مقدمه
جشن حافظ اولین بار نوزده سال پیش و در سال ۱۳۷۶ برگزار شد. درست چند سال بعد از آن که مجل هی دنیای تصویر به ادبیات سینمایی و هنری ایران اضافه شده بود تا آغازگر مسیر و رویکردی تازه در گفتمان سینمایی باشد. مانند تمام رسان ههای معتبر سینمایی دنیا، از جشن مجله امپایر گرفته تا مراسم گلدن گلوب که برگرفته از نظرات خبرنگاران خارجی هالیوود است، جشن حافظ هم توسط دنیای تصویر برقرار شد تا خارج از هرگونه سیاست گذاری و مصلح تاندیشی رایج در سینمای ایران و تاثیرپذیری از نهاد یا ارگانی رسمی، به مراسمی برای ارزشگذاری آثار و تقدیر از برگزیدگان فرهنگ و هنر این سرزمین تبدیل شود. جشنی که با وجود مشکلات و موانع، سال به سال کامل و پخت هتر شد، پوست انداخت و در طول زمان توانست تا رد و مسیر مشخصی را از خود به جای بگذارد و صاحب جایگاه و نگاهی منحصربه فرد شود.
حافظ جشنی است که تمام آثار سینمایی و تلویزیونی، با در نظر گرفتن مدیو مهای تاز های چون شبکه نمایش خانگی و اینترنت، را در طول یکسال مورد بررسی قرار می یدهد. معیار انتخاب و گزینش نامزدها و برگزید هها هم رای و نظر نویسندگان و منتقدان سرشناسی است که در ماهنامهی دنیای تصویر قلم میزنند. در جشن شانزدهم هم تمام آثار سینمایی و تلویزیونی به نمایش درآمده از اولین روز تا آخرین روز سال ۱۳۹۴ مورد بررسی و داوری قرار گرفته است. اگرچه فیلم محمد(ص) ساخت هی مجید مجیدی به دلیل حرمتگذاری به جایگاه والای پیامبر اسلام و همچنین تفاوت محسوس چارچوب تولید و پخش این فیلم با استاندارد و
ضوابط سینمای ایران از داوری کنار گذاشته شد.
شانزدهمین جشن حافظ امسال، شامگاه دوم مرداد و در تالار وحدت بعد از ماجراهایی دنبالهدار برگزار شد. ماجراهایی که شاید روزی خودش به سوژهی یک گزارش خواندنی یا فیلمی تماشایی تبدیل شود. در نهایت برگزاری جشن با چند روز تاخیر و تغییر مکان صورت گرفت. با حذف امکان فروش بلیت به دلیل گنجایش کمتر تالار وحدت، بدون حضور تماشاگران و مردم علاقمند، مهمانان جشن را هنرمندان و اصحاب رسانه تشکیل دادند. از سوی دیگر جشن امسال تحت تاثیر چند واقعهی تلخ بود. از یک سو تنها چند روز قبل از برگزاری جشن، عباس کیارستمی فیلمساز بزرگ ایرانی را از دست دادیم و از سوی دیگر پسایندهای این فقدان تراژیک حاشیههای ریز و درشتی را به سینمای ایران تحمیل کرد. پیش از رفتن به سراغ شرح جشن، یادآوری چند نکته دربارهی مراسم امسال ضروری است. مهمترین تغییر جشن امسال اضافه شدن جایزهای جدید با عنوان نشان عباس کیارستمی بود. جایزهای بینالمللی به پاسداشت این فیلمساز فقید و میراثی که برای سینمای ایران به جای گذاشته. نشان عباس کیارستمی قرار است از این پس به فیلمسازان جوانی، چه در داخل و چه در سطح جهان، اهدا شود که مانند کیارستمی با آثار و تجربیات خود در جهت گسترش زبان و بیان سینما گام برداشتهاند. همچنین جایزه بهترین چهرهی تلویزیونی، که از سال گذشته و بعد از چندین دوره غیبت به جشن اضافه شده بود، امسال دوباره و با پنج مدعی قابل توجه در جشن حضور داشت. حضور آثاری چون فیلم ابد و یک روز و سریال شهرزاد که از سوی عام و خاص با استقبال گسترده مواجه شدهاند نیز به جشن هیجانی دوچندان بخشید و قدرت جریان اصلی در صنعت نمایش و سرگرمی را بار دیگر یادآور شد. توجه جشن حافظ به چنین آثاری هم تاکید دوباره بر اهمیت نوعی از فیلمسازی و تولیدات حرفهای در عرصهی نمایش است که میتواند با طیف گستردهای از مخاطبان ارتباط برقرار کند و فراتر از تکنیک و اجرا حامل حرف و اندیشه باشد.
آغاز به نام حضرت حق
بعد از تلاوت آیاتی از قرآن کریم، پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و کلیپ معرفی شانزدهمین جشن حافظ، آزاده صمدی برای اجرای بخش مقدمهی جشن به روی صحنه آمد. بازیگری با رگ و ریشهی تئاتری و صدایی رسا که در سالهای اخیر توانایی بازیگری خود را در مدیومها و نقشهای مختلف بارها ثابت کرده است. امسال صمدی انتخاب شده بود تا رسم هر ساله یعنی اجرای بخش آغازین جشن توسط یکی از بازیگران زن سینما و تلویزیون ایران را به جا بیاورد.
همدلانِ همدم
آزاده صمدی:
«به نام حضرت حق، نور آسمان و زمین/ به نام آن که دمد روح را به قالب طین
ز نام او شده آدم معلم اَسماء/ ز ملک تا ملکوتش فتاده زیر نگین
به نام او شده آغاز، دفتر هستی/ هموست آخر و پایان این رهِ دیرین
تو نیز از سر اندیشه ی دویی بگذر/ که کردگار ازل واحد است و فرد و مهین»
سلام و درود نامحدود و نامعدود بر آن صاحب حشمت و جود و قبلهگاه وجود و برگزیده معبود. رسول حیّ وَدود.
«احمد مرسل که خرد خاک اوست/ هر دو جهان بسته فتراک اوست»
و سلام بر سلالهی پاکان و نیاکان که از زلال کوثر فاطمی نَسَب دارند و هزار علم و ادب دارند. بندگان کامل احدند و سرسپردگان صمد. رهنمایان راه دین اند و حبل متین اند و حامل و همراه قرآن مُبین. سلام بر آنان و آن روز که به دنیا آمده اند و آن روز که جان سپرده اند و آن روز که زنده برپا خیزند. و نیز سلام و درودی از دل و جان به حضرت جانان، انسان کامل مکمل. نور شبستان اهل دل. وارث علم نبوی و صولت مرتضوی حجتالله اباصالح که جهانی در انتظار ظهور او و اشرقتالارض جلوهی نور او است.
«به یازده خم می گرچه دست ما نرسید/ بده پیاله که یک خم هنوز سربسته است»
و سلام و درود و خیرمقدم نثار شما همدلان همدم. همراهان همقدم جشن حافظ دنیای تصویر، که پیوسته به حضور اهل هنر فخر و مباهات میکند و بر آن سر است که به قول خواجه شیراز هواداران کویش را چو جان خویشتن دارد. خوش آمدید و بر ما منت نهادید. جلوهی جمع برقرار باد و دولت عشق مستدام.
خانمها و آقایان خوش آمدید به شانزدهمین جشن حافظ. خیلی خوشحالم که بهعنوان نخستین نفر بر روی صحنه جشن حضور دارم. میخواستم به تمام اهالی جادویی دنیای تصویر خوشامد بگویم و دعوت کنم از بانی این مراسم تا به روی صحنه بیاید. مردی که سالهای سال عمرش را در راه این جشن گذاشته، مردی که با وجود تمام مسائل و مصائب تمام توانش را به کار گرفته تا هر ساله این جشن را به خوبی برگزار کند. خانمها و آقایان، جناب آقای علی معلم.
«ایران» با حضور سینماگران ایرانی
یکی از موفقترین قطعات موسیقی در سال گذشته، «ایران» ساختهی بابک زرین و افشین یدالهی است که توسط سالار عقیلی برای تیتراژ سریال معمای شاه ساخته شده. این بار و در ابتدای جشن حافظ قطعهی شنیدنی و تاثیرگذار «ایران» با کلیپی متفاوت به تصویر کشیده شد. کلیپی متشکل از سینماگران و بازیگران ایرانی همراه با پرچم ایران که شروعی خوب برای یک جشن ملی را رقم زد. جشنی با حال و هوای ملی در سینمای ایران.
جشنی با یاد بزرگان حاضر و غایب
علی معلم:
«روزگاری ست که ما را نگران میداری/ مخلصان را نه به وضع دگران میداری
گوشه چشم رضایی به منت باز نشد/ این چنین عزت صاحب نظران میداری
ساعد آن به که بپوشی تو چو از بهر نگار/ دست در خون دل پرهنران میداری
نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ/ همه را نعره زنان جامه دران میداری
ای که در دلق ملمع طلبی نقد حضور/ چشم سری عجب از بیخبران میداری
چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ/ سر چرا بر من دلخسته گران میداری
گوهر جام جم از کان جهانی دگر است/ تو تمنا ز گل کوزهگران میداری
پدر تجربه ای دل تویی آخر ز چه روی/ طمع مهر و وفا زین پسران میداری
کیسه سیم و زرت پاک بباید پرداخت/ این طمعها که تو از سیمبران میداری
گر چه رندی و خرابی گنه ماست ولی/ عاشقی گفت که تو بنده بر آن میداری
مگذران روز سلامت به ملامت حافظ/ چه توقع ز جهان گذران میداری»
به نام آن که آدمی را به فضیلت نطق و مزیت عقل بر دیگر خلق ممتاز گردانید. خانمها و آقایان، دوستان محترم، گرامی، اهل فضل و در یک معنا اهل نظر جامعهی سینمایی و تلویزیون ایران و همچنین همکاران محترم رسانهای. امسال شانزدهمین سالی است که میزبان شما هستیم. جشن از جمع کوچک تری شروع شد، از یک فرهنگسرای کوچک و امروز در تالار وحدت هستیم. یکی از نشانههای فرهنگ و هنر سرزمین ما. مفتخرم که این فرصت و اقبال را داشته ایم تا علیرغم تمام، کوتهنگریها، تنگنظریها، بخلها و نارفیقیهایی که در سرزمین ما هست، همچنان قادر هستیم که با حضور پرافتخار شما جشن حافظ را برگزار کنیم.
بعید میدانم که بدون پدیدههایی چون سینما و موسیقی میتوانستیم شرایط دنیای نوین را تحمل کنیم. سفر به دنیای تخیل و رویا، چه با اصوات و چه با تصاویر، بسیار به ما کمک میکند برای هضم مشکلات زندگی. تشکر میکنم از همهی شما که تشریف آوردید. اساتید گرانقدر و دوستان ارجمندی که امشب در جشن ما حضور دارند. قبل از هر چیز لازم میدانم که یادی کنم از زندهیاد عباس کیارستمی. ایشان از جملهی فیلمسازان عاشق زندگی بودند و در ستایش زندگی فیلم ساختند. من حقیقتا خیلی راه دستم نبود که در مراسم تدفین ایشان شرکت کنم. فکر میکنم که آقای کیارستمی بیشتر از این جمع ما خرسند خواهند شد. چرا که به پدیدهی سینما علاقه داشتند و سعی کردند تا شیوه و بیان تازهای را در سینما پدید بیاورند. امروز میتوانیم بگوییم که عباس کیارستمی یکی از ۱۰۰ سینماگر تاثیرگذار تاریخ سینماست. کیارستمی ایرانی بود، در ایران و با کمترین امکانات کار کرد ولی هیچوقت اهل گله، شکایت و غر زدن نبود. همانطور که در غزل خواجه خواندم: «چه نوقع ز جهان گذران میداری؟/ بهتر است روز سلامت را به ملامت نگذرانیم». بنده هم اهل ملامت نیستم و دوست ندارم که فضای جشن را سنگین کنم.
ماه و ماهی و یاد یار
پس از سخنان آغازین، علی معلم از حجت اشرف زاده دعوت کرد تا همراه امید اکبرزاده (پیانیست) به روی سن بیایند. هنرمندی که سال گذشته با قطعهی بینظیر «ماه و ماهی» دل میلیونها ایرانی را تسخیر و نام خود را در دنیای موسیقی ثبت کرده است. اشرفزاده در جشن حافظ دو قطعه را اجرا کرد. اول «ماه و ماهی» که که سالن را به وجد آورد و همه را در همان ابتدای کار میخکوب کرد. و بعد قطعهی «یاد یار» که به یاد درگذشتگان سینمای ایران اجرا شد. همزمان با اجرای این قطعه کلیپی در سالن به نمایش درآمد، شامل تصاویر هنرمندانی که دیگر در میان ما نیستند. هنرمندانی که بدون هرگونه فیلتر و رتوش انتخاب شده بودند و از واکنش سالن میشد فهمید که چه جایگاهی در میان مردم دارند.
حجت اشرف زاده:
دوستم داری میدانم/ باز دوست دارم که بپرسی گاهی
دوست دارم که بدانم امروز/ مثل دیروز مرا میخواهی؟
مهربانی است و یا بیمهری/ تنگ بیآب برای ماهی؟
عشق عشق است/ چه بر لوحی زر بنویسند چه برگ کاهی
شبتان پر از ماه و ماهی.
غم عشق آمد و غمهای دگر جمله ببرد. عذرخواهی میکنم در محضر بزرگان سینما و موسیقی. به یاد هنرمندان بزرگی که امروز در این جمع کاش بودند و نیستند، قطعهای را تقدیم حضور میکنم با نام «یاد یار». دل مان را پرواز میدهیم به سمت تمام آنهایی که جایشان پیش ما خالی است.
نخستین نشان
برگزیده: شهرام مکری
اهداکننده: مسعود کیمیایی
اولین جایزهی جشن امسال به نشان عباس کیارستمی اختصاص داشت. جایزهی جدیدی که به تازگی و به احترام فیلمساز فقید به جشن اضافه شده و قرار است که هر سال به فیلمساز جوانی اهداء شود که با آثار خود در جهت تجربههای سینمایی تازه و تلاش برای گسترش زبان سینما گام برداشته است. بعد از نمایش کلیپ یادبود عباس کیارستمی، از مسعود کیمیایی فیلمساز بزرگ و دوست قدیمی کیارستمی دعوت شد تا برای اهدای این نشان به روی صحنه بیاید. با حضور کیمیایی بر روی صحنه، سالن یکپارچه به تشویق خالق قیصر ایستاد. بعد از نمایش کلیپی از پشت صحنه فیلمهای شهرام مکری، این فیلمساز تحسین شده و صاحب سبک هم برای دریافت نشان به روی صحنه آمد.
علی معلم: حتما در خبرها شنیده اید که برای اولین بار در جشن حافظ نشانی با عنوان عباس کیارستمی طراحی شده که اکنون بر روی صحنه به چشم میخورد. به یاد عباس کیارستمی و به خاطر نوجویی او در آثار سینماییاش. این نشان از امسال به جوایز حافظ اضافه شده و امیدوارم که برندگان این نشان یادشان باشد که میراث چه فیلمسازی را در دست دارند و این نشان آنها را در مسیر فیلمسازی موفقتر و قدرتمندتر از قبل سازد. برای اهدای این نشان دعوت میکنم از شخصیتی که همهی شما او را میشناسید، بهش احترام میگذارد و دوست اش میدارید؛ استاد مسعود کیمیایی.
مسعود کیمیایی: درود به همه، خیلی سخت است. عباس کیارستمی، جمشید ارجمند و امروز که سالرفت دانستهی بزرگ و کوه دانستگی احمد شاملو است. به هر جهت کسی در سنین من روزگار خوبی را نمیگذراند و باید به سیاهپوشیدن عادت کنیم. عباس کیارستمی سینمای خاصی را به جهان پیشنهاد کرد و سینما ازش پذیرفت. فیلمی را سینما کرد. با بچهها کار کرد. در کوچهها کار کرد. با انسان کار کرد. پذیرفتن اش سخت بود اما آنقدر زیبا بود که جهان پذیرفت. جمشید ارجمند هم که فاخر و پر از دانستگی بود. زیاد راجع به دوستان از دست رفته ام حرف نمیزنم و بیشتر قلبم گریه خواهد کرد. ممنون از شما.
شهرام مکری: راست اش من امشب برای بخش فیلمنامه کاندیدا بودم و خودم را آماده کرده بودم که شاید در آنجا برایم اتفاقی افتاده باشد. اما الان به این فکر میکنم که آقای کیارستمی همیشه برای سینمای ایران اعتبار بوده و آن را بالا برده. حالا و در نبودش دوباره این اتفاق میافتد و نام ایشان اعتبار میبخشد به من، جشن حافظ و سینمای ایران. خوشحالم که از آقای معلم شنیدم این جایزه قرار نیست در سطح سینمای ایران باقی بماند. چون بزرگی این نام به اندازهای است که میتواند به سینماگران تمام دنیا اعتبار ببخشد. متشکرم از جشن حافظ.
هفت قدیم و هفت جدید!
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین فیلم مستند
۱- راننده و روباه (آرش لاهوتی)
۲- فصل هرس (لقمان خالدی)
۳- من میخوام شاه بشم (مهدی گنجی)
برگزیده: آرش لاهوتی (راننده و روباه) و لقمان خالدی (فصل هرس)
اهداکنندگان: فریدون جیرانی و بهروز افخمی
فریدون جیرانی: تشکر میکنم از آقای معلم بابت کلیپ درگذشتگان.
لقمان خالدی: واقعا برایم غیرمنتظره بود و الان در خانهام دو تندیس حافظ دارم. چون فکر میکردم که احتمال گرفتن جایزه وجود ندارد، جملهای برای این لحظه آماده نکرده ام. ممنون از علی معلم که همیشه به ما لطف دارند. از هیئت داوران که فیلم ما را دیدند، از مهدی شاهمحمدی تهیهکنندهی فیلم و مهمتر از همه قاسم تک دهقان که زندگیاش را با ما تقسیم و احساسات اش را راحت جلوی دوربین بازگو کرد. فصل هرس داستان آدمی است که ادعا دارد درمان سرطان را کشف کرده. این روزها این بیماری در جامعهی ما به شدت رشد کرده و اتفاقات بسیاری بدی را میبینیم و امیدوارم که وزارت بهداشت و درمان فکری به حال این موضوع بکند. ما تمام تلاش مان را کردیم که فیلم را به وزارت بهداشت نشان بدهیم ولی هنوز به نتیجه نرسیده ایم. حالا در تلاش ایم تا فیلم را در خارج از کشور به افراد مهم نشان بدهیم، شاید اتفاقی بیافتد.
علی معلم (به شوخی): دو تا هفت می شود چهارده و اگر محمود گبرلو بود می شد بیست و یک!
بعد از عکس یادگاری و در حالی که آرش لاهوتی در میان حاضران حضور نداشت، خالدی دوباره به پشت میکروفون برگشت تا نکتهای را بگوید.
لقمان خالدی: آقای افخمی قبلا مرا به یکی از برنامههای هفت دعوت کردند و فیلمم را حسابی شست و گذاشت کنار. حالا در تعجب ام که جایزهام را از خود ایشان میگیرم!
بهروز افخمی: من فیلم را دیدم و خوشم آمده. یادم نیست که دربارهاش چه گفتم ولی ظاهرا داشتم ادای مسعود فراستی را درمیآوردم!
برادرم خسرو
نامزدها دریافت جایزه ی بهترین دستاورد فنی- هنری:
۱- بهرام دهقانی (تدوین ابد و یک روز)
۲- ایرج رامینفر (طراحی صحنه و لباس در دنیای تو ساعت چند است؟)
۳- محسن روزبهانی و سید هادی اسلامی (مدیر جلوههای بصری و میدانی بادیگارد)
۴- بابک کریمی طاری (طراحی صحنه و لباس جامهدران)
۵- سعید ملکان (طراحی چهرهپردازی نهنگ عنبر و ابد و یک روز)
۶- مهرداد میرکیانی (چهرهپردازی اعترافات ذهن خطرناک من)
۷- امین میرشکاری و سیدرضا علویان (صدای ابد و یک روز)
برگزیده: بهرام دهقانی (تدوین ابد و یک روز)
اهداکنندگان: الهام حمیدی و نیوشا ضیغمی
الهام حمیدی: سلام عرض میکنم خدمت همه بزرگان و عزیزانی که هر سال لحظهشماری میکنیم تا در این جشن بزرگ آنها را ببینیم. این جشن هر سال امیدی است برای ما تا بتوانیم دیداری تازه کنیم و عزیزانمان را از نزدیک ببینیم.
نیوشا ضیغمی: بسیار خرسندم که افتخار دارم تا برای بار سوم در جشن دنیای تصویر حضور داشته باشم. امیدوارم یک روزی بیاید که بتوانم این جایزه را هم دریافت کنم.
بهرام دهقانی: حرف زدن برایم خیلی سخت است و واقعا اهل حرف زدن نیستم. مجبورم به جای حرف زدن تشکر کنم. از آقای معلم و همکاران شان، از تیم سازندگان ابد و یک روز، سعید روستایی، سعید ملکان و تمام بازیگران فیلم و این جایزه را هم تقدیم میکنم به برادرم خسرو (دهقان).
کُتِ رکوردشکن!
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین چهره ی تلویزیونی
۱- عادل فردوسی پور (نود)
۲- مهران مدیری (دورهمی)
۳- احسان علیخانی (ماه عسل)
۴- رضا رشیدپور (دید در شب)
۵- رامبد جوان (خندوانه)
برگزیده: مهران مدیری (دورهمی)
اهداکنندگان: جمشید گرگین و سروش صحت
جمشید گرگین: صفای هر چمن از روی باغبان پیدا است. صفای این مجلس زیبا هم از روی زیبای علی معلم و تلاش بیوقفهاش پیداست. واقعا دست مریزاد که در این شرایط و با وجود مشکلات باز هم موفق شدند که جشن حافظ را برگزار کنند.
سروش صحت سال پیش هنگام اهدای جایزه شوخی بامزهای داشت دربارهی کتی که هرسال در جشن حافظ میپوشد و امسال دوباره رفت به سراغ کت کذایی و ماجراهایش.
سروش صحت: پارسال در جشن حافظ گفتم که این کتی که تنم است را پانزده شانزده سال است که دارم در جشن میپوشم و خواهم پوشید. بعد از مراسم آقای صنایعی آمد و بهم گفت که «بیا تا بهت یک دست کت و شلوار بدهم و قول بده که سال بعد آن را بپوشی.» بهعنوان یک اصفهانی از این پیشنهاد خیلی خوشحال شدم. آقای صنایعی هم سنگ تمام گذاشتند و کت و شلوار را فرستادند. امروز کت و شلوار را پرو کردم و آنقدر دوست اش داشتم که دلم نیامد بپوشمش و دوباره با همین کت همیشگی آمدم. آقای صنایعی اگر میخواهی کت و شلوار را بپوشم باید یک دست دیگر هم بهم بدهی!
مهران مدیری: خیلی متشکرم. از دیروز سرمای شدیدی خوردم و با تب و لرز و صدای گرفته به اینجا آمده ام. تشکر میکنم از همهی دوستانی که برای این جشن زحمت میکشند و باعث افتخار است که این جایزه را از دست آقای گرگین و سروش صحت دریافت میکنم.
مغز سر گربه پرتقاله!
بعد از دو قطعهی موسیقی در ابتدای برنامه که توسط حجت اشرف زاده اجرا شد و سالن را غرق در احساسات کرد، این بار نوبت سپند امیرسلیمانی بود تا شور و حال را به حاضران بازگرداند. امیرسلیمانی به یاد مرتضی احمدی به روی صحنه آمد تا با اجرای چند بحر طویل تهرانی معروف که در ذهنها با اجرای شیرین مرتضی احمدی ماندگار شده، یاد او را با شادی زنده نگه دارد. اجرایی غیرمنتظره که حاضران را حسابی به وجد آورد و همه را با خود همراه کرد.
سپند امیرسلیمانی: در اصل این کار من نیست ولی ما فقط آمده ایم اینجا به یاد مرتضی خان احمدی. عمرا عین خودش که نمیشود ولی همیشه میگفت که اگر من بمیرم باز هم کسی این آهنگها را یادش خواهد بود؟ حالا میخواهیم نشان اش بدهیم.
تندیس بزرگ آقا را بیاورید!
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین بازیگر مردِ درامِ تلویزیون
۱- حمیدرضا آذرنگ (دندون طلا)
۲- حامد بهداد (دندون طلا)
۳- پوریا پورسرخ (کیمیا)
۴- علی نصیریان (شهرزاد)
۵- شهاب حسینی (شهرزاد)
۶- کامران تفتی (میکاییل)
برگزیده: علی نصیریان (شهرزاد)
اهداکنندگان: ایرج راد و داریوش ارجمند
ایرج راد: عرض سلام دارم خدمت همهی بزرگان، بزرگواران، هنرمندان و عزیزان محترمی که در این جشن حضور دارند. آن چیزی که اهمیت دارد، قدردانی از هنر و زحمت دیگران است. جایزه دادن رفتاری انسانی است که ما را رهنمون میکند به جهتی که همگی تلاش بکنیم تا بهترین باشیم. امیدوارم که به جایزه گرفتن دیگران هرگز حسادت نداشته باشیم و لذت ببریم از این که دوست و همکارمان جایزه گرفته. همانقدر که جایزه گرفتن لذت دارد، جایزه دادن هم لذتبخش است.
داریوش ارجمند: خوشحالم که برای چندمین بار در جشن حافظ حضور پیدا میکنم و تبریک میگویم به پایمردی آقای علی معلم در برگزاری این جشن. دوست دارم نقل قولی بکنم از استاد ناصر تقوایی. سال ۱۳۶۵ ناخدا خورشید و خانه دوست کجاست؟ همزمان با هم اکران شدند. آقای تقوایی بهم گفتند «برو این فیلم را ببین.» گفتم «برای چه؟» چون به ناخدا خورشید جایزه نداده بودند، دلخور بودم. گفت «این فیلم را ببین چون تمام فیلمسازان بزرگ دنیا مشابه دارند.
اما عباس کیارستمی تنها فیلمسازی است که در هیچ جای جهان مشابه ندارد.» دلم نمیآید بگویم مرحوم ولی به نظرم این بزرگترین تجلیلی است که از کیارستمی شنیده ام. ممنونم از آقای معلم که نشان عباس کیارستمی را به شانزدهمین جشن حافظ اضافه کردند. اگر درست نگاه کنیم، کیارستمی به راستی چون حافظ است در عالم سینما.
علی نصیریان: واقعا جای سپاسگذاری دارد. تمام اتفاقات مهم در فرهنگ و هنر این ممکلت به دست خود مردم صورت گرفته است. اگر فیلم خوبی ساخته میشود، خود مردم آن را ساخته اند. چه در نسلهای قبلی و چه در نسل حاضر. چنین جشن و مراسمی هم که توسط علی معلم برگزار میشود، از دل مردم بیرون آمده. اصولا فرهنگ و هنر متکی به انسان است. نسلهای مختلف انسانی هستند که پدیدار میشوند و کار میکنند. فرهنگ مانند آب است. نشت میکند و هیچ سدی نمیتواند جلوی آن را بگیرد. از آقای معلم و هیئت داورانی که مرا انتخاب کردند تشکر میکنم و افتخار میکنم که این جایزه را از دوتن از همکاران قدیمی و ریشهدار در تئاتر دریافت کرده ام.
شکستناپذیر و تندیسی از آسمان!
برگزیده: جمشید هاشمپور
اهداکنندگان: فرامرز قریبیان و سعید راد
پیش از این اعلام شده بود که در شانزدهمین جشن حافظ از جمشید هاشمپور تقدیر به عمل خواهد آمد. بازیگری که کارش را با نقشآفرینی در جهنم سفید ساختهی ساموئل خاچیکیان آغاز کرد. در دههی شصت به دنیای سینما بازگشت و به واسطهی فیزیک مناسب برای یک دهه به قهرمان و تنها اکشنمن سینمای ایران تبدیل شد. اما توانایی بازیگری هاشمپور فراتر از آن بود که به تیپ همیشگی جمشید آریای شکست ناپذیر محدود شود. هاشمپور در طول سه دهه فعالیت هنری با اکثر بزرگان سینمایی ایران همکاری کرد و از پس نقشهای متفاوت و دشوار برآمد.
در جشن حافظ شاهد نمایش دو کلیپ مختلف برای یادبود جمشید هاشمپور بودیم. کلیپ اول برگرفته از حضور این بازیگر توانمند در آثار سینمایی مختلف بود. از شروع کار در جهنم سفید گرفته تا فیلمهایی چون تاراج، عقابها، مادر، دلشدگان، نیش، هیوا، میم مثل مادر، قاعده بازی، کیفر، یک بوس کوچولو، استشهادی برای خدا و…
اما در کلیپ دوم که فضای صمیمانه و جذابتری داشت، ارشا اقدسی بدلکار مشهور و بینالمللی در نقش جمشید آریا با ورزشکاران سرشناس ایرانی شامل احسان روزبهانی (قهرمان بوکس)، آرش میراسماعیلی (قهرمان جودو) و یوسف کرمی (قهرمان تکواندو) دست وپنجه نرم میکرد. ادای دینی زیبا به قهرمانی که سالها بر پردهی نقرهای سینمای ایران درخشید و شمایلی شکستناپذیر را از خود به جای گذاشت.
در پایان هم ارشا اقدسی تندیس جمشید هاشمپور را به طرزی غیرمعمول و از آسمان به روی صحنه آورد!
فرامرز قریبیان: راجع به آقای کیارستمی صحبتها شد و دیگر وقت تان را نمیگیرم. اما کم گفته شده از جمشید ارجمند منتقد بزرگ و قدیمی سینمای ایران که چند روز پیش درگذشت. باید تبریک بگویم و تشکر کنم از آقای معلم بابت شجاعت و پشتکارشان که همهتان میدنید این جشن هرسال با چه مشکلاتی برگزار میشود. دربارهی آقای هاشمپور میتوانم بگویم بیش از نیم قرن است که به سینمای ما خدمت کرده. یادم میآید که در جهنم سفید همبازی بودند با امامعلی حبیبی قهرمان کشتی ایران. سالهاست که بزرگ و سوپراستار سینمای ایران بوده و من هم افتخار داشتم که در چندین فیلم همراه ایشان ایفای نقش کنم. همچنین پیشاپیش تبریک میگویم به دیگر برندگان تندیس حافظ در جشن امشب و همچنین در گذشته. به نظرم این معتبرترین جایزهی سینمای ایران است چون جهتگیری ندارد.
سعید راد: بعضی وقتها که میخواهی در مورد یک چهرهی خاص صحبت کنی، تا لحظهای که به روی سن بیایی با خودت مرور میکنی که چه بگویی و چه بنویسی. اما اینجا که میآیی که همه چیز میریزد به هم. در بعضی از دورهها، کسانی به سینما میآیند که دوران خودشان را میسازند. یکی از آنها کسی بود که برای دو دهه بار سینمای ایران را به دوش میکشید: جمشید هاشمپور. دربارهی پرفروشترین فیلمهای ایران صحبتهای زیادی شده. اما میخواهم آماری را بدهم دربارهی دو فیلمی که با جمشید هاشمپور بازی کردم و برای ادعایم هم شهادت میگیرم از آقای فریدون جیرانی و آقای سیروس الوند. اولیاش عقابها است که فروش بلیتهایش معادل پول امروز ۵۲ میلیارد تومان بوده و دومی هم دادشاه که به پول امروز ۳۷ میلیارد فروخته. فروش فیلم کانی مانگا با حضور فرامرز قریبیان هم ۳۹ میلیارد بوده. این آمارها و تقدیر از بزرگان تاریخساز سینمای ایران شوخی نیست. اما با مجوزی که جشن حافظ به من داده میخواهم دو بازیگر دیگر را هم تشویق کنید که امروز در سالن حضور دارند و شاید هیچ وقت به اندازهی لیاقت شان دیده نشده اند: سعید امیرسلیمانی و عزتالله رمضانیفر. (تشویق حاضران) با افتخار این جایزه را تقدیم میکنم به دوست و همکار عزیزم و مطمئنا اولین کسی خواهم بود که عکس یادگاری بعد از این جایزه را همراه جمشید هاشمپور و فرامرز قریبیان به دیوار اتاقم خواهد زد.
جمشید هاشمپور: ممنونم از آقای معلم برای برگزاری این جشن که اجرایش به ماهها تلاش و برنامهریزی نیاز دارد. در این میان قشری که از آنها یادی نشده، کارگردانانی هستند که در اصل فیلم را میسازند. فهرستی نوشته ام از تمام کارگردانانی که با آنها کار کرده ام تا از آنها تشکر کنم:
زندهیاد ساموئل خاچیکیان، کیانوش عیاری، بهمن فرمانآرا، داوود میرباقری، مسعود کیمیایی، جمال شورجه، احمدرضا معتمدی، زندهیاد رسول ملاقلی پور، واروژ کریم مسیحی، تهمینه میلانی، حسن هدایت، سعید اسدی، پوران درخشنده، حسن فتحی، بزرگمهر رفیعا، زندهیاد علی حاتمی، نرگس آبیار، بهروز افخمی، علیرضا امینی، سعید سهیلی، همایون اسعدیان، مسعود آبپرور، کامران قدکچیان، جمشید آهنگرانی، زندهیاد ایرج قادری، علی ژکان، احمد کاوری، محمدحسین حقیقی، حمید بهمنی، بهرام توکلی، احمد مرادپور، اصغر هاشمی، زندهیاد محمدرضا اعلامی، علی شاهحاتمی، محمد علی سجادی.
اشراف به سینما و درخشش یک استعداد جوان
نامزدها دریافت جایزه ی بهترین فیلمنامه ی سینما
۱- مانی باغبانی، مونا زاهد و سامان مقدم (نهنگ عنبر)
۲- وحید جلیلوند، حسین مهکام و علی زرنگار (چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت)
۳- سعید روستایی (ابد و یک روز)
۴- هاتف علیمردانی (کوچه ی بی نام)
۵- شهرام مکری (اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر)
برگزیده: سعید روستایی (ابد و یک روز)
اهداکنندگان: سیروس الوند و یدالله صمدی
یدالله صمدی: این اولین بار است که من سیروس یکجا و کنار هم پشت میکروفن میایستیم. من بعد از چهارده سال دستیاری در سینما، قبل از آن که اولین فیلم بلندم، مردی که زیاد میدانست، را بسازم، قرار بود تا برای آخرین بار در فیلم آوار دستیار سیروس باشم. برای سیروس تعریف کردم که ما هجده نفریم که هرکدام پنجاه هزار تومان پول گذاشته ایم تا شاید بتوانیم این فیلم را به جشنواره برسانیم. سیروس هم پذیرفت ولی ای کاش یک بار دستیاریاش را کرده بودم. خوشحالم که ما دعوت شده ایم برای اهدای جایزهای که رکن اصلی هر فیلم است.
سعید روستایی: باز هم هول شدم. فقط چندتا جمله دارم که سریع میگویم و وقت را نمیگیرم. من از طرف خودم، خانوادهام و تمام عوامل فیلم و با اجازهی سرورم، استاد بیبدیل و بیتکرار آقای داریوش مهرجویی جایزهام را تقدیم میکنم به روح استاد عباس کیارستمی.
سیروس الوند: این جشن خیلی خوب کارگردانی شده. مثلا به عقلم نمیرسید که برای جایزه جمشید هاشمپور، فرامرز قریبیان و سعید راد به روی صحنه بیایند. اشراف به سینما در این جشن احساس میشود و بوی سینما بر آن حاکم است. بارها دربارهی فیلمنامه گفته ام، تنها شاخهی هنری که در آن خلق اتفاق میافتد فیلمنامه است. قبل از فیلمنامه چیزی نیست و بعد از آن هست. فقط در این شاخه است که نعوذبالله مانند خدا خلق میکنی. متاسفانه فیلمنامه در سینمای ما خیلی کم دیده میشود. واقعا این جوان کارش درست است و جاهای مختلف تاییدش کرده اند. آسمان سینمای ایران هیچوقت بیستاره نمیماند. در تیرهترین شبها یک وقتی ستارهی کیمیایی سوسو میزند، یک وقتی ستارهی تقوایی، مخملباف و حالا ستارهی سعید روستایی.
تلفیقـیها
یکی از سنتهای جشن حافظ اجرای قطعات موسیقی برگرفته از غزلیات حافظ است. ایدهای که امسال به شکلی متفاوت به اجرا درآمد و شامل اجرای چند قطعهی تلفیقی بودیم.
در میانهی جشن کوروش تهامی به روی صحنه آمد تا این بار در هیبت متفاوت خواننده قرار بگیرد و غزلی از حافظ را با موسیقی فیوژن اجرا کند. قطعهای که تلفیقی بود از متن دو غزل مختلف.
اما اجرای تهامی در میانهی راه دیزالو شد در یکی از کارهای رضا یزدانی. ترانهای شنیده نشده با عنوان «چریک» از علی کمارجی. اما سورپرایز همینجا تمام نشد و در ادامه تهامی به صحنه برگشت تا این قطعه موسیقی را با همراهی یزدانی به پایان برساند.
رضا یزدانی: قبل از هر چیز میخواهم بچههای گروه را معرفی کنم که هرسال زحمت میکشند و ساعتها در کنار شما هستند. محمد خرمی نژاد (درامز)، میلاد عدل (گیتار التریک)، آرش زمانیان (گیتار باس)، مازیار احمدپور (گیتار الکتریک)، علیرضا مهدیزاده (ساکسوفون) و شهروز بردود (کیبورد و پیانو). بعد هم این که آقای معلم، ظاهرا هیئت داوران دیگر به من جایزه نمیدهد، چون سه بار تندیس حافظ برنده شدم و هتریک کرده ام! لطفا ازشان بخواهید باز هم به من جایزه بدهند.
چـریک
حال من بدون دستات/ توی این شبای دپرس
قطره ی بدون دریاس/ پادشاهه بی پرنسس
مث یه گیتار تو انبار/ که یه عمره بی ترانه اس
مثِ حالِ بانک، بعد از/ سرقت مسلحانه اس
حال من بدون دستات/ بدتر از این جور، چیزاس
مث یه مسافرم که/ لب مرز، بدون ویزاس
مث تنهایی که خالی/ میشه رو دیوار، با مشت
اون کبوترم که یه سنگ/ جفتشو رو سیم برق کشت
مث یه چریک زخمی/ وسط گلوله بارون
میون معرکه موندم/ با یه قلب درب و داغون
عشق تو محاصره ام کرد/ زندگیم تحت فشاره
بی تو زنده بودنم به/ معجزه بستگی داره
حال من، اصلا چه حالی/ داره مردِ قصه ی تو
مث گریه کردنه با/ تک نوازی پیانو
بغض من دیگه رسیده/ به یه حد بی تصور
حتی تلخ تر از صدای/ گیتار دیوید گیلمور
بی تو برگ برگ عمرم/ با ترانه خط خطی شد
نبضم از شماره افتاد/ نفسم موقتی شد
بمب ساعتی شدم که/ لحظه هاشو می شماره
روی تک تک سلول هام/ رفتنت تاثیرگذاره
اما قطعهی دوم کار تلفیقی مشترکی بود از رسول نجفیان و رضا سورتیجی. ترکیب موسیقی مقامی و راک بر اساس غزلی از حافظ.
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی/ تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق/ هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی/ تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد/ آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد/ بالله کز آفتاب فلک خوب تر شوی
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر/ کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
از پای تا سرت همه نور خدا شود/ در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی
وجه خدا اگر شودت منظر نظر/ زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی
بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود/ در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی
گر در سرت هوای وصال است حافظا/ باید که خاک درگه اهل هنر شوی
قصهگوهای تلویزیونی
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین فیلمنامه ی تلویزیون
۱- مسعود بهبانی نیا (کیمیا)
۲- حسن فتحی و نغمه ثمینی (شهرزاد)
۳- داوود میرباقری (دندون طلا)
۴- سعید نعمتالله (میکاییل)
برگزیده: مسعود بهبهانی نیا (کیمیا)
اهداکنندگان: شیلا خداداد و مریم معصومی
شیلا خداداد: با عرض سلام و خسته نباشید، خوشحالم که یک بار دیگر روی صحنه جشن حافظ حضور دارم. همهمان هم میدانیم کس دیگری که به غیر از آقای معلم برای این جشن خیلی زحمت میکشد کسی نیست جز خانم آذر معماریان.
مریم معصومی: من هم سلام میکنم به تمام بزرگان تلویزیون و سینما و امیدوارم که بهتان خوش گذشته باشد.
مسعود بهبانی نیا: واقعا غافلگیر شدم، کاش از قبل بهم اشارهای میکردند تا چند جملهای را آماده میکردم. تلویزیون ما از چنین رویدادها و اتفاقاتی بینصیب است و همتی که آقای معلم به خرج دادند جای تقدیر دارد. اگر فیلمنامه و کلمات نقش بسته بر کاغذ یا صفحهی لپتاپ به نتیجه میرسد، پیش از هرچیز مرهون زحمات کارگردان، عوامل و تمام بازیگرانی است که به نقشهای نوشته شده جان میبخشند.
با دیپلم افتخار
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین فیلمبرداری
۱- هومن بهمنش (بهمن)
۲- علیرضا برازنده (دوران عاشقی)
۳- پیمان شادمانفر (اعترافات ذهن خطرناک من)
۴- مرتضی غفوری (خداحافظی طولانی)
۵- بایرام فضلی (باز هم سیب داری؟)
در این بخش ضمن تقدیر و اهداء دیپلم افتخار به بایرام فضلی برای فیلم باز هم سیب داری، هیئت داوران هیچ اثری را شایسته تندیس حافظ ندانست.
نوای سخن عشق
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین موسیقی متن
۱- ستار اورکی (دوران عاشقی)
۲- امیر توسلی (نهنگ عنبر)
۳- کریستوف رضاعی (در دنیای تو ساعت چند است؟)
۴- بردیا کیارس (ارغوان)
۵- کارن همایونفر (بادیگارد)
برگزیده: کریستوف رضاعی (در دنیای تو ساعت چند است؟)
اهداکنندگان: کمند امیرسلیمانی و مهران غفوریان
کمند امیرسلیمانی: خوشحالم که برای بخش موسیقی به روی صحنه آمده ام. به هرحال موسیقی با زندگی همهی ما عجین است.
مهران غفوریان: سلام علیکم، چاکریم، مخلصیم. آقای رضا عطاران خیلی چاکریم! دوتا نکته بگویم. اول دومی را میگویم. خیلی خوشامد میگویم به آقای بابک اسکندری، فرزند بزرگ آقای عبدالله اسکندری که الان در هالیوود به کار گریم مشغول اند. بعد هم مورد اول را بگویم که امیدوارم مشکل فیلم آقای کاهانی هم حل شود. اگر اشکال ندارد یک لطیفه قابل پخش هم بگویم. یک روز یک آقایی در جهنم بوده. به زحمت از دیوار جهنم میرود بالا و نگاهی میاندازد به یک نفر بهشتی که آن پایین که داشته رد میشده. ازش میپرسد شما آب جوش نمیخواهید؟ جواب میدهد نه. میگوید پس من یک موز برداشتم!
کریستوف رضاعی: سلام به همگی. من خیلی اهل حرف زدن نیستم ولی به بودن در اینجا خیلی افتخار میکنم. از هیئت داوران و آقای معلم خیلی تشکر میکنم و همینطور همکارانم در پشت پرده که خیلی زحمت میکشند ولی دیده نمیشوند. همینطور تشکر از مرد بزرگی که با عکسها، شعر و فیلمهایش الهام زیادی به من و دیگر موسیقیدانها بخشیدند هرچند که فیلمهایشان موسیقی چندانی نداشت، آقای عباس کیارستمی.
کورلئونهها در جشن حافظ
یکی از بخشهای جذاب و متفاوت جشن امسال، میان برنامهای بود که توسط تیم دوبلهی همزمان تهران داب شو اجر شد. در سالهای دور دوبلهی همزمان مترادف بود با جشنواره فیلم کودک اصفهان اما حالا تبدیل شده به یکی از سرگرمیهای جذاب در پردیسهای سینمایی تهران. دوبلرهای تهران داب شو در جشن حافظ دو صحنه معروف از پدرخوانده۱ و پدرخوانده۲ را دوبلهی همزمان کردند. سالن با دیدن دعوای آل پاچینو و دایان کیتون، که به درگیری خانوادگی یک بازیگر بیپول و همسرش تبدیل شده بود، حسابی خندیدند. در صحنهی دوم هم دن کورلئونه و دیگر سران مافیا برای ساخت یک فیلم کمدی با حضور رضا عطاران نقشه میکشیدند!
تجسمی زیبا از دهه شصت
برگزیده: سامان مقدم (برای کارگردانی و تولید نهنگ عنبر)
اهداکنندگان: دانیال حکیمی و رضا عطاران
دانیال حکیمی: سلام، به اندازهی کافی از آقای معلم تقدیر شده و دیگر حرفی نمانده که بزنم.
رضا عطاران: خوشحالم برای دوست عزیزم که این جایزه را برده. منتظر قسمت دوم فیلم هم باشید که ما همین امروز سر صحنهاش بودیم. یک ماجرایی را هم تعریف کنم که امروز اتفاق افتاد. ما کمی دیر به جشن رسیدیم و دم در به شدت همهمه بود. در همان لحظه آقایی به سراغم آمد و با خودم گفتم که این طوری از شلوغی دور میشوم. گفتم «جانم». گفت «شما آقای عطاران را امروز میبینید؟» با خودم گفتم راحتتر است که بگویم بله تا آن که بخواهم اصل ماجرا را اثبات کنم. گفت «میشود بهشان بگویید که آن عکس موجود در اینترنت را من نفرستادم.» اصلا نمیفهمیدم که چه میگوید ولی گفتم «باشد چشم بهشان میگویم ولی کدام عکس؟» گفت «آن دوتا خانمی که در فرانسه با آقای عطاران عکس گرفته اند و ایشان فکر کردند که من عکس را گذاشتم در اینترنت.» مردم میآمدند بهم میگفتند «آقای عطاران لطفا یک عکس با ما بگیرید» ولی این آقا همان حرف خودش را میزد. دیدم خیلی شلوغ شده رفتم سمت نگهبانی تا وارد شوم. به نگهبان گفتم که در را باز کند تا بیایم تو. گفت «کجا؟» گفتم «من عطاران ام». گفت «عطاران کجا بود؟» به خودم شک کرده بودم که یعنی چه اتفاقی افتاده! گفتم «آقا من خود عطاران ام.» گفت «برو پی کارت آقا. الان یکی آمد گفت من مهران مدیری ام بردند آن پشت زدند پدرش را درآوردند!» مهران که آمد روی سن فهمیدم که خودش بوده چون حال اش خیلی بود!
سامان مقدم: حیفم میآید دوستان دیگر ما که در فیلم حضور داشتند برای این جایزه مهم روی صحنه نباشند. از دوستانم خانم مهناز افشار، خانم ویشکا آسایش، آقای سعید ملکان، امیر توسلی و علی قربانزاده دعوت میکنم که اگر در سالن حضور دارند به روی صحنه بیایند تا عکس یادگاری را با هم بگیریم.
غوغای شهرزاد
نامزدهای دریافت بهترین مجموعه ی تلویزیونی
۱- پایتخت۴ (به تهیهکنندگی الهام غفوری)
۲- در حاشیه ۱ (به تهیهکنندگی حمیدرضا مهدوی)
۳- دندون طلا (به تهیهکنندگی مهران برومند)
۴- شهرزاد (به تهیهکنندگی سید محمد امامی)
۵- کیمیا (به تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی)
برگزیده: سید محمد امامی (شهرزاد)
اهداکنندگان: عبدالله اسکندری و بهنوش طباطبایی
بهنوش طباطبایی: خیلی خوشحالم که در جمع شما حضور دارم. خسته از اجرای تئاتر آمده ام ولی تمام خستگیام در رفت.
عبدالله اسکندری: من هم سلام عرض میکنم و فقط میگویم که خسته نباشید.
سیدمحمد امامی: خیلی خوشحالم که برای بار دوم این تندیس را به دست میآورم. این جایزه را خیلی دوست دارم چون متعلق به بخش خصوصی است و نگاه کیفی، مستقل و به دور از سیاستزدگی دارد. از همه عوامل شهرزاد در راس آنها آقای فتحی تشکر میکنم و همچنین خانم ثمینی عزیز. اما میخواهم اینجا تقدیر ویژهای داشته باشم از کسی که در تمام این مسیر هروقت که دچار تردید شدم، تشویقم کرد به ماندن و ادامه. چنین موفقیتی هنگام شروع تولید شهرزاد در شرایط بد شبکهی نمایش خانگی، بیشتر شبیه تخیل به نظر میرسید. این جایزه را تقدیم میکنم به پدرم که مدیون ایشان هستم.
مصائب ارسطو
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین بازیگر مردِ کمدیِ تلویزیون
۱- علی اوجی (در حاشیه ۱)
۲- جواد رضویان (در حاشیه ۱)
۳- مهران غفوریان (در حاشیه ۱)
۴- مهران مدیری (در حاشیه ۱)
۵- احمد مهرانفر (پایتخت ۴)
برگزیده: احمد مهرانفر (پایتخت ۴)
اهداکنندگان: لیلا اوتادی و میلاد کیمرام
میلاد کیمرام: خسته نباشید آقای معلم که امسال هم با وجود تمام مشکلات باز هم جشن حافظ را سر موعد برگزار کردید. امیدوارم که همیشه قدر داشتههای خود را بدانیم. حمایت از سینماییها خیلی خوب است ولی چون خودم هم از تئاتر شروع کردم، امیدوارم که از سال دیگر جشن حافظ به بچههای تئاتر هم بپردازد.
لیلا اوتادی: خسته نباشید به آقای معلم، خانم معماریان عزیز و تمام بچههای دنیای تصویر که شاید کسی از آنها تشکر نکند ولی در پشت صحنه دارند زحمت میکشند. و خسته نباشید به خود ما سینماییها که در این شرایط بسیار سخت هنوز دوام آورده ایم و امیدوارم که آیندهی خوبی پیشرو باشد.
احمد مهرانفر: واقعا جان حرف زدن ندارم چون دیشب تا صبح سر کار جدید آقای مقدم مشغول بودیم. (به بطری آب پشت تریبون اشاره میکند) میشود آب بخورم؟! ( بعد از نوشیدن آب) ضمنا ناهار هم نخوردم! هفت صبح از همدان حرکت کردم و تا تهران رانندگی کردم و به زحمت توانستم دو ساعت بخوابم. بعد که داشتم برای آمدن به اینجا آماده شدم، به معضل چی بپوشم برخوردم. دقیقه نود تصمیم گرفتم که رسمی بپوشم. اما موقع آمدن دیدم که کتم خیلی شسته و رفته نیست. اتو را وصل کردم و همانطور ایستاده آن را گذاشتم روی شکمم. الان علاوه بر خستگی، تشنگی و گشنگی دل درد هم دارم! اما الان دلم میخواهد این جایزه را تقدیم کنم به مردم خوب، نجیب و صبور مازندران که هنگام سخت چهار سری از سریال پایتخت کنار ما بودند نه روبهرویمان.
سه برنده روی سن
نامزدهای دریافت بهترین بازیگر زنِ کمدیِ تلویزیون
۱- شهین تسلیمی (دردسرهای عظیم ۲)
۲- نگار عابدی (شمعدونی)
۳- شبنم فرشادجو (در حاشیه ۱)
۴- یکتا ناصر (جاده قدیم)
۵- نسرین نصرتی (پایتخت ۴)
برگزیده: نسرین نصرتی (پایتخت ۴)
اهداکنندگان: مرجانه گلچین و الیکا عبدالرزاقی
مرجانه گلچین: شب به خیر و مطمئنم که خسته نیستید. تبریک به تمام عزیزانی که امشب دست پر به خانه میروند.
الیکا عبدالرزاقی: من سعی میکنم زیاد حرف نزنم تا با سوتی دادن زمان تفریح شما را فراهم نکنم!
نسرین نصرتی: من این جایزه را به نمایندگی از تمام عوامل پایتخت میگیرم. خیلی ممنونم.
غایبان حاضر
تعدادی از نامزدهای تندیس حافظ و مهمانان جشن امسال در پروژهی آباجان به کارگردانی هاتف علیمردانی مشغول به کار بودند. به همین دلیل چهرههایی چون فاطمه معتمدآریا، شبنم مقدمی، سعید آقاخانی، حمیدرضا آذرنگ، حسین جعفریان و مهرداد میرکیانی ویدیویی را از سرصحنه در زنجان ضبط و به این مراسم فرستادند تا ضمن ابراز تاسف از عدم امکان حضور، حمایت و همدلی خود را با جشن حافظ اعلام کنند.
ستارگانی از دو نسل
نامزدهای دریافت بهترین بازیگران زن سینما
۱- مهناز افشار (نهنگ عنبر)
۲- پریناز ایزدیار (ابد و یک روز)
۳- لیلا حاتمی (دوران عاشقی)
۴- مهتاب کرامتی (عصر یخبندان)
۵- باران کوثری (کوچه بینام)
۶- سحر دولتشاهی (شکاف و عصر یخبندان)
۷- لیلا زارع (شیفت شب)
۸- آزاده زارعی (آمین خواهیم گفت)
۹- نیکی کریمی (چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت)
۱۰- شبنم مقدمی (ابد و یک روز)
برگزیده اول: مهتاب کرامتی (عصر یخبندان)
برگزیده دوم: پریناز ایزدیار (ابد و یک روز)
اهداکنندگان: همایون ارشادی و آنا نعمتی
همایون ارشادی: من تا به این لحظه دربارهی درگذشت آقای عباس کیارستمی هیچ حرفی نزده ام. نه مصاحبه مطبوعاتی داشتم و نه با تلویزیونها و رسانهها صحبت کردم. چون همه چیز دربارهی ایشان گفته شده بود. دنبال حرف تازهای میگشتم و حالا میخواهم اولین بار اینجا بگویم. در یکی از شبکههای اجتماعی دیدم که دو نفر دارند دربارهی ایشان صحبت میکنند. اولی گفت «چقدر زود رفت.» دومی جواب داد که «هر وقت میرفت زود بود.» این بهترین حرفی است که تا به امروز دربارهی عباس کیارستمی شنیده ام.
آنا نعمتی: مثل همیشه خوشحالم که با هم هستیم. امسال خیلی زود گذشت ولی شاهد اتفاقات خیلی خوبی نبودیم. دلم نمیخواهد در این مراسم مثل همشه زیبا و پرشکوه از غم حرف بزنم. بهجایش سینمایی پر از آرامش، عشق و به دور از سیاستزدگی را آرزو میکنم و امیدوارم تا وقتی که هستیم قدر همدیگر را بدانیم.
برگزیده اول
آنا نعمتی: پارسال این افتخار را داشتم که بعد از هجده سال کار در سینما، تلویزیون و تئاتر جایزهی حافظ را به خانه بردم. امسال هم این افتخار را دارم تا جایزه را به یک بازیگر مهربان، دوست داشتنی، زیبا و با کمالات تقدیم کنم که همه میشناسیدش: مهتاب کرامتی.
مهتاب کرامتی: این جایزه برای من ارزش زیادی دارد. به خاطر دنیای تصویر، به خاطر مستقل بودن اش و به خاطر فیلمی که خیلی دوست اش دارم.
برگزیده دوم
همایون ارشادی: فکر میکنم ایشان بازیگر خیلی جوانی هستند چون یکی دو فیلم بیشتر ازشان ندیده ام.
پریناز ایزدیار: خلاصه میکنم و سردتان را درد نمیآورم. تشکر میکنم و خسته نباشید میگویم از آقای معلم و خانم معماریان. تشکر میکنم از سعید روستایی عزیز، سعید ملکان نازنین و تمام عوامل ابد و یک روز که از آن چیزهای زیادی یاد گرفتم. جایزه اصلی را وقتی گرفتم که با بهترینها کار کردم.
ناگفتههای یک اثر
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین ترانه تیتراژ فیلم یا سریال
۱- میثم ابراهیمی (دردسرهای عظیم ۲) (ترانهسرا: حدیث دهقان/ آهنگساز: فواد غفاری)
۲- محسن چاووشی و سینا سرلک (شهرزاد، قطعه «کجایی؟»)
(ترانهسرا و آهنگساز: محسن چاووشی)
۳- علی زندوکیلی (نفس گرم) (ترانهسرا: مهدی سهیلی/ آهنگساز: کارن همایونفر)
۴- سالار عقیلی (معمای شاه) (ترانهسرا: افشین یداللهی/ آهنگساز: بابک زرین)
۵- رضا یزدانی (تعبیر وارونه یک رویا) (ترانهسرا: مهدی ایوبی/ آهنگساز: بهزاد عبدی)
۶- علیرضا قربانی (کیمیا) (ترانهسرا: مسعود کلانتری/ آهنگساز: آرمان موسی پور)
برگزیده: سالار عقیلی (معمای شاه)
اهداکنندگان: محمد سریر و افشین یداللهی
در این رشته برای نخستین بار برای تکریم مشارکت شاعر و آهنگساز در خلق یک ترانه، دو دیپلم افتخار هم به افشین یداللهی ترانه سرا و بابک زرین آهنگساز این اثر اهدا شد.
محمد سریر: با سلام و عرض تبریک به دوستانی که جایزه گرفته اند. اصولا ترانه بیانی است برای منویاتی که در فیلم نمیتوان گفت. خوشحالم که برای ترانه هم جایزهای وجود دارد.
افشین یداللهی: خوشحالم که آقای معلم از سالهای قبل جایزه ترانه را در جشن حافظ قرار دادند و امسال هم ترانههای خیلی خوبی در این بخش نامزد شده اند.
سالار عقیلی: سلام خدمت شما سروران عزیز و گرامی. هنرمندان خوب عرصهی سینما، تئاتر و موسیقی. بسیار خوشحالم که در اینجا حضور دارم. باید عرض کنم که این تندیس و لوح تقدیر را من الان از دست شما مردم عزیز دریافت کرده ام و این جایزه متعلق به مردم است. اگر امروز در اینجا حضور دارم، مدیون هنرمندانی هستم که مرا همراهی کرده اند. همیشه گفته ام و باز هم میگویم: چه در کنج قفس باشم چه در پرواز، میخوانم. قناری فطرتم، تا زنده ام آواز میخوانم.
خوشه چین
سالار عقیلی بعد از آن که تندیس حافظ بهترین موسیقی ترانه را دریافت کرد، به همراه همسرش حریر شریعتزاده به روی صحنه برگشت تا به اجرای موسیقی زنده بپردازد. با همراهی پیانوی شریعتزاده، عقیلی یکی از محبوبترین قطعات اش یعنی «خوشهچین» را برای حاضران اجرا کرد و با استقبال گرمی مواجه شد.
تندیس عاشقی
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین بازیگر زنِ درامِ تلویزیون
۱- پریناز ایزدیار (شهرزاد)
۲- ستاره اسکندری (دندون طلا)
۳- بهنوش طباطبایی (میکاییل)
۴- ترانه علیدوستی (شهرزاد)
۵- الهام کردا (تعبیر وارونه یک رویا)
برگزیده: ستاره اسکندری (دندون طلا)
اهداکنندگان: پرستو صالحی، نفیسه روشن و رز رضوی
پرستو صالحی: خیلی خوشحالم که الان اینجا هستم. بارها در جشن حافظ حضور داشتم ولی اولین بار است که به روی استیج میآیم.
نفیسه روشن: سلام عرض میکنم به همه عزیزانی که اینجا حضور دارند. تشکر ویژهای دارم از صمیم قلبم بابت جشن حافظ. جشنی که باعث میشود تا ما هرساله خیلی از بزرگان را ببینیم و برخلاف خیلی از برنامههای خیریه و جشنهای ارگانی و غیرارگانی که بر اساس سلیقهی شخصی بعضی هنرمندان را دعوت میکنند و روی نام عدهای خط میکشند، اینجا هر هنرمندی تنها به واسطهی هنرمند بودن میتواند حضور داشته باشد. تشکر میکنم از شما و خلوص نیتی که در جشن تان وجود دارد.
رز رضوی: صحبت را کوتاه میکنم و فقط عرض ادب دارم خدمت بزرگان.
علی معلم: مهدی فتحی هم از آن جمله هنرمندانی است که در کارنامهی خودش تنها یک تندیس حافظ داشت. قابل توجه کسانی که به زندهها بیتوجه اند.
ستاره اسکندری: به نام حضرت عشق. ببخشید که خیلی هیجانزده ام. برای من این تندیس، تندیس عاشقی است. این شانس را داشته ام که بهعنوان هنرپیشه نقش نیر را هفده سال پیش در صحنهی تئاتر بازی کنم و بعدا جلوی دوربین هم آن را به جاودانگی برسانم. طبیعتا دندون طلا را مدیون آقای میرباقری هستم و آقای مهدی فتحی که یاد و خاطرهاش همیشه در عرصهی هنر ما خالی است.
کُردهای خوشحال
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین بازیگران مرد سینما
۱- سعید آقاخانی (خداحافظی طولانی و من دیگو مارادونا هستم)
۲- امیر آقایی (چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت)
۳- فرهاد اصلانی (دوران عاشقی و کوچه بینام)
۴- سیامک صفری (اعترافات ذهن خطرناک من)
۵- رضا عطاران (نهنگ عنبر)
۶- جواد عزتی (در مدت معلوم)
۷- میلاد کیمرام (۳۶۰ درجه)
۸- نوید محمدزاده (ابد و یک روز)
۹- علی مصفا (در دنیای تو ساعت چند است؟)
۱۰- پیمان معادی (ابد و یک روز)
برگزیده اول: نوید محمدزاده (ابد و یک روز)
برگزیده دوم: فرهاد اصلانی (دوران عاشقی و کوچه بینام)
اهداکنندگان: پوریا پورسرخ و لیندا کیانی
پوریا پورسرخ: اول تبریک میگویم به همه کسانی که جایزه بردند و بعد به کسانی که جایزه نبردند ولی از برنده شدن همکاران خود خوشحال شدند. خیلی خوشحالم برندهی این جایزه کسی است که خیلی دوست اش دارم. درست مانند شما که از تشویق تان معلوم بود. تبریک میگویم به نوید محمدزاده برای ابد و یک روز.
تندیس و نام زیبای حافظ
برگزیده اول
نوید محمدزاده: خیلی خوشحالم که اینجا هم شما را دیدم آقای معلم. چون همیشه شما را در جشنواره برلین میبینم. همیشه هم که خوش تیپ هستید. جایزه گرفتن هم مثل بازی کردن یک صحنهی مهم است که باید خودت و صورتت را آماده نگه داری. مانند وقتی که شبکاری و پنج صبح بهت میگویند که الان باید بگیریم در حالی که صورتت پف کرده و چشمانت باز نمیشود. خیلی خوشحالم که این جایزه را گرفتم. سالها پیش فقط اخبار این جشن را میخواندم چون ما را اینجا راه نمیداند. ولی همیشه با خودم میگفتم که یک روز باید این جایزه بگیرم، به خاطر تندیس و نام زیبایش. به همهی ابد و یک روزیها هم تبریک میگویم. من در زندگی فقط دو حسرت به دلم مانده. در تئاتر مطمئن بودم که با حمید سمندریان کار میکنم و در سینما با خسرو شکیبایی. ولی افسوس و افسوس. همچنین قبلا باید میگفتیم به امید اکران عصبانی نیستم ولی الان فهرست بلند بالایی از فیلمهای مانده پشت اکران وجود دارد. من شخصا به این دولت رای دادم و امیدوارم که چهار سال دیگر هم پابرجا بماند و وضع فرهنگ و هنر مملکت بهتر از این بشود.
توصیـه و تقـدیر
برگزیده دوم
لیندا کیانی: امشب چه افتخاری نصیب من شده که قرار است این نام را اعلام کنم. در جشنوارهی یاس من نامزد بودم و آقای اصلانی نام مرا خواندند حالا این افتخار را دارم که جایزهی آقای فرهاد اصلانی را اهدا کنم.
فرهاد اصلانی: خیلی ممنوم از شما آقای معلم. همیشه از شما یاد گرفته ام و در گپ وگفتهای شخصی توصیههایتان را شنیده ام. چند بار هم به کار من در این جشن توجه کردید ولی امسال این افتخار را پیدا کردم که در جشن حضور پیدا کنم. در کنار نوید هم که خیلی خوش میگذرد چون ما هردومان کُردیم. بژی کردستان! (زنده باد کردستان) متشکرم از علیرضا رییسیان و هاتف علیمردانی عزیز که برای گرفتن این جایزه مسبب خیر شدند.
آن که شهرزاد آفرید
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین کارگردانی تلویزیون
۱- جواد افشار (کیمیا)
۲- فریدون جیرانی (تعبیر وارونه یک رویا)
۳- حسن فتحی (شهرزاد)
۴- سیروس مقدم (میکاییل)
۵- داوود میرباقری (دندون طلا)
برگزیده: حسن فتحی (شهرزاد)
اهداکنندگان: حسام نواب صفوی و سارا منجزی
حسام نواب صفوی: سلام عرض میکنم خدمت تمامی عزیزان و خانوادهی محترم سینما. خوشحالم که در شانزدهمین جشن حافظ کنار هم هستیم. امیدوارم که به جشن سی و چهلم هم برسیم.
سارا منجزی: من هم فقط تشکر میکنم و خسته نباشید میگویم به آقای علی معلم و بانو آذر معماریان.
حسام نواب صفوی: در مورد این کارگردان باید نکتهای را بگویم. یک سریال عظیم و یک فیلم تاریخی را با ایشان کار کردم. یکی از دوستان خوبم هستند و بخش اعظمی از بازیگری را از ایشان یاد گرفته ام. به افتخار آقای حسن فتحی برای سریال شهرزاد.
حسن فتحی: سلام عرض میکنم و صبح همگی بخیر! تشکر میکنم از هیئت داوران جشن حافظ. فکر میکنم بیانصافی است که در موفقیت یک هنرمند نقش همکاران اش را نادیده بگیریم. تشکر میکنم از دوستانی که در ساخته شدن شهرزاد کمک کردند. آقای امامی، آقای ملکان، آقای اسماعیل عفیفه، خانم نغمه ثمینی و بازیگران خوبم. امیدوارم که فصل دوم شهرزاد هم به خوبی فصل اول اش از کار در بیاید.
از حافظ تا اسکار
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین کارگردانی سینما
۱- ابراهیم حاتمی کیا (بادیگارد)
۲- مصطفی کیایی (عصر یخبندان)
۳- سعید روستایی (ابد و یک روز)
۴- علیرضا رییسیان (دوران عاشقی)
۵- هاتف علیمردانی (کوچه بینام)
۶- سامان مقدم (نهنگ عنبر)
برگزیده: علیرضا رییسیان (دوران عاشقی)
اهداکنندگان: افسانه بایگان و آزاده زارعی
افسانه بایگان: سلام و شب بخیر به همهی همکاران عزیزم که در این شب فراموشنشدنی و حقیقتا عاشقانه سعادت زیارت تک تک آنها را داشتم. در تمام سالهایی که کار کردم هرگز شبی را این چنین صمیمی، عاشقانه و بدون غرض ندیده بودم. راه تان روشن.
آزاده زارعی: خیلی خوشحالم که در کنار نامهای بزرگ برای این جایزه کاندیدا شدم. ضمن تشکر از آقای معلم و خانم معماریان میخواستم بگویم که باد با کبریت خاموش کاری ندارد.
علیرضا رییسیان: در یکی از جشنهای حافظ، یکی از بزرگ ترین افتخارات سینماییام رخ داد و من جایزهای را به بهرام بیضایی تقدیم کردم. حالا که کیارستمی در میان ما نیست، کاش کاری کنیم که بیضاییها و تقواییها فرصت بیشتری برای فیلم ساختن داشته باشند. در دنیا فقط دو مراسم سینمایی وجود دارد که حدود پنج ساعت طول میکشد. یکی اسکار و یکی جشن حافظ. لغتی وجود دارد که بیشتر در سیاست از آن استفاده میشود: مردمسالاری. واقعیت این است که مردمسالاری یعنی سپردن کارهای مردم به متخصصانی از خود مردم. ما مردم سینما هستیم و میگوییم که سینما را بدهید به خود ما. علی معلم نشان داد که بهتر و جلوتر از هر رویداد و جشنوارهی دولتی میتواند یک جشن سینمایی را با کیفیتی به مراتب بالاتر برگزار کند.
شبی برای ابدی شدن
نامزدهای دریافت جایزه ی بهترین فیلم
۱- ابد و یک روز (به تهیهکنندگی سعید ملکان)
۲- چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت (به تهیهکنندگی محمدحسین لطیفی و علی جلیلوند)
۳- دوران عاشقی (به تهیهکنندگی علیرضا رییسیان)
۴- کوچه بینام (به تهیهکنندگی منصور لشگری قوچانی)
۵- نهنگ عنبر (به تهیهکنندگی سامان مقدم)
برگزیده: ابد و یک روز (به تهیهکنندگی سعید ملکان)
اهداکنندگان: سامان سالور، سمیرا حسنپور و لیلا بلوکات
علی معلم: قبل از دوستان عزیزم باید نکتهای را یادآوری کنم. همه گفتند و من هم لازم است بگویم که پشت صحنهی این مراسم زحمات اصلی را آذر معماریان میکشد. شاید کسی برای پدر و مادر خودش هم حاضر نباشد که چنین زحمتی را متحمل شود. اما او همیشه با مهری که به این جشن و به شما داشته، در اجرای این مراسم همراه من بوده. چنین کارهایی خیلی سخت است به ویژه اگر برای طولانی مدت باشد. دومین رفیقی هم که برای جشن زحمت میکشد علی اوجی است. که برای چندمین بار کارگردانی مراسم را بر عهده دارد و از آنجایی که یکی از مرتکبین این جشن است هرگز جایزه نخواهد گرفت. از این دو عزیز هم دعوت میکنم تا به روی صحنه بیایند. همچنین تشکر کوچکی میکنم از امید معلم که احتمالا مشغول اجرای عملیاتهای برگزاری در پشت صحنه است و ایمان که امیدوارم مشغول شیطنت نباشد!
لیلا بلوکات: از شما تشکر میکنم و خسته نباشید میگویم. ظاهرا ختم جلسه به ما رسیده. خیلی خوشحالم که در تالار رودکی و این جشن حضور دارم.
سمیرا حسنپور: سلام عرض میکنم و زیاد خستهتان نمیکنم. خودم هم سال گذشته در بخش بهترین بازیگر زن نامزد جایزه بودم و الان از این تریبون از آقای معلم و خانم معماریان تشکر میکنم که به استعدادهای جوان سینما توجه میکنند و اهمیت میدهند.
سامان سالور: از آنجایی که داریم نزدیک میشویم به زمان کله پاچه، زیاد صحبت نمیکنم تا آقای معلم را به خرج اضافه نیاندازم! فقط برای ختم کلام دربارهی اتفاقاتی که برای آقای کیارستمی افتاد، یک بیت شعر میخوانم:
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز/ مرده آن است که نام اش به نکویی نبرند
آذر معماریان: شب تان به خیر و خسته نباشید. ببخشید اگر در جشن کم و کاستی دیده شد. ما تعدادمان در پشت صحنه به انگشتهای دو دست هم نمیرسد. میخواهم از تمام بچههای مجله دنیای تصویر تشکر کنم. آقای حمید کریلی مدیر هنری، آقای مرتضی بیات در آتلیه و کلیه همکارانم که در بخش اداری مجله کار میکنند و روزهای سختی را داشتند. و آخر این که ما یک علی معلم بیشتر نداریم و همه سربازش هستیم.
علی اوجی: من هم عرض سلام و خسته نباشید دارم. از هیئت داوران و آقای طوسی ممنونم که بهم جایزه ندادید. فکر کنم این پنجمین جشنی است که افتخار کارگردانیاش را دارم و از این بابت خیلی خوشحال و متشکرم.
علی معلم: از آنجایی پاکت حاوی نام برنده گم شده، مجبورم خودم نام برندهی جایزه را اعلام کنم. تندیس حافظ بهترین فیلم تعلق میگیرد به ابد و یک روز به تهیهکنندگی سعید ملکان.
سعید ملکان همانطور که گریمور درجه یکی است، بهعنوان تهیهکننده هم کارش را در این فیلم با وسواس کامل انجام داده. به ویژه که ما در سینمای ایران کم داریم تهیهکنندهای که بتواند کارش را، چه در بخش تولید و چه در بخش اجرا، در سطح بالایی انجام دهد.
سعید ملکان: تشکر میکنم از هیئت داوران و آقای معلم. این جایزه متعلق به تمام گروهی است که در طول تولید ابد و یک روز همکارشان بودم.
علی معلم: شب به خیر. خدانگهدار تا سال بعد.
فهرست کامل برندگان تندیس شانزدهمین جشن حافظ
بهترین فیلم: ابد و یک روز (به تهیهکنندگی سعید ملکان)
بهترین مجموعه: شهرزاد (به تهیهکنندگی سیدمحمد امامی)
بهترین کارگردان سینما: علیرضا رئیسیان (دوران عاشقی)
بهترین کارگردان تلویزیون: حسن فتحی (شهرزاد)
جایزه ویژه هیئت داوران: سامان مقدم (برای تولید و کارگردانی نهنگ عنبر)
جایزه یک عمر فعالیت هنری: جمشید هاشمپور
نشان عباس کیارستمی: شهرام مکری
بهترین چهره تلویزیونی: مهران مدیری (دورهمی)
بهترین فیلمنامه ی سینمایی: سعید روستایی (ابد و یک روز)
بهترین فیلمنامه ی تلویزیون: مسعود بهبهانی نیا (کیمیا)
بهترین بازیگران مرد سینما: نوید محمدزاده (ابد و یک روز) و فرهاد اصلانی (دوران عاشقی و کوچه بینام)
بهترین بازیگران زن سینما: مهتاب کرامتی (عصر یخبندان) و پریناز ایزدیار (ابد و یک روز)
بهترین بازیگر مردِ درامِ تلویزیون: علی نصیریان (شهرزاد)
بهترین بازیگر زنِ درامِ تلویزیون: ستاره اسکندری (دندون طلا)
بهترین بازیگر مردِ کمدیِ تلویزیون: احمد مهرانفر (پایتخت ۴)
بهترین بازیگر زنِ کمدیِ تلویزیون: نسرین نصرتی (پایتخت ۴)
بهترین ترانه ی تیتراژ فیلم یا سریال: سالار عقیلی (معمای شاه)/ ترانه: افشین یداللهی، موسیقی: بابک زرین)
بهترین موسیقی متن: کریستوف رضاعی (در دنیای تو ساعت چند است؟)
بهترین فیلم مستند: راننده و روباه (آرش لاهوتی) و فصل هرس (لقمان خالدی)
بهترین دستاورد فنی و هنری: بهرام دهقانی (تدوین ابد و یک روز)
بهترین فیلمبرداری: ضمن اهدای دیپلم افتخار به بایرام فضلی (باز هم سیب داری)، هیئت داوران امسال هیچ اثری را شایسته تندیس حافظ ندانست.
پاسخ دهید