دومین دوره مراسم معرفی برگزیدگان سینمای ایران از نگاه هیات داوران ماهنامه دنیای تصویر در ششمین سال انتشار این مجله روز دوشنبه ۱۲ خردادماه با حضور جمع کثیری از هنرمندان و نویسندگان سینمای ایران در تالار بوعلیسینای فرهنگسرای ابنسینا برگزار شد و طی این مراسم هیات داوران مجله دنیای تصویر متشکل از علی معلبّم، کامبیز کاهه، ابوالحسن داودی، فاطمه گودرزی، یوسفعلی میرشکاک، خسرو دهقان و امید روحانی با توجه به عملکرد یک ساله سینمای ایران در جشنواره شانزدهم اقدام به معرفی بهترینها کردند.
در این مراسم در آغاز پس از پخش سکانس قرائت قرآن در فیلم تولد یک پروانه و ادای احترام حاضرین در مراسم به سرود ملی جمهوری اسلامی، ابتدا گروه موسیقی تنبور به سرپرستی استاد علیاکبر مرادی دقایقی به اجرای قطعاتی پرداختند.
آنگاه علی همراز، گوینده و مجری توانمند رادیو و تلویزیون، که اجرای این مراسم را برعهده داشت پس از عرض خیرمقدم و یادی از مراسم سال گذشته از حاضرین در مراسم خواست تا این مراسم را فیلمی با زمانی مطابق با زمان واقعی این رویداد بدانند که گزیدهای از آن به صورت مصور در مجله دنیای تصویر به چاپ خواهد رسید و سپس از علی معلم، سردبیر دنیای تصویر، دعوت نمود تا برای همراهی با وی در اجرای مراسم و نیز معرفی برگزیدگان سینمای ایران به روی صحنه برود.
به این ترتیب با آغاز معرفی برگزیدگان سینمای ایران در جشنواره شانزدهم در آغاز در بخش صدا پس از پخش دقایقی از فیلم آژانس شیشهای ساخته ابراهیم حاتمیکیا جایزه بهترین صدابرداری و صداگذاری توسط رضا کیانیان به ترتیب به آقایان محمود سماکباشی و حسین روشن اهدا شد. در بخش تدوین پس از پخش دقایقی از فیلمهای تولد یک پروانه و جهان پهلوان تختی جایزه بهترین تدوین توسط داریوش مهرجویی به حسن حسندوست اهدا شد. در زمینه فیلمبرداری توسط هیات داوران دو برگزیده انتخاب شد. به این ترتیب که ابتدا پس پخش دقایقی از پشت صحنه و فیلم درخت گلابی جایزه بهترین فیلمبرداری با تاکید بر فیلمبرداری در صحنههای خارجی زیبای فیلم درخت گلابی توسط فرهاد صبا به آقای محمود کلاری اهدا شد. سپس بعد از پخش دقایقی از پشت صحنه و فیلم آژانس شیشهای جایزه بهترین فیلمبرداری با توجه به کار برجسته عزیز ساعتی در زمینه فیلمبرداری در صحنههای داخلی این فیلم، توسط علیرضا زریندست به وی اهدا گردید. همچنین امسال نیز مطابق سال گذشته در این مراسم جایزه بهترین بازیگر زن به دو نفر اهدا شد. ابتدا پس از پخش دقایقی از فیلم روانی ساخته داریوش فرهنگ جایزه بهترین بازیگر زن توسط جمیله شیخی به نیکی کریمی اهدا شد و سپس با پخش دقایقی از فیلم ساحره ساخته داود میرباقری دیگر جایزه بهترین بازیگر زن توسط خانم آتنه فقیهنصیری به خانم ویشکا آسایش اهدا گردید. در بخش فیلمنامه نیز پس از پخش دقایقی از فیلم جهان پهلوان تختی توسط سیروس الوند جایزه بهترین فیلمنامه به بهروز افخمی اهدا شد.
در ادامه این مراسم ابتدا علی معلم ضمن یادی از زندهیاد علی حاتمی و تذکر این مطلب که نام وی در اذهان دوستداران سینما جاوید خواهد بود از خانم لیلا حاتمی که در سالن حضور داشت درخواست نمود که از جا بلند شود و اجازه بدهد که حاضرین در سالن به یاد مرحوم علی حاتمی برای وی دست بزنند. سپس از سوی مجری برنامه، علی همراز، اعلام شد که امشب هنرمندی در میان حاضرین در مراسم حضور دارد که اگرچه اکثراً با صدای او آشنا هستند اما احتمالاً اشخاص بسیاری هستند که هنوز با چهره وی آشنایی ندارند و به این ترتیب آقای خشایار اعتمادی خواننده و هنرمند گرامی با حضور در برابر هنرمندان سینمای ایران پس از تشکر از بابک بیات به عنوان استاد خود دقایقی را به نواختن پیانو و خواندن ترانهای پرداخت که با ابراز احساسات بسیار حاضرین در مراسم مواجه شد. آنگاه در ادامه معرفی برگزیدگان سینمای ایران در جشنواره شانزدهم پس از پخش دقایقی از موسیقی و ترانه فیلم مرسدس ساخته مسعود کیمیایی، بابک بیات برای دریافت جایزه بهترین موسیقی متن برای موسیقی فیلمهای جهان پهلوان تختی و مرسدس به روی صحنه رفت. و وی نیز در پاسخ به خواهش سردبیر مجله دقایقی را به نواختن پیانو و خواندن بخشی از ترانه فیلم مرسدس پرداخت که احساسات بسیاری از حاضرین در مراسم را برانگیخت. وی در پایان پس از پاسخگویی به ابراز احساسات حاضرین در مراسم بنا به خواست خود جایزه خود را از دست مسعود کیمیایی دریافت کرد.
در دومین مراسم معرفی برگزیدگان سینمای ایران از دید داوران مجله دنیای تصویر دو جایزه نیز به خاطر یک عمر فعالیت هنری در نظر گرفته شده بود. به این ترتیب ابتدا پس از پخش دقایقی از فیلمهای داش آکل و پشت صحنه فیلم جهان پهلوان تختی اولین جایزه یک عمر فعالیت هنری در عرصه فیلمبرداری توسط بهروز افخمی به نعمت حقیقی اهدا شد. سپس بعد از پخش دقایقی از فیلمهای گوزنها و ردپای گرگ دومین جایزه در نظر گرفته شده برای یک عمر فعالیت هنری توسط ناصر تقوایی به مسعود کیمیایی داده شد.
در زمینه بهترین بازیگر مرد امسال نیز همانند سال قبل از سوی هیات داوران مجله دنیای تصویر دو بازیگر به عنوان بهترین بازیگر مرد در جشنواره شانزدهم معرفی شدند، ابتدا پس از پخش لحظاتی از فیلم آژانس شیشهای جایزه بهترین بازیگر مرد توسط بهزاد فراهانی به پرویز پرستویی داده شد و سپس پس از پخش دقایقی از فیلم مرسدس دومین جایزه بهترین بازیگر مرد توسط فریبرز عربنیا به محمدرضا فروتن اهدا شد. در پایان از سوی هیات داوران مجله دنیای تصویر سه برگزیده به طور همارز به عنوان بهترین فیلم و بهترین کارگردان معرفی شدند. به این ترتیب ابتدا پس از نمایش دقایقی از فیلم جهان پهلوان تختی اولین جایزه بهترین فیلم به مصطفی شایسته و اولین جایزه بهترین کارگردان به بهروز افخمی اهدا شد. سپس بعد از نمایش دقایقی از فیلم تولد یک پروانه جایزه بهترین فیلم به علیرضا رضاداد و جایزه بهترین کارگردان به مجتبی راعی اهدا شد. سومین جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردان نیز پس از پخش دقایقی از پشت صحنه و فیلم درخت گلابی به آقایان فرامرز فرازمند و داریوش مهرجویی تعلق گرفت.
در پایان این مراسم علی معلم پس از تشکر از حاضرین در مراسم و تمام کسانی که به نحوی در برگزاری این مراسم کمک کرده بودند اعلام کرد که مجله دنیای تصویر در پی این است که سال آینده به عوض آنکه هیات داورانی از طرف نشریه امر گزینش فیلمها را انجام بدهند با تشکیل یک آکادمی متشکل از ۱۵۰ نفر از هنرمندان و متفکران ایران با نگاهی بازتر به بررسی و گزینش سینمای ایران بپردازد و ضمن تاکید بر این مطلب که هیچ ارگان و یا نهاد رسمی و دولتیای در تشکیل و تصمیمات این آکادمی صاحبنظر و دخیل نخواهد بود اظهار امیدواری نمود که این اقدام قدمی باشد برای برقراری ارتباط و پیوندی محکمتر در میان اهل تفکر و هنر ایران.
به تمام برگزیدگان این مراسم هدایای ارزندهای از سوی موسسات و شرکتهای محترمی که وظیفه قدردانی از اهل هنر را به زیبایی انجام دادند، تقدیم شد.
در پایان این مراسم از میهمانان حاضر با صرف شام که از سویی کارکنان چلوکبابی البرز آماده شده بود، پذیرایی شد.
فیلم ویدئویی این مراسم پس از آماده شدن در اختیار علاقهمندان و خوانندگان قرار خواهد گرفت
همکاران مراسم
شرکت ایراننارا (ریکو)
مراکز تجارت نیا (دِوو)
گروه صنعتی پلان
ساعت کُنتینانتال سوییس (جواهری باگت)
کاست سامیز
حوله هنر
عطر بیک
نوار ویدئویی تکنیک
پوشاک هاکوپیان
سهپایه پیام
گروه مهندسی کویر (کاغذ دیواری پلاسکا)
مدیریت رستوران و چلوکبابی البرز
مدیریت و کارکنان فرهنگسرای ابنسینا
رضا کیانیان: من خیلی خوشحالم که آقای محمود سماکباشی و همچنین آقای روشن این جایزه را میگیرند،. (هنگام اهداء جایزه بهترین صدا به محمود سماکباشی و محسن روشن)
محسن روشن: ما عادت داریم صدا ضبط کنیم، بلد نیستیم صحبت کنیم! با اجازهتان چون در حضور آقای سماکباشی هستم، اجازه بدهید که من صحبتی نکنم. (هنگام دریافت جایزه بهترین صداگذاری)
محمود سماکباشی: من فقط فکر این هستم که این جوایز را چه جوری ببرم به خانه! هیچ وقت در یک جمع نبودهام که بتوانم صحبت بکنم و عادت به این کار ندارم. چون به مقتضای کار صدابرداری فقط شنونده بودهام و گوش کردهام و گوینده نیستم. (هنگام دریافت جایزه بهترین صدابرداری)
مهرجویی: قبل از هر چیز باید تشکر کنم از آقای معلم و همچنین همکارانشان برای برگزار کردن یک چنین مجلسی که خیلی کمبودش حس میشود. اما در مورد آقای حسندوست. عرض کنم که من با ایشان خیلی کار کردهام. در فیلمهای اجارهنشینها ، شیرک ، هامون ، بانو ، سارا و پری با ایشان کار کردهام. به نظر من ایشان یکی از بهترین مونتورهای ما هستند. خیلی خوشذوق هستند و بینش درستی دارند و بیش از همه دوستدار و علاقهمند به سینما هستند، خیلی کنجکاوند و فیلمهای زیادی میبینند و به هر حال سعی میکنند که حرفهشان را دایماً ارتقاء بدهند. به هر حال خوشحالم که جایزه ایشان را من بهشان میدهم. (هنگام اهداء جایزه بهترین تدوین به حسن حسندوست)
حسن حسندوست: خیلی تشکر میکنم. با سلام به همه و با تشکر از مجله دنیای تصویر و آقای معلم و مجله خیلی خوبشان. صحبتهای آقای مهرجویی برای من خیلی باعث افتخار است. چون من در واقع شاگرد ایشان هستم و اولین کارهای حرفهای خودم را با ایشان شروع کردهام و ایشان نظر لطفشان است که چنین سخنانی در مورد بنده گفتند، که فکر نمیکنم واقعیت داشته باشد. و خیلی خوشحالم که این جایزه را از دست استاد ارجمند آقای مهرجویی میگیرم. این همکاری بین ما همیشه هست و همیشه هم خواهد بود. و من در جوار ایشان خیلی چیزها یاد گرفتم. واقعاً هیچ وقت فرصت نشده است که من این را در جایی بگویم. و اینجا جای خیلی مناسبی است که بگویم که در واقع من تدوین عملی و حرفهای و خیلی نکات ظریف را از ایشان یاد گرفتهام. هر فیلمشان واقعاً برای من یک تجربه جدید است و در هر کدام از شش فیلمی که با ایشان کار کردهام روشهای مختلف تدوین به کار رفته است که ایدههای اصلیشان مال خود ایشان بوده است. من کار خاصی نکردهام و فقط در جوار ایشان مرتباً یاد گرفتهام و سعی کردهام که به نحو احسن آن چیزی که قرار بوده است در فیلم باشد را اجرا کنم و در خدمت کار باشم. من اگر نظری داشتهام دادهام، ولی واقعاً همکاری من با ایشان بیشتر جنبه یادگیری داشته است. (حسن حسندوست، بهترین تدوینگر)
فرهاد صبا: سلام عرض میکنم خدمت بزرگان. مشکل است در مورد فیلمبرداری و مخصوصاً آقای کلاری صحبت کردن. چرا که در زمانی کوتاه آقای کلاری آنچنان جهشی کردند که بیشتر آدم را به اعجاب وامیدارد تا نقد و بررسی، و در شیوههای مختلفی هم کار کردهاند. فکر نمیکردم که من را صدا کنید. ولی خیلی خوشحال شدم که من این کار را میکنم و این جایزه را به این بزرگوار میدهم. (هنگام اهداء جایزه بهترین فیلمبرداری به محمود کلاری)
محمود کلاری: راستش، سلام! خیلی سخت است… آدم نگاه میاندازد… آقای کیمیایی، آقای مهرجویی، آقای تقوایی… همه بزرگان اینجا هستند. و اصلاً توانی برای حرف زدن نمیماند. خیلی خوشحالم و بسیار سپاسگزار از دوست نازنینم علی معلم که ایشان را از قبل از راهاندازی مجله دنیای تصویر میشناسم و خب به هر حال این رابطه دیرینه در این چیزها بیتاثیر نیست دیگر! بعضی جاها تاثیر خودش را میگذارد!…
فرهاد صبا: همه چیز را نباید گفت!
کلاری: آره به قول فرهاد همه چیز را نباید گفت! عرض کنم که من اشاره به یک مطلبی را قطعاً وظیفه خودم میدانم، اگرچه ممکن است که خیلی قراردادی و کلیشهای جلوه کند. بدون تردید بخش اعظمی از آنچه که من در درخت گلابی انجام دادم را به واقع مدیون داریوش مهرجویی هستم، در تمام زمینهها. نگاه، بینش و سلیقه، دیدگاه و حتی فراتر از آن در مباحث فنی و تکنیکی، کمپوزیسیون، نور، رنگ، همه چیز. حقیقتاً امیدوارم که فقط توانسته باشم خودم را در کار به ذهنیت و به دیدگاه ایشان نزدیک بکنم. بسیار بسیار خوشحالم و بسیار باعث افتخار است که توانستم در حقیقت کاری بکنم که حداقل از بدنه فیلم و از آنچه که نیاز فیلم بود خیلی دور نباشم و حداقل به آن صدمه نزنم.
(محمود کلاری، فیلمبردار برگزیده)
زریندست: با سلام خدمت حضار عزیز و با تشکر از شما که این محفل را فراهم کردهاید که به نظر من و به تایید آقای مهرجویی واقعاً نیازی ضروری بود و کمبودش واقعاً حس میشد. من خوشحالم که من و همکارانم میتوانیم با فروختن نگاه باعث بشویم که تماشاگرها بنشینند و نگاهی را که ما فروختهایم تماشا کنند و در واقع بینندهاش باشند و بعد هم ما را تشویق کنند. خوشحالم که آقای کلاری جایزه گرفتند و خوشحالم که آقای ساعتی هم جایزه بعدی را میگیرند. امیدوارم که تماشاگرها همین طور طالب نگاه باشند و ما بتوانیم نگاه بهتری بهشان ارائه بدهیم. با تشکر از حضار.
(هنگام اهداء جایزه بهترین فیلمبرداری به عزیز ساعتی)
عزیز ساعتی: مجدداً خدمت دوستان و سروران عزیزم سلام عرض میکنم. همین طور تشکر میکنم از آقای علی معلم و سایر دوستان در ماهنامه دنیای تصویر که زحمت این مجلس را کشیدهاند. همین طور تشکر میکنم از آقای زریندست که قرار است جایزه من را بدهند. جای افتخار و خوشحالی است برای من که من جایزهام را از دست آقای زریندست میگیرم.
(عزیز ساعتی، فیلمبردار برگزیده)
جمیله شیخی: من صحبتی ندارم غیر از اینکه آرزو کنم عزیزانی که موفق شدهاند بیش از پیش موفقتر بشوند و کسانی که به دنبال موفقیت هستند هم موفق باشند. این دعایی مادرانه است.
(هنگام اهداء جایزه بهترین بازیگر زن به نیکی کریمی)
نیکی کریمی: وا… من حرف خاصی ندارم. جز اینکه تشکر کنم از شما به خاطر این مجلس خوب. که ما هم از سر صحنه به آن آمدهایم. همه اینجا هستند… آقای مهرجویی سلام! من واقعاً از شما تشکر میکنم. شاید واقعاً هیچ موقعیتی پیش نیامده است که من بتوانم تشکر کنم از همه تعلیماتی که در طی این سالها به من دادهاید. در هر صورت متشکرم.
(نیکی کریمی، بازیگر زن برگزیده)
آتنه فقیهنصیری: با سلام خدمت همه استادان و عزیزان. من فکر میکنم در جایی که خانم بایگان، خانم گودرزی و بقیه استادان تشریف دارند من نباید میآمدم این بالا. ولی به هر حال افتخاری است. با تشکر از آقای معلم.
(هنگام اهداء جایزه بهترین بازیگر زن به ویشکا آسایش)
ویشکا آسایش: با سلام… اولاً این باعث افتخار من است که بتوانم در جمع هنرمندانی مثل شما باشم و خودم را کسی نمیدانم که شما من را تشویق کنید، این من هستم که باید شما را تشویق کنم. در هر صورت… خیلی خوشحالم! واقعاً باعث افتخار من است که از طرف مجله دنیای تصویر به من این افتخار را دادهاند و صدایم کردهاند به این بالا. واقعاً ممنونم.
(ویشکا آسایش، بازیگر زن برگزیده)
سیروس الوند: یک شب هوای گریه، یک شب هوای فریاد، امشب دلم هوای تو کرده است. خوشحالم در خدمتتان هستم. من اصلاً فکر میکنم به هر کسی که فیلمنامه مینویسد باید هر سال صرفاً به علت «نوشتن» جایزه داد. کاری که در واقع همیشه گمنام میماند. با اینکه مرتباً مطرح میشود و خوشبختانه در مطبوعات سینمایی میبینیم که به اصطلاح بنیاد فیلم را فیلمنامه قلمداد میکنند، ولی نسبت به کاری که انجام میشود هم پول خوبی داده نمیشود و هم همیشه تمام تمرکز و فشار نظارت و ممیزی و سانسور، حالا هر چیزی که اسمش را میگذارید، روی فیلمنامه است. هیچ وقت جلوی یک فیلم را به خاطر یک تصویر تار نمیگیرند. ولی همیشه به خاطر فیلمنامه نویسندههای ما اذیت و آزار میشوند. در هر صورت من به عنوان یک کسی که از ۲۵ سال پیش به این طرف به هر حال فیلمنامه مینویسم، خوشحال هستم که در این سالهای اخیر این مورد کاملاً جدی گرفته شده است و تبلور این قضیه یکی در بهروز افخمی است. همین فیلم تختی نشان میدهد که در چه وضعیت بغرنجی بهروز قرار گرفت و کمتر کسی تصور این را داشت که بهروز افخمی بتواند از این مهلکه جان سالم به در برد. خوشبختانه فیلمنامه این فیلم به خوبی نوشته شده و آقای افخمی سربلند از این کار بیرون آمدند. خوشحال هستم که امشب من این جایزه را به ایشان میدهم. متشکرم.
(هنگام اهداء جایزه بهترین فیلمنامه به بهروز افخمی)
بهروز افخمی: سلام میکنم خدمت خانمها و آقایان و تشکر میکنم از آقای علی معلّم و هیات داوران و نظر لطفی که به فیلمنامهای که من نوشتهام داشتهاند. قول میدهم که لطفی که به من کردهاند را خیلی به خودم نگیرم و یادم نرود که کار فیلمسازی یک کار گروهی است. حتی در مورد فیلمنامهای که بالاخره بعد از نوشته شدن، فیلم میشود اما با توجه به تمام تغییراتی که موقع فیلمبرداری انجام شده است، ارزیابی میشود. و مخصوصاً در مورد این فیلم که فیلمنامهاش در حال فیلمبرداری و با توجه به اوضاع و احوالی که پیش میآمد نوشته میشد. میخواهم تشکر کنم از همه بچههایی که در کار ساختن این فیلم کمک کردهاند و نقش خلاقه داشتهاند و در فیلم نهایی و فیلمنامه نهایی تاثیر داشتهاند، ولی به خصوص میخواهم از یک نفر تشکر کنم که در تمام طول کار برای من مشاور خوبی بود و در نوشتن فیلمنامه کاملاً نقش ناپیدایی داشت، هرچند که خودش را پنهان میکرد و حتی برای گروه هم حضور آشکاری داشت، از مصطفی شایسته; نه به عنوان تهیهکننده، بلکه به عنوان کسی که در نوشتن فیلمنامه به من کمک و مشاورت خلاق و موثری کرد. خیلی ممنون.
(بهروز افخمی، هنگام دریافت جایزه فیلمنامه برگزیده)
خشایار اعتمادی: من عرض ادب دارم خدمت همگی. خیلی خوشحالم که برای اولین بار در یک جمعی آمدهام که تمام احساسات ما هم که تازه وارد این جمع شدهایم نشات گرفته از استادانی است که قبل از ما فعالیت کردهاند. قبل از هر چیز اجازه میخواهم که صحبت بکنم از استاد عزیزی که من هر چیزی در قالب ترانه و موسیقی دارم از ایشان است: استاد بابک بیات. که به هر حال من امیدوارم زحماتی که ایشان در این مدت ده سال برای من کشیدهاند، در جامعه توانسته باشد یک مقدار کمبود تولید موسیقی جوانپسند و در واقع ترانه را کرده باشد.
بابک بیات: سلام عرض میکنم خدمت همه حضار. آقای معلم فرمودند که ما خوشبختانه به اندازه انگشتان دو تا دستمان فیلمبردار خوب داریم. خب این جای بسی خوشبختی است اما آرزو میکنم که یک روزی در مملکتمان حداقل به اندازه انگشتان یک دست آهنگساز فیلم خوب داشته باشیم. ما شاعرهایی داریم که شعرشان در سطح جهانی است و با دید جهانی شعر میگویند، کارگردانهایی داریم که در جهان سینما کارشان را میشناسند و همیشه مورد تشویق قرار گرفتهاند و منتقدینی داریم که دید جهانی دارند. آرزو میکنم که آهنگسازهایی هم بدین گونه داشته باشیم. و من الان باید تشکر بکنم از آن کسانی که راه موسیقی فیلم را برای من و امثال من هموار کردند. مثل استاد حنانه، آقای فخرالدینی، خدابیامرز واروژان و اسفندیار منفردزاده که با نشات گرفتن از رضا موتوری و تفکر اسفندیار، من موسیقی مرسدس را ساختم و از ایشان تلفنی اجازه گرفتم و از پشت تلفن صدای بغض اسفند را شنیدم. و من بغض اسفند را تبدیل کردم به موسیقی مرسدس . همچنین از استادانم مثل خانم باغچهبان، آقای باغچهبان و آقای نصرت زابلی که به من تعلیم دادند یاد میکنم. صدای من صدای ترانه نیست. اما یک قسمتی از ترانه مرسدس را زمزمه میکنم. امیدوارم که آقای مهرجویی از سالن بیرون نروند!
(بابک بیات، آهنگساز برگزیده)
بهروز افخمی: نمیدانم چی باید گفت، درباره کار فیلمبرداری به اندازه کافی حرف زدن مشکل هست. یعنی در کار فیلمسازی فیلمبرداری از آن رشتههایی است که تشخیص خوب و بدش اساساً مثل تدوین مشکل است و از آن نوع هنرهایی است که حتی برای اهل فن هم گاهی تشخیص درست از نادرستش مشکل میشود. مخصوصاً وقتی که آدم در کوران کار نباشد. اما برای من که یک زمانی فکر میکردم که فیلمبرداری بلدم و اصلاً کار فیلم داستانی را با فیلمبرداری شروع کردم، به خاطر کار کردن با نعمت حقیقی حالا اینقدر معلوم است و این را فهمیدهام که فیلمبرداری بلد نیستم. ولی فکر میکنم که وقتی در مورد نعمت صحبت میکنیم باید اصلاً به یک جنبه دیگر از کارهایش اشاره کنیم. هر فیلمبردار بزرگ این خصوصیت را دارد که جزئی از کار ساختن و به وجود آوردن اثر هنری را انجام میدهد. ولی در مورد نعمت به هر حال این خصوصیت فیلمساز بودن و در حقیقت زنده کردن و به وجود آوردن داستان، اثر هنری، فیلم نهایی، هر چی که اسمش را میگذارید، به وسیله نور، رنگ و کمپوزیسیونی است که برای من آموختنی بوده است و در حقیقت باعث شده است که برای کارم با نعمت همانجور که علی معلم هم اشاره کرد سماجت داشته باشم. به این خاطر که این را فهمیدهام که من اگر موفق بشوم که کار ساختن فیلمی را با او تا آخر انجام بدهم میتوانم امید زیادی داشته باشم که فیلم خوبی از آب دربیاید. البته به شرطی که موفق بشوم داستان را برای نعمت خوب تعریف بکنم و او بتواند به اصطلاح ذات و جوهر داستان را آنجوری که باید به زبان تصویر دربیاورد. کار من با او تعریف کردن داستان است. نه دکوپاژ کردن فیلم، نه تصمیم گرفتن در مورد ساختمان تصویر و نه حتی نگاه کردن در ویزور. پس خیلی خوشحالم که امشب این افتخار را دارم که در این بزرگداشت شرکت داشته باشم و این بالا باشم و از او قدردانی بکنم. خیلی ممنون.
(بهروز افخمی، هنگام اهداء جایزه یک عمر فعالیت هنری به نعمت حقیقی)
نعمت حقیقی: وا… من از زمانی که تصویر خودم را روی پرده دیدم چنان هول شدم که فکر میکنم نتوانم خوب حرف بزنم!
(نعمت حقیقی، هنگام دریافت جایزه یک عمر فعالیت هنری)
ناصر تقوایی: خوشحالم از اینکه بعد از مدتهای طولانی در خدمت شما هستم، آن هم در این شب خوبی که از یک فیلمساز خوب و برجسته سینمای ما قدردانی میشود. من فکر نمیکنم که در مورد مسعود چیز زیادی باشد که تا به حال گفته نشده باشد. ولی با وجود این فکر میکنم که یک مسائلی هست که گفته نشده است. به عقیده کار فیلمسازی مسعود به فرد خودش تمام نمیشود. مسعود نماینده نسلی است در فیلمسازی ما و جریان و روندی که در سینمای ما خیلی وسعت پیدا کرد و اوج گرفت. خب در طول بیشتر از سی سال سابقه فیلمسازی مسعود با فیلمهای بسیار متنوعی که ساخته است طبعاً هم مخالفانی دارد و هم علاقهمندانی که فکر میکنم که در مورد جای او در سینمای ما هر دوی آنها عقایدشان متفق باشد. خیلی فشرده اگر بخواهم در مورد کار مسعود صحبت بکنم، باید بگویم که همیشه یک خون گرمی در فیلمهای او جریان داشته است که خب توی فیلمهای کمتر فیلمسازی سراغش را داریم. که همین هم باعث محبوبیت بیش از حد علاقهمندان به سینمای او شده است. در این مورد که اشاره کردم که کار مسعود صرفاً به کار فیلمسازی خودش منحصر نمیشود، شما باید توجه کنید که در آن دورهای که نسل ما کار سینما را شروع کرد، فیلم قیصر در رشد این سینما نقش بسیار ارزندهای داشت و سینمای نوین ما را به شکل بسیار فراگیری در جامعه ما معرفی کرد، در کنارش یک اتفاقات دیگری هم در سینمای ما افتاد. در آن سالها من الان به خاطر میآورم، نه مدرسهای بود که گروههای فنی بخواهند در آن تربیت بشوند، نه دانشکدهای بود که بخواهد در آن بازیگر تربیت بشود. شاید بتوانم بگویم این گروهی که مسعود نمایندهاش است نسل سوم فیلمسازی در ایران بود، چون سینمای ما یک سابقه هفتاد ساله دارد. خب، شما ببینید در همان دوره فیلمسازها علاوه بر اینکه کار خودشان را انجام میدادند. خیلی چهرههای معروفی که شما همهتان به آنها علاقهمندید هم از طریق این فیلمسازها کارشان را شروع کردند. بازیگرانی درجه یک از طریق کارهای مسعود وارد سینمای ما شدند، فیلمبرداران درجه یک، طراحان صحنه، گریمورها،… چیزهایی که تا قبل از آن شاید به شدت جایشان در سینمای ما خالی بود. خب این به یک نسلی مربوط میشود که اینجوری عقایدش، نظریاتش و مخصوصاً پرکاریاش روی سینمای ما تاثیر داشت. ولی همچنان نقش مسعود همیشه در این ارزشگذاری محفوظ است و من واقعاً خوشحالم که اینجا از او تجلیل میشود.
(ناصر تقوایی، هنگام اهداء جایزه یک عمر فعالیت هنری به مسعود کیمیایی)
مسعود کیمیایی: خیلی ممنون ناصر، ما همه با هم بودیم، زیر بال هم را گرفتیم و این اتفاق افتاد. و بدون همدیگر هم نمیشد. خیلی خوشحال هستم که خدمتتان هستم و همین جور ممنونم از آقای معلم که این لطف را کردند و این گردهمایی را ایجاد کردند تا ما باز با هم دوستان خوبمان را ببینیم. و از همه مهمتر اینکه این حضور مستقل است، یعنی هیچگونه وجه دولتی ندارد و به همین جهت خیلی صمیمی و راحت است و من در آن احساس رضایت میکنم. خب حالا تصنیف شنیدیم، آواز شنیدیم، همه چیز خوب بود، یک خورده هم حرف جدی گوش بکنیم. آقای پزشک که من خیلی درود برایشان میفرستم یک مصاحبهای کردند و چندتا سئوال را خیلی کوتاه جواب دادند که من ازشان خواهش میکنم، یعنی سینما خواهش میکند، و شاید بعداً این خواهش ما به حضورشان برسد که این مسئله را وسیعتر اعلام بکنند. و آن این است که طی این سالها چندتا سینمادار و چندتا دلال در پاریس، سینمای ایران را اول به خرید خودشان درمیآوردند و بعد در جشنوارهها برایشان جا باز میکردند و بهشان جایزه میدادند. آن جایزهها اصلاً مهم نیست و آن سینمایی که ما داریم و کنارش هستیم هم همیشه از این جریانها به دور بوده و من فکر میکنم که این ثابت شده است که این جایزه نیست که مهم است، بلکه اینجا مهم سفارشی است که چندتا دلال به خلاقیت سینمای ما دادهاند. یعنی به عقیده من به هر جهت تقریباً آن را از بیرون منحرف کردهاند. این را مادر آینده خواهیم گفت. به هر جهت در این سالها عدهای بینش خریدند و دلالی خلاقیت کردند. خب برای سینمای ناصر یا مهرجویی تاثیری نخواهد داشت. ولی جوانهایی که وارد سینما میشوند و خیلی دوست دارند که فیلمشان در فستیوالهامطرح بشود این چیزها روی فکرشان و روی خلاقیتشان تاثیر میگذارد. به هر جهت دلشان میخواهد که توی این ویترین باشند. در حالی که این ویترین در واقع بزرگترین جریان دلالی در بخش مهمی از فرهنگ ماست. من از آقای پزشک خواهش دارم که این مسئله را بیشتر توضیح بدهند و قضیه را با همان چندتا سئوال مسکوت نگذارند. خیلی ممنون.
(مسعود کیمیایی، هنگام دریافت جایزه یک عمر فعالیت هنری)
بهزاد فراهانی: با سلام خدمت همه بزرگان و عزیزان فرزانه سینمای ایران. خوشحالم که در رابطه با سینما روی صحنه هستم و اذعان میکنم که نخستین بار است. از شما تشکر میکنم. دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم و دیگران بخورند. من خوشحالم. ما سی چهل تا جوان بودیم که پیرترینشان من بودم. نزدیک بیست – بیست و پنج سال پیش در میدان شوش دور هم جمع شدیم و پرستویی یکی از این گلهای خودرو و خوشفکر آن دوران است. صداقتش، صمیمیتش، سختکوشیاش، مطالعهاش، مهربانیاش، وفایش و تمامی ارزشهایش استثناء نیست، به دلیل اینکه خودش میداند که شصت تا بودیم. و خوشحالیم از این است که این گروه بد یا خوب، خوشفکر یا بدفکر، هر چی که در تئاتر این مملکت کرده، به هر حال هر سال که مستقلاً چنین جشنی برقرار میشود، یکی از این بچهها اینجا میآید. و این بیانگر این هست که من هرگز پیر نمیشوم. و خب خیلی از این جهت خوشحالم و به پرویز و همه یارانش که آنها را هم در سالن میبینمشان تبریک میگویم.
(بهزاد فراهانی، هنگام اهداء جایزه به پرویز پرستویی)
پرویز پرستویی: با سلام خدمت کلیه سروران و اساتید، پیشکسوتان و در واقع میشود گفت به خانواده هنر. که بزرگترینهایشان در اینجا هستند و من واقعاً زبانم قاصر است که بخواهم در حضور این سروران و عزیزان کلامی را به زبان بیاورم. ولی خوشحالم از اینکه آقای معلم و کلیه همکارانشان بانی این کار شدند و در زیر یک سقفی دور هم جمع شدیم که احساس میکنیم مجموعه ما عضو یک خانواده هستیم. و خیلی خوشحالم از اینکه در این شب خوب و شاد من جایزهام را از دست آقای بهزاد فراهانی میگیرم و اعتراف میکنم که نصف بیشتر عمرم را روی صحنه با آقای بهزاد فراهانی گذراندهام. بسیار چیزها از ایشان یاد گرفتهام و همیشه هم سعی میکنم که این را با خودم همراه داشته باشم. تنها به این دلیل که تمامی این جوایز و این لطفی که از جانب دستاندرکاران، اهل قلم، منتقدین و نویسندگان به من شده جوری نشود که من خدای ناکرده ظرفیتم را از دست بدهم و به خودم غرّه بشوم و سعی میکنم که تمامی این لحظات و تمامی این صحبتهایی که در مورد بنده حقیر میشود را حلقآویز گوشم کنم و تا آنجایی که نفس یاری میکند خودم را خدمتگزار جامعه هنری ایران میدانم. متشکرم.
(پرویز پرستویی، بازیگر مرد برگزیده)
فریبرز عربنیا: سلام به همه، به دوستان، سروران، بزرگان. من تبریک میگویم به آقای فروتن، تا به حال ندیده بودمشان، متاسفانه فیلم را هم ندیدهام. امیدوارم که همیشه موفق باشند، و امیدوارم که همه همکارانم در سینمای ایران همیشه موفق باشند.
(فریبرز عربنیا، هنگام اهداء جایزه به محمدرضا فروتن)
محمدرضا فروتن: وا… من فقط تنها خاطره خیلی خوبی که از این فیلم دارم این است که روز اول اضطراب داشتم و آنقدر هیجانزده بودم و آنقدر کار کردن با آقای کیمیایی را یک اتفاق برای خودم میدانستم، چون من با کلی تلاش و آرزو و خواست توانستم این همکاری را با ایشان شروع کنم، که روز اول تمام کسانی که سر فیلمبرداری بودند از قرار معلوم بعد از فیلمبرداری از من به آقای کیمیایی میگویند خب! حالا کی را جای ایشان بگذاریم؟، البته من این موضوع را بعداً فهمیدم. چرا که من واقعاً اصلاً آن روز توانایی بازی کردن را نداشتم. و ایشان با اعتماد و محبت و حمایتی که از من کردند من را به خودم معتقد کردند، از ایشان یک دنیا متشکرم.
(محمدرضا فروتن، بازیگر مرد برگزیده)
مصطفی شایسته: سلام عرض میکنم. در ابتدا از برگزارکنندگان مراسم بسیار تشکر میکنم. لازم است که قبل از هر چیزی بگویم دلیل اینکه اصلاً باعث شد که ما در خدمت شما باشیم و این افتخار را داشته باشیم که مورد مرحمت منتقدان مجله دنیای تصویر قرار بگیریم درواقع لطف و پشتکار و عنایتی بود که مرحوم استاد علی حاتمی نسبت به ما داشتند و به اصطلاح پایهگذار اولیه این فیلم شدند. طوری که من الان هم که در مورد ایشان صحبت میکنم وضعیت متعادل ندارم و شرمنده شما میشوم. فقط تشکر میکنم از مطالب بزرگوارانهای که آقای افخمی چند دقیقه قبل در مورد من اظهار فرمودند و امیدوارم که مستحق این لطف ایشان باشم.
(مرتضی شایسته، هنگام دریافت جایزه بهترین فیلم برای فیلم «جهان پهلوان تختی»)
مجتبی راعی: من تعداد کمی فیلم ساختهام اما یک چیز را متوجه شدهام که هنر سینما بسیار پیچیده است و من دارم تجربه میکنم. امیدوارم که برای همیشه همین طوری باقی بمانم و به تجربه کردن ادامه بدهم.
(مجتبی راعی، هنگام دریافت جایزه بهترین کارگردانی برای فیلم «تولد یک پروانه»)
علیرضا رضاداد: بسما…الرحمنالرحیم. جناب آقای معلم از اینکه ما را سزاوار تقدیر دانستید سپاسگزارم. اما الحقوالانصاف درخشش تولد یک پروانه بیش از هر چیز مدیون شایستگیهای شخص راعی است. ما فقط دیگ آن را فراهم کردیم، همین. هیزم و گرما متعلق به خود اوست، آش هم و آتش هم. راعی با این فیلم نشان داد که غزال هم یک اتفاق نبود. اجازه دهید این تقدیر را که با دیده منت پذیرفتهام به خود او تقدیم کنم، به خاطر غزال و تولد یک پروانه . از راعی باید ترسید، او خیلی وقت است که شروع شده است!
(علیرضا رضاداد مدیرتولید سیمافیلم، هنگام دریافت جایزه بهترین فیلم برای فیلم «تولد یک پروانه»)
فرامرز فرازمند: من البته سنم خیلی بالاست، ولی در سینما جوانم. خوشحالم که این فیلم مورد توجه دنیای تصویر قرار گرفته است و خوشحالم در خدمت آقای داریوش مهرجویی هستم.
(فرامرز فرازمند، هنگام دریافت جایزه بهترین فیلم برای فیلم «درخت گلابی»)
داریوش مهرجویی: وا… با این تصویری که شما از پشت صحنه فیلم در اینجا نشان دادید که اصلاً پاک آبروی ما رفت! من نمیدانم که اینها را کی گرفته است، من قبلاً اینها را ندیده بودم. به هر حال اغلب صحنههایی که ما فیلمبرداری کردهایم همین جوری بوده است، همین طوری ولو و بدون هیچ جدیّت خاصی. به هر حال من خیلی متشکرم و خیلی تشکر میکنم از هیات داوران محترم دنیای تصویر که این لطف را کردند. مطمئنم فیلمهای خیلی قشنگتر دیگری هم داشتیم! و به هر حال خیلی ممنونم.
هنگام دریافت جایزه بهترین کارگردانی برای فیلم «درخت گلابی»)
پاسخ دهید