به دلیل حضور وی در سر صحنه فیلمبرداری این جایزه توسط یدا… صمدی به رضا داوودنژاد پسر وی تحویل داده شد.
دیگر دیپلم افتخار هیات داوران مجله دنیای تصویر نیز برای تهیه یک فیلم کاملاً آزاد در حیطه تولید فیلم برای فیلم قصههای کیش به «سازمان توسعه سیاحتی کیش» تعلق گرفت که توسط سیروس الوند به محسن قریب تهیهکننده این فیلم و رئیس سازمان توسعه سیاحتی کیش اهداء شد.
بزرگداشتها:
هیات داوران مجله دنیای تصویر در این دوره تندیس حافظ جایزه یک عمر فعالیت هنری در زمینه ادبیات سینمایی و نقد را با سپاس فراوان از زحمات بیدریغ دکتر هوشنگ کاووسی در عرصه مباحث نظری و نقد فیلم و نقش فراموشنشدنی او در توسعه فرهنگ و ادبیات سینمایی در ایران، به وی تقدیم نمود.
دیگر جایزه ویژهای که از سوی هیات داوران دنیای تصویر در این مراسم برای بزرگداشت یکی از پیشکسوتان سینمای ایران در نظر گرفته شده بود «جایزه یک عمر فعالیت سینمایی» بود که به فیلمساز برجسته و تاثیرگذار سینمای ایران ساموئل خاچیکیان تعلق گرفت که توسط دو تن از شاگردان و دستیاران گذشته او، نظام کیایی و امیر قویدل، به وی تقدیم گردید.
سخنان «جهانگیر الماسی» در آغاز مراسم
به نام آدمی، به نام انسان که هستی را و زیبایی را، خداوند به خاطر او آفرید. به نام انسان که تجلی ذات مقدس الهی است. به نام انسان که علت فعالیت شماست. به نام انسان که تاریخ بشریت را نوشته است. به نام انسان که نقد هستی است و به نام انسان، که پیش از هر چیز گرامی میداریم انسان بودن او را.
من در محضر شما هستم، در میان این جمع شریف و بزرگوار، تا وظیفه خوشامدگویی و خیر مقدم را از جانب مجله دنیای تصویر و جمع داورانی که در این مجله به داوری کارهای شما در سال گذشته نشستهاند، انجام دهم و گفته باشم خیر مقدمی صادقانه و پاک و بیشائبه و نیز از جانب شما از برگزارکنندگان این مراسم، از مجله دنیای تصویر و همه همکارانی که این مهم را برعهده داشتهاند، تشکر کنم. با نام انسان آغاز کردیم چرا که بر این باوریم که انسان خود مظهری از خداوند است. نیز بر این باوریم که آنچه در دل شماست، دل آنهایی که خدمتگزار این جامعه و هنرمندان این جامعه هستند، همواره موید نص صریح قرآن بوده است. بر این باوریم که شما مبلغ مهر و دوستی و عشق هستید و این همان چیزی است که فرقان کریم همواره بر آن تاکید میکند. معتقدیم به آنکه شما مبلغ ارزشهای جامعه انسانی هستید، مبلغ شیوهای از زندگی هستید که در تمام کتب الهی، در تمام ادیان، بر آن اصرار شده است. به خاطر همین و به خاطر گرامیداشت حضور شما به خود شما وامیگذاریم این را که با خود تکرار کنید تمام ارزشهایی را که به خاطر آن در اینجا و در جامعه خودتان و در جامعه جهانی زندگی میکنید و بر باوری که شما را ساخته و اسباب فعالیت و لقب مقدس و گرامی هنرمندی را برای شما فراهم کرده است.
شب خوشی را برایتان آرزو میکنم، روزهای بهتری را و مسئولیت گرانقدرتری را. فکر میکنم زمانه این است که در پایان قرن بیستم بیشتر به خود، فعالیتمان، کارهایمان و نتیجه کارهایمان بیاندیشیم، به این ارزشی که سینماگران ایران به خصوص در این سالها با تقسیم آن در جامعه خودشان سعی در ساختن عمارتی از هویت انسان داشتهاند که شاید در جامعه جهانی هم، اگر نگوییم بیبدیل، بدیع و تازه است.
برای شما از جانب برگزارکنندگان این مراسم ارجمند سرفرازی آرزو میکنم. سربلند باشید.
پاسخ دهید